متن یادداشت حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیزاده معاون سیاسی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه با عنوان «سفسطه‏‌بازی و مغالطه‏‌گری در پسا انتخابات» به شرح ذیل است:
در جریان جنگ صفین، بعد از کشته شدن عمار یاسر به ‏دست لشکریان معاویه، اضطراب و تزلزلی در لشکریان معاویه به‏‌وجود آمد به‏‌گونه‏‌ای‏‌که در جنگ با جبهه امیرمؤمنان علیه‏‌السلام سستی به‏‌خرج می‏‌دادند، وقتی معاویه علت آن‏‌ را جویا شد، از لشکریانش پاسخ شنید: ما این‏‌ را مسلّم می‏‌دانیم که حضرت رسول اکرم(ص) به عمار فرمودند: «یا عَمّارُ تَقْتُلُکَ الفِئَةُ الباغِیَةُ»؛ ای عمار تو را لشکری که ظالم و ستمکار است خواهد کشت! و ما تا به حال که در جبهه تو می‏‌جنگیدیم فکر می‏‌کردیم که بر حق هستیم، اما اکنون با کشته شدن عمار به‏ دست ما، برای ما ثابت گردید که جبهه تو جبهه ستم و ستمکاری است و بنابراین جبهه علی(علیه‏‌السلام) جبهه حق است و حق با علی(علیه السلام) است.
معاویه برای رهایی از این بحران، دست به سفسطه‏‌بازی و مغالطه‏‌گری زد و گفت: عمار را ما نکشته‏‌ایم بلکه قاتل عمار کسانی هستند که او را برای جنگ به این سرزمین آورده‏‌اند و او با این سفسطه‏‌بازی و مغالطه‏‌کاری دوباره به جبهه خود استحکام و ثبات بخشید.
هنگامی که خبر این جریان به سمع حضرت امیرمؤمنان(علیه‏‌السلام) رسید، حضرت فرمودند: عمار با ایمان و اختیار خود در این جهاد شرکت کرده و سپاهیان معاویه او را به قتل رسانده‏‌اند و اگر منطق معاویه درست باشد، باید گفت قاتل حمزه سیدالشهداء حضرت پیامبر اکرم(صلی‏‌الله علیه و آله) می‏‌باشد، زیرا پیغمبر(ص) حمزه را به همراه خود به جنگ احد آورده بود؛ بنابراین بیدار باشید و هرگز گول حرفهای سفسطه‏‌بازان و مغالطه‏‌کاران را نخورید!
حال ما هستیم و این فراز از تاریخ در اوضاع پساانتخابات پسابرجامی؛ علی‏‌رغم شکوه پرافتخار حضور حداکثری (62درصد) مردم شریف ایران پای صندوقهای رأی در هفتم اسفندماه که به کوری چشم دشمنان اسلام، جلوه‏‌ای دیگر از دمکراسی واقعی و مردم‏سالاری دینی را به رخ جهانیان کشید، انتخاباتی که با تأمین منویات رهبر حکیم و فرزانه انقلاب، ضمن داشتن بسیاری از مختصات انتخابات مطلوب و منظور معظم‏‌له، در سطح ملی و کلان نظام اسلامی برگ زرین و برنده‏‌ای دیگر در دست ملت ایران تعریف می‏‌گردد؛ متأسفانه از منظر برخی دون‏‌اندیشان و سیاست‏‌بازان، به‏‌قصد ایجاد دوگانگی در جامعه، می‏‌رود تا با حربه مغالطه و سفسطه به نقطه‏‌ای سیاه علیه منافع و مصالح ملی تبدیل گردد و لذا یادآوری چند نکته اساسی در تحلیل انتخابات و ثمره نهایی آن قابل توجه و تأمل است:

الف. تحقق منویات رهبری و رضایتمندی ایشان‏
1. مشارکت حداکثری؛ که به فضل الهی با حضور بیش از 62 درصد پای صندوقهای رأی صورت گرفت، این در حالی است که انتخابات پارلمانی در سطح دنیا حداکثر تا 35 و 40درصد مشاهده گردیده است.
