به گزارش پارس به نقل از تسنیم«عبد الباری عطوان» نویسنده سرشناس عرب در تحلیل موضوع اعزام نیروی زمینی از سوی برخی کشورهای عربی از جمله مصر  و قطر به یمن، به نتیجه بخش بودن حمله زمینی به دیده تردید نگریسته و نسبت به خطرناک شدن وضعیت جنگ در یمن هشدار داد.

وی در این باره گفت: از مسائل عجیب و یا به عبارت بهتر غیرمعمول اینکه در بیشتر سفرهایم با هواپیماهای عربی بعضی از خلبانان به منظور ابراز محبت و یا رضایت از برخی مصاحبه های تلویزیونی ام به ویژه مصاحبه هایی که در دوره طلایی شبکه الجزیره با آن انجام دادم، مرا به کابین خود دعوت می‌کنند.

در آخرین سفرم به یمن که در ماه می سال 2000 و برای شرکت در جشن دهمین سالگرد وحدت یمن صورت گرفت، خلبان یمنی که از اهالی جنوب بود، دعوتم کرد که به کابین او بروم این سفر حدود 14 ساعت طول کشید. خلبان مانند تمام مردم یمن خوش صحبت و مودب بود و به یاد دارم که در بین صحبت هایش این جمله را به زبان آورد که فرودگاه صنعا از دشوار ترین و خطرناک ترین فرودگاههای جهان است، زیرا صنعاء در محاصره کوههای سربه فلک کشیده ای است که صنعا را مانند یک گودال در برگرفته اند.

به گفته وی به دلیل همین شرایط هر خلبانی برای فرود یا به پرواز در  فرودگاه صنعاء باید مهارت بسیار زیادی داشته باشد.

اما من پس از اخبار مربوط به رسیدن هزاران سرباز از کشورهای ائتلاف عربی علیه یمن (شامل ده کشور) به مأرب و آمادگی آنان برای نبرد صنعاء که نتیجه آن سرنوشت جنگ جاری در یمن را روشن خواهد کرد، این خاطرات را به یاد آوردم.

مصر که سران کنونی و سابق و پیشین آن در پاسخ به کسانی که درخواست کمک به فلسطین در واکنش به جنایت های اسرائیل را مطرح می کردند این پاسخ را می دادند که وظیفه نیروهای ارتش مصر فقط  دفاع از خاک این کشور است، اما اکنون 800 سرباز مجهز به تانک و زره پوش و نفر بر را عازم یمن کردند.

قطر نیز از اعزام یک هزار سرباز خبر داد و برخی خبرها نیز حاکی از این است که سودان در صدد اعزام شش هزار سرباز به یمن است اما از رهبران مغربی و یا اردنی هیچ اظهاراتی در مورد تعداد سربازانی که در پاسخ به درخواست عربستان عازم یمن خواهند کرد، شنیده نشده است.

به هر حال نکته مهم این است که تعداد سربازانی اعزامی به یمن بیانگر میزان پایبندی اعضای ائتلاف و ماموریت نیروهای آنان و نیز جایگاه هر یک از کشورها در این ائتلاف است.

به عبارت بهتر قطر که کمتر از یک میلیون نفر جمعیت دارد، یک هزار سرباز به یمن اعزام کرد در حالی که مصر که قوی ترین و پرجمعیت ترین ارتش منطقه را در اختیار دارد، به اعزام 800 سرباز اکتفا کرد و معلوم نیست؛ چرا سودان با ارسال شش هزار سرباز در صدد برتری جستن است، حتما «عمر البشیر» رئیس جمهور سودان در این مورد تدبیر و توضیحی دارد که ما از آن بی خبر هستیم.

اما خبرگزاری رویترز، به نقل از یک مسئول بلندپایه مصری اعلام کرد: اعزم این نیروها به عنوان بخشی از نقش برجسته مصر در ائتلاف عربی است که برای دفاع از یک کشور برادر وارد جنگ شده است و هر سربازی که در یمن کشته شود، شهیدی در راه حفظ منافع انسان‌های بیگناه به شمار می‌آید».

این اظهارات به دلیلی ساده ما را به تأمل وا می دارد و موجب می‌شود تصور کنیم که نیروهای مصری در جایی غیر از یمن مبارزه خواهند کرد، کشوری که هنوز خوب به یاد می‌آوریم که اصل و ریشه کاملا عربی دارد، حال اگر اشتباه می‌کنیم شما اصلاح بفرمایید.

به نظر نمی‌رسد که عربستان که قوی ترین نیروی هوایی منطقه را در اختیار داشته و در طول پنج سال گذشته میلیاردها دلار برای مسلح کردن ارتش به جدیدترین سلاح ها  و تانک‌های آمریکایی و اروپایی هزینه کرد، به 800 سرباز مصری یا یک هزار سرباز قطری نیازی داشته باشد، در نتیجه باید پرسید حکمت اعزام این نیروها در واقع تامین چتر عربی برای جنگ در یمن و توزیع خونی یمنی‌هایی که در این جنگ جان خود را از دست می دهند، بین عرب ها است.

