پارس بررسی می کند:
چرا تروریست ها به اروپا آمدند؟
مهمترین آن پذیرش دولت قانونی سوریه و قطع حمایت لجستیکی از سایر گروه های تروریستی در شامات است. در واقع یک برگ برنده به دست مقاومت است که غرب برای امنیت خود باید پشت میز مذاکره حاضر شود.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- امیر مسروری-چند ماهی است عملیات انتحاری و تروریستی در اروپا وارد فضای جدیدی شده است. منطقه سبز جهان حالا به خود آتشی می بیند که بعد از جنگ جهانی دوم هیچگاه فکرش را هم نمیکرد. نسل جدیدی که جنگ در اروپارا فقط در هالیود دیده بودند یا نیرومخصوص کشورشان را فقط در تلویزیون و مانورهای ارتش تماشا می کردند امروز در کنارشان در خیابان های عمومی ایست میکنند تا شاید باور کنند اروپا دیگر اروپای قبلی نیست. حالا باید منتظر بود چه اتفاقی دیگر در اروپا می افتد و این منطقه را به عزای دیگری مبتلا میکند. اما اینجا سوالی که مطرح می شود سرانجام اروپا و چرا رسیدن اروپا به این وضعیت است.
یک:از آغاز درگیری های سوریه، رسما غرب به حمایت از تروریست ها پرداخت و در حمایت از آن هیچ کوتاهی نیز نکرد. از حمایت تسلیحاتی و مالی گرفته تا لجستیکی و سیاسی همه و همه قرار بود چند روزه دولت سوریه را سرنگون کند. بعد از آنکه دولت سوریه رسما ایستادگی کرد و نیز عملیات تروریستی داعش علیه شهروندان غربی در خاک شام ( عراق و سوریه) به صورت رسمی رسانه ای شد، غرب وادار شد برای اقدامات حداقلی وارد عملیات علیه گروه داعش شود. در شرایطی که تشکیل ائتلاف نتوانست هیچ فایده ای برای نیروهای زمینی و مبارزه جدی با داعش داشته باشد. اگر به نقشه منتشر شده داعش نگاه کنیم می بینیم بخش کوچکی از اروپا جزء سرزمین داعش معرفی شده و هیچ یک از عملیات های تروریستی اخیر در این منطقه نیست. فلذا نمی توان این نوع عملیات را در راستای فعال شدن شاخه اروپایی داعش برای تصاحب اروپا دانست.
دو: از یک سمت در عراق جبهه مقاومت عراق به شدت با داعش درگیر شده و از سمت دیگر در سوریه القاعده و داعش و گروه های تروریستی دیگر مورد حملات شدید جبهه مقاومت در سوریه مواجه شدند. مشروعیت لازم برای حفظ سرزمین خود را نیز ندارند و مقبولیت ابتدایی خود راهم از دست دادند. اخبار منتشر شده نشان میدهد بعضی از عشایر موصل، رقه و دیگر مناطق سوریه و عراق از داعش بیزارند و قصد همکاری با نیروهای مرکز دولت سوریه و عراق داند. لذا داعش در آینده منطقه سوریه و عراق نمی تواند بماند و هر دو کشور میدانند به دلیل حضور بیش از افرادی از 100 کشور نمی توان این مناطق را رها کرد و قدرت گیری بعدیشان جنگ دیگری رقم می زند. در نهایت هر دو کشور بر هر طرقی شد میخواهند تمام القاعده و داعش را از کشورشان خارج نمایند به ویژه افرادی که خود را « مهاجران و انصار» می نامند و از چچن، فرانسه، اروپا و مناطق خارج از این دو کشور به سوریه و عراق آمدند. به عبارت دیگر این افراد باید برگردند و هیچ راهی ندارد در سوریه حضور داشته باشند.
سه: سه احتمال برای خروج داعش از این شامات قابل تصور است. جابه جایی به منطقه چچن به عنوان یک بازوی قوی داعش و ایجاد ولایت قفقاز، بازگشت به منطقه لیبی و تقویت شاخه لیبی و یا بازگشت به خانه و کاشنه و اضمحلال داعش و گروه های خارجی تروریستی در سوریه به کشورشان. در گزینه اول روسیه پیش دستانه وارد شد و مقابله با داعش در سوریه را پیشدستانه در برابر مقابله با داعش در قفقاز برگزید تا به این صورت در یک دفاع پیشگرانه علاوه بر دفع داعش در سوریه از موج حضور داعش در قففاز ممانعت به عمل آورد. گزینه دوم نیز با حضور ایتالیا در لیبی و هماهنگی جبهه ائتلافی برای اوضاع لیبی کم اهمیت شد و ماند گزینه سومی که با فعالیت تروریست ها در اروپا جدی تر شد. حالا کشورهای اروپایی ماندند و موج بازگشت تررویست هایی که علاوه بر ایدئولوژی لازم قدرت نبرد میدانی و تجربه نظامی را نیز با خود همراه کرده بود. افرادی که اگر انهارا بتوانیم دسته بندی امنیتی و اطلاعاتی کنیم باید عنصر قرمز نامید. حالا این عناصر قرمز توانستند از حفره های امنیتی اطلاعاتی غرب وارد کشورهای غربی شده و جان شهروندان اروپایی را تهدید کند. تنها راهی که در پیش پای دولت های اروپایی مانده همکاری اطلاعاتی و نظامی با محور مقاومت به ویژه سرویس اطلاعاتی سوریه، عراق و ایران است تا بتواند مسیر تروریستی داعش و دیگر گروه های تروریستی فعال در شامات را مسدود نماید. شنیده ها حاکی است این مسیر وقتی در میدان و واقعیت اجرا می شود که شرایط محور مقاومت پذیرفته گردد. مهمترین آن پذیرش دولت قانونی سوریه و قطع حمایت لجستیکی از سایر گروه های تروریستی در شامات است. در واقع یک برگ برنده به دست مقاومت است که غرب برای امنیت خود باید پشت میز مذاکره حاضر شود.
آنچه محتمل است غرب بیشتر از حالا در سایه فضای امنیتی قرار می گیرد و از امروز به بعد مکاتب امنیتی در غرب تغییرات دیگری نیز خواهد داشت. مهمترین تغییری که شاید بتوان از آن نام برد تعریف مسائل اطلاعاتی در برابر گروه های ایدئولوژیک تروریستی سلفی است. با توجه به تجربه جمهوری اسلامی ایران و محورمقاومت این بار غرب نیاز دارد از ساختار اطلاعاتی ایران برای دفع تروریست الگو بگیرد.
ارسال نظر