2. سلامت انتخابات؛ ویژگی منحصربه‏‌فرد تمامی انتخاباتهای جاری در نظام اسلامی تا جایی که در انتخابات حساس هفتم اسفند، حتی کسانی که با طرح اتهام تقلب در فتنه آمریکایی 88 فرایند انتخابات را زیر سؤال می‏‌بردند به حریم انتخابات بازگشتند و با رأی دادن خویش، عملاً اتهامهای پوچ و بی‏‌اساس قبلی را باطل انگاشتند.
3. انتخابات آزاد و در اوج رقابت که در عمل معلوم گردید، به‌‏ویژه در این دوره که برخی جریانهای سیاسی علی‏‌رغم علم به رد صلاحیت عناصری همسو با خود (به‏‌دلیل سوابق روشن سیاسی و غیرسیاسی) در پی آن بودند که با بالا بردن آمار ثبت‏‌نام‏‌کنندگان و به‏‌تبع آن، عدم احرازشده‏‌ها و ردصلاحیت‏ها با انگیزه فضاسازی علیه نهادهای قانونی به‏‌ویژه شورای محترم نگهبان و در نهایت اصرار و القا بر رقابتی نبودن انتخابات آن را ثابت کنند. آنچه اتفاق افتاد، انتخاباتی بود با ضریب بالای رقابت و حضور حتی عناصری که چه‏‌بسا برای اولین‏‌بار صندوق رأی را به‏‌ویژه در تهران تجربه می‏‌نمودند و این، هنر نظام اسلامی است که حتی شهروند مخالف و منتقد هم، به ندای رهبرش لبیک می‏‌گوید و برای مصالح ملی در شرایط حساس امروز منطقه و جهان پای صندوق رأی انگیزه حضور می‏‌یابد.
4. امنیت انتخابات؛ به اعتراف همگان، علی‏رغم تهدیدات گوناگون، به‏‌ویژه از ناحیه گروه‏های تروریستی که قصد داشتند با چند فقره عملیات تروریستی، حماسه بزرگ انتخابات را تحت تأثیر انفجارها و عملیاتهای تروریستی قرار بدهند که بحمدالله توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) قبل از هرگونه اقدامی، شناسایی و دستگیر گردیدند، این انتخابات به‏‌لحاظ آرامش و امنیت، از بالاترین ضریب برخوردار بود که جای شکر به درگاه الهی دارد.
5. رعایت حق‏‌الناس؛ ازجمله دغدغه‏‌های رهبری عزیز انقلاب، رعایت حق‏‌الناس در تمامی مراحل و بخشهای گوناگون انتخابات و فرایند کلی آن بود که به فضل الهی تلاش و دقت کلیه دست‏‌اندرکاران اعم از عوامل اجرایی و نظارتی گویای این حقیقت است و لذا رضایتمندی عمومی حتی در جناح‌های مختلف مشهود و ملموس است.

ب. فضای گفتمانی انتخابات‏
علی‌‏رغم هشدارهای مقام معظم رهبری(مدظله‌‏العالی) اتفاقاتی در فضای گفتمانی انتخابات افتاد که هرچند به نظر کوچک می‏‌آید اما به‏‌لحاظ جهت‏‌گیری‏‌های راهبردی و اثرگذاری‌های روانی و حتی فکری و مبنایی، جای تأمل و نگرانی دارد که از آن جمله است: دو قطبی‏‌سازی فضای سیاسی جامعه به تندرو و میانه‏‌رو، اگرچه شناخت میدانی جریانها با عنوان اصلاح‏‌طلبی و اصولگرایی آسان‏تر بود، اما تقسیم‏‌بندی فضای کشور به این دو عنوان هم در شرایط فعلی جامعه واقعی و درست نبوده و نیست؛ زیرا هر دو عنوان در هاله ابهام و به‏‌لحاظ مفهومی و حتی مصداقی همراه با اما و اگرها و نیز تردیدهای جدی است، چه‏‌بسا اصلاح‏‌طلبانی که مفهوم اصلاحات را به‏‌خوبی فهم ننموده و تحت این عنوان هرگونه تغییر مبانی نظام و تخریب ارزشهای ملی و انقلابی را اصلاحات تلقی می‏‌نمایند که قطعاً این نوع نگرش، مطلوب برخی سرخط‌های اصلی اصلاحات نمی‏‌باشد. مگر می‏‌شود در چارچوب آرمانهای نظام و اصول مکتب امام راحل(ره) دم از اصلاحات زد و شعارهای ساختارشکنانه‏‌ای که بیشتر از بوق‌های رسانه‏‌ای دشمنان ملت ایران شنیده می‏‌شود، سر داد؟!