جنگ زمینی پر از مخاطره در یمن

نکته قابل ملاحظه اینکه درست است که فرود آمدن در فرودگاه صنعا بسیار دشوار است، اما جنگ زمینی که به نظر می‌رسد شمارش معکوس آن برای صنعا آغاز شده است، آسان تر از آن نخوهد بود و این چیزی است که منطق موجود از آن حکایت دارد زیرا جنوب یمن ساکنان یکدستی دارد و از نظر جغرافیایی به ویژه عدن منطقه‌ای همواراست، برعکس صنعا و سایر استان‌های شمالی که از نظر طبیعت جغرافیایی صعب العبور بوده و بافت جمعیتی ناهمگونی دارد.

اما شدت حملات نظامی چه بسا بهترین و کوتاه‌ترین راه برای دستیابی به راه حل سیاسی و یا تحمیل تسلیم بر طرف ضعیف نباشد و چه بسا نتایج این جنگ کاملا برعکس رقم بخورد؛ چرا که بازپس گیری عدن موجب بازگشت عبدربه منصور هادی و برقرای ثبات و امنیت در آنجا نشد و این یمن است که هر کس امروز تاریخ آن را بخواند، ازوضعیت موجود آن  بسیار ناامید خواهد شد.

چه بسا حمله زمینی به یمن معادله جنگ را کاملا دگرگون کند

ائتلاف انصار الله با نیروهای علی عبدالله صالح در برابر حملات هوایی پی در پی که از شش ماه پیش با استفاده از جدیدترین جنگنده ها و مرگبار ترین بمب ها و موشک ها  آغاز شده است، توان دفاعی زیادی ندارند اما اگر نبرد زمینی آغاز شود، دیگر چه بسا وضعیت متفاوت شود، بنابراین عجیب نیست که ائتلاف مزبور برای آغاز آن بی صبرانه مشتاق باشد.

به هر حال عجیب نیست که برخی اظهارات مسئولان ائتلاف انصارالله و صالح در خصوص جنگ زمینی را عرض اندام و بزرگنمایی تبلیغاتی بدانند که نمونه آن اظهارات چندی پیش «محمد البخیتی» یکی از رهبران انصار الله با خبرگزاری تسنیم، بود که در آن اعلام کرد این ائتلاف موشک‌های بالستیک در اختیار دارد که می تواند به ریاض  و سایر شهرهای سعودی و کشورهای عربی خلیج فارس اصابت کند.

چه بسا این بحث و جدل‌ها درست باشد؛ زیرا جنگ روانی یکی از ویژگی‌های هر جنگی است که همه طرف‌های درگیر به آن متوسل می شوند.

اما هر کس اخبار شبکه های العربیه و الجزیره و شبکه‌های مشابه آن را پیگیری کند، متوجه شدت جنگ روانی و اینگونه اظهارات می‌شود و همین موضوعی است که شبکه المسیره متعلق به انصار الله نیز به آن اشاره کرد؛ شبکه ای که در برابر آسمان خراش‌های وابسته به پایگاه مقابل به مثابه یک خیمه کوچک است؛ زیرا زبان پول در این میدان و چه بسا میدان‌های دیگر قوی تر است.

فراموش نکنیم که جنگ در یمن به سمت رویارویی های دشوارتر و خطرناک تر در حرکت است، تا جایی که پیش بینی می‌شود تعداد زیادی از نیروهای هر دو طرف در این جنگ جان خود را از دست بدهند.

تلفات کشورهای متجاوز به یمن وکنش شدید ملت‌های آنها را به دنبال دارد

نکته مهم اینکه یمنی‌ها به کشته شدن در حملات هوایی و یا از گرسنگی و نبود دارو عادت کرده‌اند، زیرا گزینه‌ای جز این ندارند، اما بعید نیست که واکنش اعضای ائتلاف و ملت‌های آن در قبال این جنگ شدید باشد به ویژه اگر تعداد تلفات آنان افزایش یابد، همانطورکه نمونه‌ای از این واکنش‌ها را پس از کشته شدن بیش از 60 سرباز عرب در حمله انصار الله به پایگاه نظامی در ریف مأرب را شاهد بودیم.

به هر حال شش ماه از حمله پی در پی هوایی حدود دویست هواپیما به یمن  می‌گذرد بدون اینکه جنگ در آنجا نهایی شده باشد و یا اینکه تسلط بر عدن و بیرون راندن انصارالله و نیروهای صالح یکی از بارزترین دلایل اصلی آغاز این جنگ یا همان بازگشت عبد ربه منصور هادی را تحقق بخشیده باشد، بنابر این باید پرسید آیا حمله به صنعا این معادله را تغییر خواهد داد؟