دلیل تأکیدات رهبر معظم انقلاب درخصوص برنامه آمریکایی‌ها برای نفوذ در کشور را باید در ایدئولوژی سیاسی این کشور جست‌و‌جو کرد.

 آمریکا هرگاه می‌خواهد روابط سیاسی خود را در دیگر کشورها تنظیم کند اول به‌دنبال نفوذ در آن کشورهاست و این هدف را از چند راه مهم پیگیری می‌کند:

نفوذ به کشورها از طریق فرهنگی: 

ایالات متحده آمریکا بعد از آنکه با کشوری مناسبات خود را تنظیم کرد اول از همه سعی می‌کند نمادهای خود را به آن کشور صادر کند. آنها با پرچم و نماد وارد کشورها می‌شوند و از این طریق آنها را وابسته می‌کنند. نظام فرهنگی آنها مبنی بر لیبرالیسم است و همه متفکران آنها در این نقطه با هم سهیم هستند و از سوی دیگر معتقدند تنها چاره جهانی شدن و سلطه تمام عیارشان بر دنیا از راه نفوذ فرهنگی می‌گذرد. سعی بر نفوذ در عمیق‌ترین لایه‌های اجتماعی با هدف تأمین غایت اندیشه نظام سلطه یکی از این ابزارهاست. سیگارهای مارلبرو و رستوران‌های مک‌دونالد یکی از این پرچم‌ها و نمادهاست؛ نمادهایی که عامه پسند است و دل مردم را به‌دست می‌آورد. این آغاز سیاست اعمال استراتژی خود یعنی استراتژی نفوذ فرهنگی است.

نفوذ به کشورها از طریق اقتصادی: 

وابستگی اقتصادی یکی دیگر از راه‌های نفوذ در کشورهاست. آمریکایی‌ها از این طریق می‌توانند کشور مورد نظر را فلج کنند زیرا به لحاظ اقتصادی اگر کشور مزبور وابسته شد برای ادامه حیات خود به آمریکا احتیاج پیدا می‌کند. آنها برای اهداف استراتژیک خود میلیون‌ها دلار خرج تحقیقات می‌کنند و مراکزی برای اتاق‌های فکر تشکیل می‌دهند. در واقع مراکز تحقیقاتی در این کشور برای تولید ادبیات و استراتژی این کشور تاسیس شده‌اند. مؤسسات راکلفر، هاروارد، صلح، خاورمیانه و مؤسسات مختلف تحقیقاتی وزارت خارجه این کشور اتاق‌های فکری هستند که این اهداف و نوع رفتار آمریکایی‌ها را ترسیم می‌کنند.

نفوذ در منطقه از طریق جنگ‌های نیابتی و تروریسم: 

استراتژی جنگ‌های نیابتی در منطقه و حضور غیرملموس در کشورها یکی دیگر از اهداف آمریکایی‌هاست که از هر راهی برای رسیدن به آن تلاش می‌کنند. جنگ یمن و درگیری‌های داخلی در کشور‌های منطقه همچنین حضور تروریست‌های بین‌المللی در کشورهایی مثل عراق و سوریه در همین راستا تحلیل می‌شود.

ایران علاوه بر موقعیت ژئوپلیتیک، دارای گفتمانی هژمون‌ساز مبتنی بر بسط استقلال و نفی استعمار است. هر نوع توفیقی برای نفوذ از روزنه‌های فرهنگی و اقتصادی به کشور، از سوی سیاستگذاران آمریکایی به تضعیف گفتمان انقلابی ایران و مماشات یک قدرت هژمون‌ساز با سیاست‌های آمریکا تعبیر خواهد شد. مواجهه درست با آمریکا که مبتنی بر شناخت آن خواهد بود می‌تواند سدی بر نفوذ باشد.