حضرت آیت الله جعفر سبحانی، امروز در مدرسه علمیه عالی نواب در سلسله جلسات بررسی مبانی فکری ابن تیمیه و وهابیت به تبیین معنای بدعت پرداخت و گفت: به هر کار جدید و بی‌سابقه بدعت می‌گویند. در قرآن کریم نیز به آفرینش آسمان و زمین به دلیل بی‌سابقه بودنش بدعت گفته شده است.

وی در ادامه به معنای اصطلاحی بدعت اشاره کرد و افزود: بدعت در اصطلاح معنای دیگری دارد. بدعت یعنی، هر نوع تصرف در شریعت خدا. تصرف در شریعت خدا به دو شکل صورت می‌گیرد؛ گاهی کاهش در شریعت و گاهی افزایش در شریعت است، مانند این‌که رکعتی در نماز کم یا اضافه کنیم که هر دو بدعت محسوب می‌شوند.

استاد برجسته درس خارج حوزه علمیه قم با بیان این‌که بدعت همان تصرف در قانون خداست، ابراز داشت: انسان بدعت‌گذار نوعی مشرک است زیرا او توحید در تقنین و تشریع ندارد.

وی در پاسخ به این سؤال که چرا قانون‌گذار فقط خداست؟ گفت: از سه راه می‌توان این مسأله را تحلیل کرد؛ اول، شرط در قانو‌ن‌گذار این است که انسان‌شناس کاملی باشد و غرایز انسان را به خوبی بشناسد، تفاوتی نیز بین غرایز خوب مانند عدالت‌خواهی و غرایز به ظاهر بد مانند شهوت وجود ندارد. بنابراین هیچ فردی مانند خدا انسان را نمی‌شناسد.

حضرت آیت‌الله سبحانی به شرط دوم در قانون‌گذار اشاره کرد و افزود: قانون‌گذار باید در قانون سودی نداشته باشد بنابراین اگر سودی به دست آورد به نفع خودش قانون وضع می‌کند. آن کسی که در قانون هیچ سودی ندارد فقط خداست.

وی در ادامه افزود: قانون‌گذار نباید تحت تأثیر قدرت‌های بزرگ قرار گیرد، ولی در بیشتر موارد قانون‌گذارها تحت تأثیر بزرگان و احزاب هستند. با بیان این سه شرط مشخص شد که قانون‌گذار تنها خداوند می‌تواند باشد و فرد دیگری از عُهده آن برنمی‌آید.

این مرجع تقلید با بیان این‌که مجلس خبرگان قانون‌گذار نیست، بیان داشت: اعضای مجلس خبرگان برنامه‌ریز هستند آن‌ هم در پرتو قوانین اسلامی. باید بین قانون‌گذاری و برنامه‌ریزی فرق بگذاریم. تمام وظیفه مجلس این است که به نفع اسلام و کشور در پرتو قوانین قرآن و سنت برنامه‌ریزی کند بنابراین در کنار آن مجلس شورای نگهبان وجود دارد تا بررسی کند قوانینی که تصویب می‌شود بر خلاف قرآن و سنت هست یا نیست.

وی به بیان شرایط بدعت‌گذار و فردی که می‌خواهد بدعتی در دین وارد کند پرداخت و گفت: ما به هر شخصی نمی‌توانیم بگوییم بدعت‌گذار است. شخص برای این‌که بدعت‌گذار باشد باید سه شرط داشته باشد: اول، بدعت‌گذار کارش را به خدا نسبت بدهد؛ یعنی فردی که کار جدیدی را به خدا نسبت بدهد که در قرآن و سنت پشتوانه‌ای ندارد.

وی افزود: بنابراین‌ فردی ممکن است نوآور باشد اما به خدا نسبت نمی‌دهد این نوآوری بدعت نیست با این حال ممکن است حرام باشد اما بدعت نیست. مانند این‌که زمانی در مشهد ساختمان‌های چهارطبقه ساختند و این ساختمان‌ها بسیار معروف بود، آن‌ها در زمان خودش نوآوری بود اما بدعت نبود زیرا به شرع نسبت نداده بودند.

حضرت آیت‌الله سبحانی به شرط دوم برای این‌که شخصی بدعت‌گذار باشد، اشاره کرد و گفت: اگر فردی حرف جدیدی به شریعت نسبت داد و در قرآن و سنت پشتوانه‌ای نداشت آن شخص بدعت‌گذار است اما اگر حرف نو پشتوانه‌ای در قرآن و سنت داشته باشد دیگر بدعت نیست.

وی در ادامه برای روشن‌تر شدن مسئله ضمن مثالی افزود: کشور ایران ممکن است موشک بسازد و این را به اسلام نیز نسبت دهد اما این بدعت نیست زیرا در قرآن خداوند می‌فرماید؛ ‌آنچنان قوی و نیرومند شوید که دشمن جرأت نکند به شما چشم بد داشته باشد، بنابراین ساختن موشک پشتوانه دینی دارد و بدعت نیست.

استاد برجسته درس خارج حوزه علمیه قم به شرط سوم برای این‌که شخصی بدعت‌گذار باشد، اشاره کرد و گفت: شرط سوم برای بدعت‌گذاری این است که شخص، آن‌ بدعت را میان مردم اشاعه بدهد. حال فرقی ندارد که از طریق قلم یا بیان یا رسانه‌ باشد. در نتیجه می‌توان گفت؛ اگر شخصی یکی از سه شرط مذکور را نداشته باشد، دیگر نمی‌توان او را بدعت‌گذار نامید.

