پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محمد تقی جهان بخش(کارشناس افغانستان)- داعش به لحاظ هویتی یک گروه منشعب از القاعده است که بعد از وقوع بیداری اسلامی در کشورهای عربی دچار یک تحول ژنتیکی – سیاسی شد و در سال 2013 اعلام موجودیت کرد. این گروه توانسته در مدت کوتاهی از طریق انجام اقدامات تروریستی با تکنیک های وحشیانه به مهم ترین چالش امنیتی منطقه خاورمیانه تبدیل شود. این گروه فعالیت خود را ابتدا در سوریه شروع کرد، بعدا به عراق گسترش پیدا کرد، در لیبی و نیجریه نیز گروه های افراطی گرایی بودند که با ابوبکر البغدادی بیعت کردند و پرچم داعش را در چهار کشور برافراشتند. آخرین کشوری که داعش وارد آن شده و فعالیت خود را شروع کرده کشور افغانستان است که به طور جدی از اواخر سال 1393 (اوایل سال میلادی جاری) فعالیت خود را در افغانستان علنی و آشکار کردند و روز به روز هم بر گستره این فعالیت اضافه شده است.

نیروهای داعش در گام اول فقط با بالا بردن پرچم های سیاه اعلام حضور کردند اما به تدریج عملیات هایی را شروع کردند و تمرکز آن ها بر مبارزه با طالبان و هراس افکنی و وحشت افکنی در میان شیعیان قرار گرفت. انتظار می رفت که داعش با دولت افغانستان وارد جنگ شود اما بر عکس شاهد مبارزه آن با طالبان و ترور و وحشت افکنی در میان شیعیان افغانستان بوده ایم. این موضوع که چرا داعش به مبارزه با دولت نپرداخته، دلایل مشخصی دارد؛ نخست این که داعش در افغانستان نوپا و ضعیف است و اصولا توانایی مبارزه با دولت و نیروهای امنیتی افغانستان را ندارد، هر چند که نیروهای امنیتی افغانستان نیز خیلی قدرتمند نیستند. ثانیا، اگر داعش به مبارزه با دولت می پرداخت، احتمالا کشورهای غربی و یا ایران وارد ماجرا شده و برای مبارزه با داعش به دولت افغانستان کمک می کردند ـ همان طوری که داعش در سوریه و عراق به مبارزه با دولت پرداخت و کشورهای دیگر به کمک دولت در این کشورها آمدند ـ اما زمانی که مبارزه علیه دولت شکل نگرفته است، طبیعتا این وضعیت هم پیش نمی آید؛ لذا برای ممانعت از وقوع چنین اتفاقی هنوز وارد مبارزه با دولت نشده اند. 

دلیل عمده مبارزه داعش با طالبان نیز این است که طالبان بعد از علنی شدن فوت ملاعمر ـ سرکرده این گروه ـ دچار چندپارگی شده است؛ به علاوه این گروه در سال های اخیر تا حدود زیادی کارکرد خود برای حامیان خارجی اش را از دست داده است؛ بنابراین مبارزه با طالبان هزینه ای برای داعش نداشته و اتفاقا برای آن ها منفعت دارد و آن کسب سرزمین های تحت تسلط طالبان است و از آن جا که معمولا در این اراضی خشخاش کشت می شود، واجد منافع اقتصادی است. شایان ذکر است که در حال حاضر سالانه حدود یک میلیارد دلار از محل کشت و قاچاق تریاک نصیب این گروه می شود که می تواند اقتصاد جنگ در افغانستان را تمشیت کند. به نظر می آید یکی از اهداف مبارزه داعش با طالبان، به دست آوردن سرزمین های تحت سلطه آن ها به منظور تامین بخشی از هزینه های اقتصادی خود در افغانستان باشد. 

داعش سعی کرده است تا درگیری ها را از جنوب افغانستان به شمال این کشور بکشاند. درگیری های دهه گذشته دولت افغانستان و طالبان معمولا در نیمه جنوبی این کشور که عمدتا پشتون نشین است در جریان بوده است اما در سال جدید میدان نبرد تا حدودی به شمال افغانستان منتقل شده است. داعش برای ارتباط-گیری با بنیادگرایان آسیای مرکزی و در دسترس بودن امکان فرار به این منطقه در صورت افزایش فشارها علیه این گروه در افغانستان، سعی کرده است که درگیری ها را به شمال این کشور بکشاند.

حمله این گروه به جمهوری اسلامی ایران از سوی مرز افغانستان در شرایط فعلی و در کوتاه مدت ممکن نیست؛ به این جهت که مرزهای جمهوری اسلامی ایران محکم و باثبات بوده و نیروهای امنیتی ایران به صورت جدی مشغول به کار هستند. توان نظامی داعش نیز در اندازه ای نیست که در جبهه جدید وارد مناقشه شود. اما در آن نقشه ای که در اواسط سال 2014 منتشر کردند، ایران و تمام مشرق اسلامی جزء ولایت خراسان آن ها محسوب شده است؛ لذا برای ایران نیز برنامه ریزی کرده اند. یکی از اهداف حضور داعش در افغانستان، ایجاد مزاحمت برای ایران است؛ کما این که یکی از اهداف آن ها برای رسیدن به آسیای مرکزی مخدوش کردن امنیت روسیه است. اخیرا نیز یک بمب گذاری در چین انجام شده است که داعش افغانستان مسئولیت آن را پذیرفته است. بنابراین در کوتاه مدت وقوع حمله داعش به ایران متصور نیست اما احتمالا به لحاظ امنیتی مزاحمت هایی در مرزهای شرقی کشورمان ایجاد خواهند کرد؛ مثل اقدامات «بزن در رویی» که در جنوب شرق کشور انجام گرفته است.

داعش برای گسترش حوزه نفوذ خود در افغانستان با چالش‌های جدی و متعددی روبروست که پیشروی آن را حتی در مناطق پشتون نشین با چالش مواجه خواهد کرد. هرچند امید این جریان به پشتون‌های افغان است اما به دلیل وجود تفاوت‌های ایدئولوژیک و اعتقادی میان مذهب حنفی و طریقت «دیوبندی» طالبان و گرایش سلفی ـ وهابی داعش، احتمالاً با پذیرش گسترده این قوم مواجه نخواهد شد. علاوه بر این، رفتارهای غیرانسانی، وحشیانه و بی‌قاعده داعش در سوریه و عراق، وحشت عمیقی را در میان مردم افغانستان اعم از پشتون، تاجیک، ازبک و سایر اقوام پدید آورده است. وضعیت هزاره‌های شیعه در این میان روشن است. آن‌ها در گام اول به دلایل مذکور یکی از محورهای سیاست خصمانه داعش قرارگرفته‌اند و این جریان به مواجهه مستقیم با این گروه قومی ـ مذهبی پرداخته است. با این حال بسیار بعید است که در کوتاه‌مدت داعش بتواند به مناطق هزاره نشین نفوذ کند و ناگزیر است تا اقدامات ضدشیعی خود را در مناطق پیرامونی هزاره‌جات و در شهرهایی که شیعیان در آن‌ها در اقلیت هستند انجام دهد. همچنین انتظار می‌رود با گسترش توانایی‌های نظامی و بهبود وضعیت این گروه به لحاظ نیروی انسانی، به‌تدریج تقابل با دولت مرکزی افغانستان به‌طور جدی در دستور کار داعش قرار گیرد.