پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- «دکتر سعید میرترابی» عضو هیات علمی دانشگاه و کارشناس و تحلیل گر ارشد مسائل نفت در یادداشتی اختصاصی برای «پارس» در واکاوی سند چشم انداز 2030 عربستان و علل عدم تحقق آن نوشت: 

میزان وابستگی عربستان به درآمدهای نفتی در بین پانزده کشور صادرکننده نفت که عمده ترین صادرکنندگان نفت را تشکیل می دهند، در بیشترین مقدار قرار دارد؛ به طوری که این کشور در رده سوم این کشورها قرار گرفته است. موضوع میزان وابستگی بودجه به درآمد نفت کشورهای نفت خیز می تواند به موضوع مناقشه آمیزی مبدل شود. به عبارت دیگر بر اساس آمارهای منتشر شده از سوی دولت ها یک سری ارقام حاصل می شود و بر اساس واقعیت ها اعداد دیگری به دست می آید. بنابراین میزان وابستگی عربستان به درآمدهای نفتی چندان دقیق نیست و سالانه نیز امکان تغییر وجود دارد؛ با این حال محدوده 80 درصدی رقم قابل اعتمادی برای این کشور است. به این ترتیب عربستان در بین کشورهای صادرکننده نفت بالاترین میزان وابستگی به درآمدهای نفتی را دارد.

مبنای سند چشم انداز منتشر شده عربستان برای سال 2030 کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و متنوع ساختن درآمدها است اما اهداف ذکر شده در آن به دلایل متعددی بلندپروازانه است. عربستان از چندین دهه گذشته به درآمدهای نفتی وابستگی داشته است و در این مدت تغییر فاحشی روی نداده است، در حال حاضر نیز بر اساس روندهای گذشته می توان ادعا کرد که تغییر ساختار به صورت ضربتی بلندپروازانه و غیرواقع بینانه است.

نخستین دلیل بلندپروازانه بودن ادعای جدید سعودی ها عبارت است از اینکه ایجاد تغییرات عمیق در ساختار یک کشور همانند عربستان که دهه ها به درآمدهای نفتی متکی بوده است، معمولا به یک اجماع گسترده در سطح نخبگانی سیاسی و اقتصادی نیازمند است. گرچه با توجه به سیستم حکومت داری عربستان حضور مردم چندان اهمیتی ندارد، اما اجماع نخبگانی در این دست از اقدامات ضروری است. این در حالی است که اجماع نخبگانی در هیئت حاکمه عربستان در چندین سال گذشته رو به کاهش بوده و بالعکس اختلافات بین شاهزادگان و خاندان پادشاهی در حال افزایش است. اساسا اعلام چشم انداز 2030 نیز جنگ قدرت بین محمد بن سلمان و محمد بن نایف تلقی می شود. بنابراین اجماع نظر کافی برای تغییرات گسترده در بین تصمیم گیرندگان و نخبگان سعودی به چشم نمی خورد.

دومین دلیل در این رابطه عبارت است از اینکه عربستان برای تنوع سازی درآمد خویش با توجه به وابستگی های آن به نفت نیازمند است که این تغییرات را بر اساس تکانه هایی به وضعیت رفاهی و معیشتی مردم به پیش برد. یکی از راه هایی توسل به درآمدهای غیرنفتی رو آوردن به مالیات یا کاهش هزینه های رفاهی است اما ساختار فعلی جامعه عربستان که از جوامع جوان منطقه به شمار می آید، انتظاراتی چون اشتغال جوانان دارد که در سال های اخیر برآورده نشده است. پس یکی از راه های کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، اتخاذ سیاست های ریاضتی در برابر خواسته های فزاینده است اما از نظر منطق سیاسی احتمال این امر پایین است؛ لذا دولتی که در سال های اخیر در برابر انتظارات عمومی میزان هزینه های رفاهی خویش را افزایش داده است، در حال حاضر قادر نیست که یک مسیر معکوسی را در پیش بگیرد.

سومین دلیل این موضوع نیز کاهش قیمت  نفت در دو سال اخیر است. کاهش قیمت نفت برای عربستان مشکلات زیادی از جمله کسری بودجه و کاهش ذخایر ارزی را در پی داشته و حتی یکی از دلایل اصلی اعلام سند چشم انداز جدید کاهش درآمدهای نفتی است. با این حال تغییرات گسترده نیازمند منابع مالی است که به سبب کاهش درآمد نفتی محدودیتی برای دولت عربستان به وجود خواهد آورد. دولت این کشور به جهت محدودیت منابع به ذخایر انباشته شده خویش نیازمند است. سرمایه گذاری های خارجی عربستان نیز در جهت این تغییرات نمی توانند به کمک این کشور آیند؛ چرا که چنین سرمایه گذاری هایی معمولا با یک سری اغراض سیاسی و با تصمیم گیری خاندان سعودی همراه بوده است که خارج کردن این سرمایه ها از کشورهای خارجی می تواند یک سری تعارض هایی را ایجاد کند. 

در مجموع می توان گفت که حرکت در مسیر تغییرات گسترده در عربستان پرچالش است و موانع زیادی در مقابل آن قرار دارد؛ لذا اهداف اعلام شده بسیار بلندپروازانه است. به طور کلی این امر به عنوان یک قاعده است که در کشورهای نفت خیز که وابستگی دولت به درآمدهای نفتی بالا است، در زمان کاهش درآمدهای نفتی به یک سری از برنامه های اقتصادی رو می آورند که هدف کلی این برنامه ها نیز کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و متنوع کردن اقتصاد است. همین موضوع در برنامه چشم انداز عربستان جزء اهداف کلان این کشور بیان شده است؛ لذا برنامه اعلام شده عربستان تحت تاثیر انگیزه های فوری و به جهت کاهش درآمدهای نفتی به وجود آمده است.

سیاست های دولت عربستان نیز در به وجود آمدن شرایط حاکم بر این کشور دخیل بوده است. این امر چشم اندازی روشن نسبت به سیاست های سیاسی و اقتصادی به ویژه نفتی به دست نمی دهد؛ چرا که عربستان در کاهش قیمت نفت نقش اساسی داشته است.