انتخابات و رسالت اهل علم و دانش
شایسته است جامعه علمی کشور نیز فارغ از جناح سیاسی حاکم بر دولت یا مجلس، پیشرفت علمی و ارتقای سطح معنویت خود و میهن خود را سر لوحه و نصب العین قرار دهد و ضمن ایفای نقش روشنگری و هدایتگری مردم، به رسالت اصلی خویش که توسعه سطح علمی است، اهتمام ورزد.
به گزارش پارس به نقل از مشرق،این روزها تب و تاب انتخابات، تمام احزاب سیاسی و بیشتر گروههای اجتماعی را در بر گرفته است و شور و نشاط خاصی در میان آحاد مردم مشاهده می شود. انتخابات پیش رو از دو حیث بسیار حائز اهمیت است. نخست اینکه تأثیر مستقیمی بر جهتگیری های آتی و تعیین آینده کشور دارد و دوم اینکه حضور حداکثری در انتخابات بیش از پیش به اعتلای نام جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه و جهان خواهد انجامید. همانطور که پیش از این نیز رهبر معظم انقلاب اشاره داشته اند مردم سالاری دینی با شرکت مردم, حضور مردم, اراده مردم, ارتباط فکری و عقلانی و عاطفی مردم با تحولات کشور صورت می گیرد و این هم جز با یک انتخابات صحیح و همگانی و مشارکت وسیع مردم ممکن نیست. در واقع همین مردم سالاری, عامل پایداری ملت ایران است.
اما آنچه در این میان حایز اهمیت است رسالت دانشگاهیان در مواجهه با چنین مباحثی است. رسالت اصلی دانشگاه و دانشگاهیان تولید، بسط و گسترش علم و دانش است و البته در اهمیت و ضرورت مقوله دانش تردیدی نیست که به فرمایش بزرگ پرچمدار قافله دانش یعنی حضرت صادق علیه السلام: "لَو عَلِمَ النّاسُ ما فی طَلَبِ العِلمِلَطَلَبوهُ ولَو بِسَفکِ المُهَجِ وخَوضِ اللُّجَجِ " اگر مردم مى دانستند که علم چه فوایدى دارد ، هر آینه در جستجوى آن بر مى آمدند ، گرچه در راه آن خون بریزند و در ژرفاى دریاها فرو روند.
البته ناگفته نماند که این امر به معنی منفعل بودن دانشگاهها در حوزه سیاست نیست. از منظر دینی، مشارکت سیاسی فعال و حساسیت نسبت به سرنوشت خود و جامعه، نه تنها یک حق، بلکه یک تکلیف حتمی و ضروری و نیز ارزشی مطلوب برای دانشگاهیان و عموم جامعه است. در واقع مطلبی که رهبر فرزانه انقلاب نیز روى آن تکیه کرده اند «پیداکردن قدرت تحلیل مسایل و جریانهاى مهم کشور» است. به طوریکه فهم و قدرت تحلیل سیاسى پیداکردن را یکى از وظایف تشکلهاى دانشجویى دانسته اند.
از این زاویه اتفاقا ارتباط دانشگاهیان و قوه مقننه می تواند راهبردی تلقی شود. ارتباط میان مجلس و نخبگان علمی میتواند به مجلس در تصمیمگیریها و قوانینی که به تصویب میرساند، کمک قابل توجهی کند. از محاسن چنین تعاملی میتوان به وضع قوانین کارشناسی شدهتر توسط مجلس اشاره نمود. از سوی دیگر این تعاملات میتواند به پیشرفت جامعه علمی و نخبگان نیز در انجام رسالت اصلی آن کمک کند که از آن جمله می شود به حمایتهای مادی و معنوی مجلس از نهادهای مرتبط با نخبگان و دانشپژوهان اشاره نمود. به عنوان مثال ایجاد فراکسیون مخترعان، نوآوران و نخبگان در مجلس، بستر مناسبی را در جهت حمایت از نخبگان و ارتقای سطح تعاملات میان جامعه علمی و نخبه کشور با مجلس فراهم کرده است.
