برجام، در ترازوی افراط و اعتدال
دامنهدارترین بحثی که بیش از دو سال است در رسانههای اصولگرا و اصلاحطلب مطرح میشود، موضوع مذاکرات هستهای ایران با شش کشور مهم جهان است. اوج این مباحث در آخرین روزهای پایان فرصت برای اعلام نظر طرفهای درگیر، در مجلس شورای اسلامی بوده است.
به گزارش پارس ، عدهای از نمایندگان مجلس که از همان خرداد ٩١، مخالف دولت یازدهم بودند، بنای این را گذاشتند که با هر شیوهای، از تصویب برجام در مجلس جلوگیری کنند. این خواسته تحقق نیافت، اما تقریبا اکثر رسانهها، فضای زیادی را به بحث درباره این موضوع اختصاص دادند. اکنون که با نامه مقام معظم رهبری به رئیسجمهور و پاسخ ایشان، برنامه جامع اقدام مشترک وارد میدان عمل شده و در دستور کار مقامات ذیربط قرار گرفته است، باید دید مخالفان و موافقان این برنامه چه خواهند کرد.
١- مخالفان برجام، بهویژه گروه تندرو که خود را بازنده بازی در میدان مخالفت با دولت حسن روحانی میدانند، اهداف خود را برای متوقفکردن پیروزیهای دولت و تیم مذاکرهکننده تعقیب میکنند. این گروه از هر نوع بدگویی و توهین و افترا شروع کردند و در نهایت به تهدید اعضای تیم مذاکرهکننده رسیدند. پیش از این و در آخرین روز طرح برجام در مجلس که به تصویب آن انجامید، بعضی از تندروها، باوجود اینکه میدانستند، این تصویب با نظر مثبت مقام معظم رهبری بوده است.
رفتارهای عجیبی انجام دادند. بدیهی است که این افراد، همچنان به بدگویی و اهانت و شاید هم تهدید، ادامه خواهند داد.
٢- شرایط اقتصادی و اجتماعی کشورمان، درحالحاضر به گونهای است که نیازمند یک تحول در راستای بهبود وضع موجود و نیازمند توجه همهجانبه تمامی دستاندرکاران مملکت، اعم از راست و چپ و میانه است. بعضیها بر این باورند- که به نظرم باور درستی است- چشمهای از تحول در بازنگری رابطه ایران با غرب و شرق دیده میشود. این رابطه البته به دلیل قدرتمندبودن ایران در عرصه بینالمللی، نمیتواند از نوع رابطه میش و گرگ باشد و هرگز چنین نخواهد بود.
با توجه به این واقعیات ملموس، مخالفان برجام چه حرفی برای گفتن دارند؟ این افراد اگر فرض کنند برجام از هستی ساقط شود و هرچه برنامه در این راستا وجود دارد، از صفحه روزگار برچیده شود، چه برنامهای برای جایگزینی آن دارند؟ اینکه ما با همهچیز و همهکس مخالف باشیم و با هر نوع رابطه بینالمللی مخالفت کنیم، چه تحولی را برای نجات کشورمان رقم زدهایم؟ خوشبختانه در مقابل تندروها، اکثر مردم ایران چشم به آینده بهتر دارند. اگر ملت ایران میخواستند همچنان با دنیا در موضوع هستهای چالش داشته باشند، در همان خرداد ٩٢ به کسی که دوره احمدینژاد را تکرار کند، رأی میدادند و از کسی که با شعار تحول و تغییر آمده بود، فاصله میگرفتند.
غیر از این، آمارها نشان میدهد مردم ایران در نظرسنجیها بیش از گذشته، وفاداری خود را به دولتمردان و حمایت خود را از تیم مذاکره، اعلام کردهاند. اگر گروهی از اصولگرایان میخواهند در انتخابات اسفند جاری رأی بالا داشته باشند، باید فضاسازی تخریبی علیه برنامه جامع اقدام مشترک را وانهند و به اکثریت مردم که هواداران واقعی و متعهد به اعتدال هستند، بپیوندند و با اصلاح راه خود از راه دشمنان خارجی ایران که شکست نتیجه مذاکرات و اخلال در اجرای برجام است، پای برگیرند و حق و حقیقت را دریابند.
٣- صداوسیما که متعلق به کل ملت ایران، ازجمله اکثریت مردم اصلاحطلب کشورمان است، در کشاکش بحثهای مربوط به برجام، نمیبایست طرف تندروها را میگرفت. چرا رسانه ملی همچنان به طور یکطرفه، عناصر مخالف برجام را بدون اینکه رودرروی موافقان برجام بنشاند تا بحثی علمی و منطقی صورت گیرد، در برنامههای پربیننده مطرح میکند و سخنان نهچندانمحکم آنان را به عنوان مهمترین نظر درباره برجام به افکار عمومی منتقل میکند؟ مدیران میانی سازمان صداوسیما، بهویژه آنان که برنامههای سیاسی و متعلقات آن، ازجمله بخشهای پرتعداد «خبر» را میگردانند، باید از ناکامی تندروها در مجلس شورای اسلامی درس بگیرند.
ارسال نظر