در جریان انتخابات، هرگونه رقابت سالم آن‏‌هم در چارچوب قانون و اخلاق، با استفاده از ظرفیتهای گوناگون رسانه‏‌ای و تبلیغاتی و حتی فضای مجازی، برای گرمابخشی تنور انتخابات، بسیار مطلوب و لازم است؛ اما نه آن‏که به قیمت شکل‏‌گیری اپوزیسیونی در داخل نظام، علیه آرمانها و ارزش‏های جامعه اسلامی و انقلابی! این همان ملاحظات جدی است که همواره بزرگ دیده‏‌بان انقلاب یعنی رهبری هوشمند و دلسوزمان تحت عنوان فتنه دخالت بیگانگان و نفوذ دشمن در گلوگاه‏‌های تصمیم‏‌ساز کشور، مدتی است هشدار و تذکر می‏‌دهند. منتهی متأسفانه برخی چهره‏‌ها و جریانها به‏‌دلیل زاویه داشتن با منویات رهبری، کمتر به آن توجه می‏‌نمایند و لذا بازخورد عمل و رفتارشان نه در جهت اختلاف سلایق و اختلافهای درون خانوادگی تفسیر و یا تعریف می‏‌گردد بلکه بیشتر تداعی‏‌کننده خرسندی و خوشحالی جبهه خصم و مخالف نظام اسلامی می‏‌باشد؛ البته در حوزه اصولگرایی نیز گاهی ادعاها بر اقدام اصولگرایانه می‏‌چربد و ممکن است خروجی عملکردها چیزی باشد که با هویت اصولگرایی به‏‌هیچ‏‌وجه سازگاری نداشته باشد چنان‏که در جریان تبلیغات انتخابات، علی‏رغم تصمیم‏‌گیری ائتلاف، اما اصلی‏‌ترین اصل اصولگرایی یعنی وحدت و همگرایی با تشتت و تفرق در آرا زیر سؤال رفت.
در هر حال آنچه نباید از آن غفلت نمود مصالح و منافع ملی و حاکمیت اسلامی ملت بزرگ ایران است و این مهم، اصولگرا، اصلاح‏‌طلب و یا تندرو و میانه‏‌رو نمی‏‌شناسد، چنان‏که مقام معظم رهبری به‏‌روشنی فرمودند، انگ تندروی به عناصر حزب‏‌اللهی جفاست و چه‏‌بسا در پیشبرد اهداف عالیه نظام و انقلاب و نیز خدمت خالصانه به مردم باید شتاب و تندروی توأم با درایت و هوشمندی داشت.