لذا شاید بتوان در یک کلام دانشگاهیان را در این برهه تاریخی به یک چیز توصیه کرد و آنهم مشارکت حداکثری و در عین حال اجتناب از سیاست زدگی است. دانشگاهیان باید از همه ظرفیتهای خود برای آگاهسازی دانشگاهیان و از ضرورت حضور خود در انتخابات بهره گیرند. نیل به مشارکت حداکثری در انتخابات، نیازمند شکلگیری عزمی جدی در همه فعالین دانشگاهی، اصحاب اندیشه و اهل قلم جهت تشویق مشارکت در انتخابات در عرصههای گوناگون است. در هر جامعهای، دانشگاهیان در عرصههای گوناگون، نقش روشنگری دارند. با توجه تأثیرگذاری آنها بر عموم مردم، حضور آنها در عرصه انتخابات میتواند به جامعه در جهت نیل به هدف انتخاب اصلح کمک شایانی نماید.
اما آنچه در این میان نباید مغفول واقع شود پرداختن به ماموریتهای اصلی است که در پیش روی دانشگاهیان ترسیم گشته است. شخصیتهای دانشگاهی میبایست در انجام مأموریتهای خود به گونهای عمل کنند که تغییرات ساختاری و سیاسی در دولت و ترکیبهای متفاوت در مجلس تأثیری بر عزم و اراده آنها در انجام رسالت اصلیشان نداشته باشد. خوشبختانه امروزه، در غالب جناحها و احزاب، گرایشها و جهتگیریهای خردورزانه و عالمانه ای وجود دارد که می توان امید داشت هر یک از آنها که بر مسند قدرت قرار گیرند به اهمیت بهره گیری از نظرات دانشگاهیان و راهکارهای کارشناسان واقف باشند. لذا اینکه کدام یک از افراد یا گروهها رای غالب را در انتخابات از آن خود خواهد کرد نباید کوچکترین تاثیری در کوشش و جدیت جامعه نخبگانی و خبرگانی کشور داشته باشد و از برنامه های علمی و اهداف توسعه ایشان منحرف سازد. مساله انتخابات امری مقطعی است و مساله تولید علم و بههر گیری از نتایج آن در مسیر پیشرفت کشور امری همیشگی و نیازی پایدار به شمار می رود.
در این زمینه شاید اقتدا به شخصیتها و بزرگان تمدن ایران زمین خالی از لطف نباشد. یکی از شخصیتهای برجسته در تاریخ ایران اسلامی که حتی در بدترین شرایط، بیشترین تلاشها را در جهت ترویج علم و دانش و حفاظت از شریعت اسلام داشت، خواجه نصیرالدین طوسی بود که از حسن قضا این روزها مقارن با سالروز تولدش می باشد. از حیث شرایط سیاسی و اجتماعی و اقتصادی شاید زمانه ای که خواجه نصیر الدین در آن متولد شد و رشد کرد، انگیزه ای برای کوشش علمی و سرمایه گذاری بر دانش انسانی باقی نمی گذاشت اما اندیشه و دیدگاههای این شخصیت با تکیه بر دانش و ایده های خلاقانه خویش به اعتراف همه مورخان به تفکر و نگاه غالب سیاستمداران آن روزگار تبدیل شد و از این راه به نفوذی معنوی و جایگاهی رفیع در نزد سیاسیون زمان خویش دست یافت که توانست با بهره برداری صحیح از این قدرت و نفوذ، به کشور خویش و به جهان علم و ادب و فرهنگ خدمات شایان توجهی ارایه نماید.
خواجه نصیر با درایت خود توانست معجزه قرن هفتم را بیافریند؛ یعنی ترویج و اشاعه علوم در شرق و تأسیس اولین آکادمی علمی و برپایی بزرگ ترین رصدخانه شناخته شده و ایجاد اولین دانشگاه حقیقی از نوع امروزی آن. وی از رصدخانه مراغه به عنوان وسیله ای برای گردآوری شمار زیادی از دانشمندان استفاده نمود؛ همچنان که در جهت حفظ و گردآوری کتاب های علمی دانشمندان نیز تلاش بسیار نمود.
شایسته است جامعه علمی کشور نیز فارغ از جناح سیاسی حاکم بر دولت یا مجلس، پیشرفت علمی و ارتقای سطح معنویت خود و میهن خود را سر لوحه و نصب العین قرار دهد و ضمن ایفای نقش روشنگری و هدایتگری مردم در جهت نیل به انتخاب اصلح، ضمن پرهیز از سیاست زدگی یا قرار گرفتن در جناحبندیهای سیاسی، به رسالت اصلی خویش که توسعه سطح علمی در کشور و ارتقای معنویت جامعه به بالاترین درجات است، اهتمام ورزد.
ارسال نظر