وی در ادامه تعریف‌های بزرگانی همچون سید مرتضی، ابن حجر عسقلانی و ابن حجر هیتمی را ذکر کرد و بعد از آن به علت بدعت‌گذاری بعضی افراد پرداخت و گفت: سه انگیزه برای بدعت‌گذاری وجود دارد؛ اول، تقدس‌مآبی گاهی باعث بدعت می‌شود، مانند سفری که در آن پیامبر(ص) روزه خود را شکستند اما بعضی از یاران ایشان این کار را نکردند و پیامبر(ص) به‌ آن‌ها فرمود که کار حرامی انجام داده‌اند.

این مرجع تقلید به انگیزه دوم برای بدعت‌گذاری اشاره کرد و گفت: تعصب‌های ناروا سبب می‌شود فرد بدعت‌گذاری کند. پیامبر اکرم(ص) در تمام جنگ‌ها پیروز شدند اما در فتح طائف موفق نشدند و یک ماه ارتش اسلام آنجا را محاصره کرد با این حال پیروز نشد. از جنگ بازگشتند مردم طائف پشیمان شدند و هیئتی را به سمت مدینه فرستادند.

وی در ادامه افزود: گروهی که از طائف نزد پیامبر(ص) آمدند، عرض کردند؛ مردم طائف حاضرند ایمان بیاورند اما با چهار شرط؛ اول، بتخانه ما تا یک‌سال برای زنان دائر باشد، دوم، ربا برای ما حلال باشد، سوم، زنا برای زنان بدکاره شهر ما جایز باشد و چهارم، نماز نخوانیم. پیامبر(ص) دیدند که تمام این موارد مخالف اصول دین است بنابراین حرف آن‌ها را رد کردند. در این ماجرا مشاهده می‌کنید که تعصب باعث بدعت در دین شده است.

حضرت آیت‌الله سبحانی با بیان این‌که سلیقه‌های شخصی عامل سوم در بدعت‌گذاری است، ابراز داشت: در مراسم حج پیامبر(ص) به دستور خداوند متعال به مردم ابلاغ کردند که شیوه حج خود را تغییر دهند، عده‌ای مخالفت کردند و سلیقه شخصی و حرف خودشان را اعمال کردند.

وی در ادامه حدیث(اِنَّ اَحْسَنَ الْحَدیثِ کِتابُ اللّه‏ وَ خَیْرَ الْهُدى هُدى مُحَمَّدٍ(ص) وَ شَرَّ الاُمورِ مُحْدَثاتُها) را نقل کرد که وهابیت بر ضد مسلمان‌ها به کار می‌برند و تأکید کرد: پیامبر اکرم(ص) در بیشتر خطبه‌هایشان این حدیث را می‌خواندند اما اکنون این حدیث به شکل گسترده‌ای میان وهابیت در سخنرانی‌های بعد از نماز خوانده می‌شود.

این مرجع تقلید به تفکری که پشت قرائت این حدیث شریف پنهان است، اشاره کرد و گفت: می‌خواهند اعمال ما را تحت قسمت آخر حدیث یعنی جایی که کارهای جدید و تازه را شر می‌داند کنند. آن‌ها تنها حدیث را می‌خوانند ولی آن را معنا نمی‌کنند و مفهوم آن را نمی‌گویند.

وی در ادامه تأکید کرد: اگر بنا باشد فقط ظاهر این روایت را در نظر بگیریم تمام زندگی سعودی‌ها بدعت خواهد بود. مکه از پنجاه سال گذشته تا کنون بسیار تغییر کرده است. اگر هر تغییری بدعت باشد تمام تغییراتی که در مسجدالحرام صورت گرفته است بدعت خواهد بود در حالی که وهابیت آن‌ کارها را بدعت نمی‌داند.

حضرت آیت‌الله سبحانی مواردی را که سنت به بدعت و بدعت به سنت تبدیل شده است، ذکر کرد و گفت: طبق آیه قرآن و احادیث متعدد که می‌فرماید بر مکان پاک می‌شود تیمم کرد و باید در همان محل نیز سجده کرد،‌ در نتیجه ما باید بر خاک سجده کنیم اما مشاهده می‌کنیم بر خاک سجده نمی‌کنند و سنت را بدعت می‌شمارند و ما را بدعت‌گذار می‌نامند.

وی در ادامه تصریح کرد: بنابراین مهری که ما استفاده می‌کنیم بت نیست. (مسجودٌ له) داریم و دیگری (مسجودٌ علیه) است. مهر مسجود علیه است نه مسجود له یعنی چیزی است که بر آن سجده می‌کنیم نه چیزی که به‌خاطر آن سجده می‌کنیم. آن‌ها فرقی بین این دو نمی‌گذارند به همین دلیل این تهمت را به ما می‌زنند.

این مرجع تقلید به موردی که بدعت، سنت شده است، اشاره کرد و بیان داشت: مصداق سنت شدن بدعت نماز تراویح است. پیامبر(ص) تنها یک مرتبه به مسجد آمدند و این نماز را خواندند. عده‌ای آمدند و به ایشان اقتدا کردند. حضرت آن‌ها را از این کار منع کرد و دیگر این نماز را در مسجد نخواند. این عمل حضرت به ما نشان می‌دهد که نماز تراویح را باید در خانه خواند و این در خانه نماز خواندن ثمره‌های ویژه خودش را دارد.

وی به سنت دیگری که به دستور وهابیت بدعت دانسته شده است پرداخت و تصریح کرد: جشن‌هایی که برای ولادت پیامبر اکرم(ص) می‌گیرند وهابیت بدعت می‌نامد در حالی که این مراسم‌ها در شریعت پشتوانه دارند و در قرآن کریم نیز بر بالا بردن نام پیامبر(ص) تأکید شده است.