پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- «دکتر حسین رویوران» کارشناس خاورمیانه در یادداشتی اختصاصی برای «پارس» در واکاوی علل حمایت ایالات متحده آمریکا از کردهای سوریه و چشم انداز آن نوشت:

کردهای سوریه از زمانی که بحران سوریه از سال 2011 آغاز شد، به سمت معارضه پیش رفتند اما با سرخوردگی و برخورد مناسب دولت به سوی نظام سوریه برگشتند. تعداد زیادی از کردهایی که از ترکیه به این کشور آمده بودند و اساسا سوری نبودند، با دستور بشار اسد تابعیت سوری کسب کردند و مشکلات آن ها مورد رسیدگی واقع شد. معارضه  کردی که در حال حاضر در سوریه شکل گرفته است، در تعارض با نظام سوریه نیست بلکه سعی در احقاق حقوق کردها و فدرالی شدن کردستان در درون سوریه است  به گونه ای که تمام ادارات دولتی در مناطق کردنشین و هماهنگی بین آن ها با دولت به قوت خویش باقی است.

اخیرا یک سری از نیروهای اتحاد دموکراتیک نیز وارد میدان شده است که اتحادی از نیروهای عرب، کرد و اقلیت های مسیحی آشوری است و پیروزی های قابل توجهی در خانطومان، حسکه و دیر الزور پیدا کرده است.

در حال حاضر بحث کردها خیلی جدی شده است؛ چرا که از مرز عراق تا کوبانی، بخش وسیعی از مرز ترکیه با سوریه و مناطق «خان طومان» و «جرابلس» در اختیار آن ها است. اگر کردها بین کوبانی و جرابلس نوعی پیوستگی ایجاد کنند، عمده مرز ترکیه با سوریه را در دست خواهند گرفت. در مقابل ترکیه نسبت به این موضوع حساسیت فوق العادی از خود نشان می دهد. کردهای سوریه به کردهای ترکیه (پ.ک.ک) نزدیک تر هستند که در دیدگاه دولت ترکیه، این گروه به عنوان یک دشمن شمرده می شود.

ترکیه نسبت به رفتار آمریکا در ائتلاف با کردها نگاه منفی دارد و هماهنگی این دو همواره یکی از اعتراضات ترکیه به ایالات متحده آمریکا بوده است. هم اکنون هماهنگی دولت سوریه با کردها مخصوصا در منطقه شمالی حلب تشدید پیدا کرده است. در مقابل هماهنگی بین آمریکا و کردها به دنبال ایجاد فاصله در بین دولت سوریه با آن ها است. اما به هر حال رابطه ایالات متحده آمریکا با کردها رابطه ای چالشی است؛ از یک طرف به دلیل حساسیت ترکیه و از طرفی به دلیل نوع رابطه حسنه کردها و دولت سوریه. لذا آمریکا به دنبال مدیریت دو تضاد مذکور است که در آینده سیاسی سوریه جای پایی به دست آورد.

کمک های آمریکا در قالب ستاد این کشور در «یعربیه»، کمک های امکانات تسلیحاتی و اعزام مشاوران نظامی به مناطق کردنشین از تلاش آن ها در تحکیم جای پایشان در این منطقه حکایت دارد. گفتنی است که مسئولان نظامی و سیاسی کردهای سوریه ارتباط خوبی با اقلیم کردستان عراق ندارند. به عبارت دیگر ارتباط آن ها مخصوصا با مسعود بارزانی منفی است. کردهای سوریه عمدتا با پ.ک.ک ارتباط دارند و بخش وسیعی از نیروهای کرد ترکیه برای کمک به کردهای سوری وارد سوریه شده اند. این موضوع نشان می دهد که شرایط در سوریه چندان روشن و شفاف نیست و همه بازیگران در این صحنه آشفته در حال رقابت هستند تا در آینده سیاسی سوریه جای پایی برای خویش پیدا کنند.

شرایط سوریه هم اکنون به گونه ای است که نمی توان آینده آن را همچون گذشته تصور کرد. تحولات زیادی به ویژه در منطقه کردستان اتفاق افتاده است اما همواره گروه های کرد اعلام می کنند که از یک-پارچگی سوریه حمایت خواهند کرد و قصد استقلال ندارند. با این حال بایستی توجه کرد که به رسمیت شناختن حقوق فرهنگی کردها در آینده سوریه امری اجتناب ناپذیر است.

گفتنی است که موانع زیادی در مقابل خودمختاری کردهای سوریه دیده می شود. هم اکنون بسیاری از عرب ها نیز در منطقه  تحت اختیار کردها زندگی می کنند. مثلا ترکیب جمعیتی کردها و عرب ها در شهر «قامشلی» یکسان است. مردم غرب «کوبانی» و «تل ابیض» در غرب فرات عرب هستند. بسیاری از شهرها تا منطقه «جبل  الاکراد» نیز عرب نشین هستند؛ لذا اگر قرار بر یک منطقه خودمختار کردی باشد، پیوستگی آن به قیمت پاک سازی نژادی بسیاری از شهرهای عرب نشین خواهد بود. بنابراین تداخل و عدم پیوستگی یک واقعیت بیرونی است و امکان خودمختاری و فدرال برای کردها در یک منطقه محدودتری قابل تصور است اما در کل منطقه کردنشین امکان تصور وجود ندارد.

بخشی از شهر «حلب» و شهر «خانطومان» کردنشین هستند اما بین این منطقه و منطقه «طرابلس» شهر «اعزاز» عرب نشین قرار دارد. بنابراین این موارد بخشی از واقعیت های سیاسی سوریه است که یک نوع تداخل  اجتماعی گسترده بین قومیت های مختلف وجود دارد و تصور منطقه یک پارچه کردی در سوریه اشتباه است. با این اوصاف بایستی یک سری راه حل های عاقلانه برای حفظ حقوق اجتماعی همه گروه ها از جمله کردها اتخاذ شود.