ج. شکرگزاری از پیروزی و عبرت‌‏آموزی از ناکامی
برخی در فراز و فرودهای سیاسی و کسب پیروزی و یا شکست‏های ظاهری، به‏‌جای شکر و سپاسگزاری و تواضع و پرهیز از مستی غرور و یا عبرت و درس‏‌آموزی و نقد مفید خویش، متأسفانه دچار نوعی سفسطه و مغالطه‏‌گری به‏‌ویژه در مقابله با جبهه رقیب می‏‌شوند. به‏‌طور مثال با تفکیک نتیجه انتخابات در تهران و کل کشور، ضمن ابراز نارضایتی از نتیجه حاصله، آن‏‌را ثمره نوع عملکرد اصولگرایان و تندروی‏‌ها می‏‌دانند و یا به‏‌گونه‏‌ای عنوان می‏‌کنند که گوئیا فتح‏‌الفتوحی صورت گرفته که از همین الآن برای فتح شوراهای اسلامی و ریاست جمهوری آینده نیز خیز برداشته‏‌اند و پیروزی در تهران را نشان از قوت و انسجام جریانی خاص و حرکت به سمت نجات و رهایی انقلاب از انحرافات و تندروی‏‌ها القا می‏‌نمایند، در حالی‏‌که غافل از یک خطر و توطئه جدی هستند و آن جریانی است که همواره در راهبردهای شوم بدخواهان و دشمنان اسلام و انقلاب و ملت شریف ایران دنبال گردیده است، جریان مرموزی که قبل از پیروزی انقلاب به مذهب علیه مذهب شهرت داشت و اکنون در فضای جهان اسلام، مسلمان‏‌کشی به‏‌وسیله مدعیان مسلمانی و در فضای داخلی ایران، زدن ریشه ملت ایران به‏‌وسیله صندوق رأی و تصمیم و اراده خودشان که به فضل الهی در این دوره از انتخابات توفیقی به‏‌دست نیاوردند و از این ‏روست که پیروز اصلی میدان انتخابات هفتم اسفند را ملت بزرگ ایران باید دانست، ملتی که با هوشمندی و اتحاد خود اجازه تحقق توطئه‌‏های دشمنان مبنی بر ایجاد دوقطبی و یا شکل‏‌گیری اپوزیسیونی علیه نظام در داخل کشور را هرگز نخواهد داد.

د. تفکیک نتیجه انتخابات
این‏که برخی درصددند نتیجه انتخابات در تهران و نیز دیگر استانها و کل کشور را از هم تفکیک نمایند، فرقی نمی‌‏کند زیر هر بیرقی باشند، امری است خطا و به‏‌دور از شأن جامعه اسلامی و انقلابی ما که مبتنی بر عقلانیت و ژرف‏‌اندیشی است. یکپارچگی و انسجام ملی، ارزشی است که تحت هیچ شرایطی نباید کمترین خدشه به آن وارد شود.
برخی، القای آزادی تهران را زمزمه می‏‌کنند و وعده تسخیر کرسی‏‌های شوراهای اسلامی شهر و روستا و سپس ریاست‌جمهوری آینده را همراه با مستی و غرور پیروزی در تهران می‏‌دهند.
برخی، اهالی تهران را با اهالی کوفه مقایسه کرده و سخن ناثواب "تهران کل ایران نیست" را مطرح می‏‌نمایند. قطعاً در این بازار بلبشوی تشویشات و القائات غیرواقعی و غیرالهی که به‏‌دور از شأن ملت شریف ایران اعم از تهرانی و غیرتهرانی می‏‌باشد، این دشمنان ملت ایرانند که بهره خواهند برد.
در حالی‏‌که مردم شریف ایران در هفتم اسفند سال جاری با حضور پرشور پای صندوقهای رأی، با پشتوانه رقابتی جدی و آزادانه و با اختیار کامل به ندای نظام و رهبرش لبیک گفت و تجلی حماسه حضوری پرشور را به دنیا نشان داد و از رهگذر این حضور پرپیام، پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری و دهمین دوره مجلس شورای اسلامی را به‏‌نحوی شکل داد که امید می‏‌رود بیش از گذشته مجلس محترم خبرگان و شورای اسلامی، در چارچوب نظام و آرمانهای انقلاب اسلامی به خدمت خالصانه و بی‏‌منت به ملت شریف ایران اهتمام داشته باشد.
در این راستا همگان ان‏‌شاءالله به وظیفه و تکلیف خود به‏‌گونه‏‌ای عمل نموده‏‌اند که هم پیش وجدان خویش و هم در محضر ولی‏‌نعمتانمان یعنی شهیدان و امام راحل(ره) و از همه مهم‏تر در محضر حضرت حق(جل جلاله) روسفید و پاسخگو خواهند بود.