رفتار «زمخت» با ماجرای «ظریف»
پخش نشدن مصاحبه وزیر امور خارجه کشورمان با برنامه نود، هنوز بازتابهایی در رسانهها دارد. از جمله، یادداشت زیر که در روزنامه دولت منتشر شده است.
به گزارش پارس به نقل از روزنامه ایران، پخش نشدن مصاحبه وزیر امور خارجه کشورمان با برنامه نود، هنوز بازتابهایی در رسانهها دارد. از جمله، یادداشت زیر که در روزنامه دولت منتشر شده است.
در یادداشت روزنامه ایران میخوانیم:
1- بعد از ظهر چهارشنبه گذشته بود که یکی از روزنامهنگاران تکعکسی را که از گفتوگوی عادل فردوسیپور با محمدجواد ظریف به بیرون درز کرده بود ضمیمه چند جمله کوتاه در صفحه فیسبوک خود کرد. یکی، دو جمله کوتاه اول، خبری بود و اشاره به مصاحبه داشت اما جمله آخر قدری تأمل برانگیز بود: «حیف که قرار است این مصاحبه از رسانه ملی پخش شود.» دوشنبه شب، وقتی که مسجل شد مدیران ارشد سیما با پخش مصاحبه مخالفت دارند، میشد فهمید که «حیف» گفتن آن روزنامهنگار بهخاطر چه بوده است.
تصمیم سیما، ورای آن چیزی است که بتوان متصور شد. خط مشی مدیران سیما در ماجرای اخیر، جعبه جادو را جادوییتر(!) هم کرده است. مصاحبهای در سطح محمدجواد ظریف قطعاً با هماهنگی کامل صورت گرفته است. بیتردید نمیتوان باور کرد که فردوسیپور، سر خود دوربین را بدون هماهنگی با مسئولان بالادستی در سیما آفیش کرده و سراغ ظریف رفته است. بنابراین، حذف مصاحبه وزیر از آنتن پخش تلویزیون در حالی که مخاطبان پر تعداد پربینندهترین برنامه تلویزیون انتظار آن را میکشیدند، یک تردستی ماهرانه بود. دقیقاً همچون تردستان تیزچنگی که شیئی را جلوی چشم بیننده میگیرند و در کسری از ثانیه آن را ناپدید میکنند!
2- فهم علل تصمیم به حذف مصاحبه نیمساعته عادل با ظریف، چندان دشوار نیست. فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بلافاصله به صورت گسترده گمانهزنیهای نزدیک به واقعیت را در این خصوص منتشر کردند. محور تقریباً تمام این اظهارنظرها تأکید بر ماهیت سیاسی ماجرا بود. البته نمیتوان این واقعیت را انکار کرد که گفتوگوی ورزشی با چهرههای سیاسی امری متداول و مرسوم، نه تنها در داخل بلکه خارج از ایران است. گفتوگوی ورزشی با تونی بلر یا صحبتهای دیوید کامرون درباره اخراج مورینیو نمونههای خارجی است. حافظه مردم و رسانهها درباره یادآوری نمونههای داخلی قویتر هم هست. از یادها نرفته که همین عادل فردوسیپور مدتی پیش حجتالاسلام سیدحسن خمینی را رو به روی دوربین برنامه خود نشاند و با او گفت وگویی سراسر ورزشی و فوتبالی انجام داد.
مصاحبه افرادی چون حسیناللهکرم، علی مطهری و دهها مورد دیگر با رسانههای مختلف و در همین برنامه نود با نمایندگان مجلس همچون لطفی نماینده اراک، پورمختار و کاظم جلالی که گرایشهای سیاسی آنها کاملاً متفاوت از دیگر موارد قابل ذکر است. از سویی رابطه ورزش و سیاست آنقدر روشن است که نیازی به ادله و اثبات ندارد. در ضمن نباید فراموش کرد که نقش وزارت خارجه در بسیاری از مراودات ورزشی با خارج بسیار پررنگ است. مورد عجیب اینکه ساعتی قبل از پخش برنامه نود، آنتن در اختیار برنامه ویژه شب یلدا بود که از قضا یکی از میهمانهایش چهرهای سیاسی بود که در انتخابات ثبتنام کرده و بهطور کاملاً اتفاقی گرایش سیاسی منتقد دولت دارد! در واقع اینکه به وضوح عیان شود یک عده حق دارند با فشار و لابی دیگران را از هر چیزی محروم کنند، خوشایند جامعه نیست.
3- اگر از اتفاقات دوشنبه شب که البته از صبح این روز آغاز شد، بگذریم باید چند روز پیش را هم از نظر بگذرانیم یعنی روز انجام مصاحبه و گفتوگویی که در ساختمان وزارت خارجه در خیابان سی تیر انجام شد و افراد معدودی از آن مطلع بودند. در واقع فردوسیپور قصد داشت گفتوگو با ظریف را که به یک چهره محبوب ملی تبدیل شده به عنوان سورپرایز برنامهاش در شب یلدا، روی آنتن ببرد اما یک اتفاق ساده همه معادلات را به هم ریخت و شرایط را تغییر داد. مصاحبهای که قرار بود تا زمان پخش، پنهان و پوشیده بماند بهواسطه یک رابطه دوستانه یا رسانهای یا چیزی شبیه به اینها تغییر پیدا کرد و برنامههای ذهنی مجری و تهیهکننده برنامه نود را تغییرداد. همهچیز برای این گفتوگو و شرایط پیرامونی آن هماهنگ شده بود، از جمله عکاس امین که قرار بود تحت هیچ شرایطی عکسی از مصاحبه را منتشر نکند. اما یکی از افراد رسانهای حاضر، با تلفن همراه عکس گرفته و آن را در اختیار باشگاه خبرنگاران قرار داد تا ماجرای مخفی لو برود و رسانهای شود. همین خطا کافی بود تا دست مدیران سایه را در سیما باز کند تا با موج منفی، اتهام زنی و در نهایت فشار و لابی مانع پخش گفتوگو شوند.
4- یکی از تهیهکنندگان قدیمی برنامههای ورزشی رادیو تأکید داشت که اینگونه مصاحبهها خیلی هم رایج است و بسیاری از تهیهکنندگان به دنبال ایجاد فرصتی برای خود و برنامهشان از طریق گفتوگو با چهرههای شاخص حوزه سیاست هستند. در واقع برنامه محبوب سراغ محبوبها میرود و نباید انتظاری جز این داشت. حال سؤال این است که بزنگاههای کسب اعتبار برای یک رسانه آن هم به وسعت و گستردگی صداوسیما کجاست؟ اگر پخش مصاحبهای متفاوت با ظریف را کسب اعتبار ندانیم پس چه چیزی مایه جذابیت رسانهای خواهد بود؟ مدیریت ارشد صداوسیما لازم است با دقتی مضاعف، اطراف خود را بکاود تا مبادا کسانی از جنس بازندگان انتخابات خرداد 92 که شاید چشم دیدن توفیقات دیپلماسی دولت اعتدال را ندارند، تصمیمسازان عرصه سیاست سیما شده باشند.
ارسال نظر