محتاط شدن ایران و آمریکا پس از توافق
تحلیلگر مؤسسه رند گفت تهران و واشنگتن حتی پس از اجرای توافق هسته ای نیز رویکرد محتاطانه ای در قبال یکدیگر خواهند داشت.
به گزارش پارس به نقل از خبرگزاری صدا وسیماتوافق هستهای امضاء شده بین ایران و قدرت های بزرگ جهانی در ماه ژوئیه، نه تنها درباره تمهیدات منع تکثیر (هسته ای) در توافق، بلکه درباره اینکه ارتباطات ایران و آمریکا در سایر حوزه ها چه میزان باید باشد، بحث هایی به همراه داشته است. جیمز دوبینز، کارشناس ارشد اندیشکده آمریکایی رند RAND معتقد است اکنون که واشنگتن و تهران، افکار داخلی و همچنین هم پیمانان خود را برای اجرای توافق هستهای آماده می کنند، هنوز امکان تغییرات اساسی (در روابط ایران و آمریکا) وجود ندارد. دوبینز میگوید آمریکا و ایران ممکن است در افغانستان همکاری کنند، کما اینکه تاکنون نیز در این کشور «همکاری غیرعلنی» داشتهاند، اما همکاری دو کشور در عراق دشوار خواهد بود و تلاش برای فیصله دادن به جنگ داخلی سوریه از این نیز دشوارتر است.
«زاکاری لوب» Zachary Laub سردبیر پایگاه شورای روابط خارجی آمریکا اخیراً با جیمز دوبینز درباره این موضوع مصاحبهای کرده که متن آن بدین شرح است:
لوب پرسید از زمان امضاء شدن توافق هستهای بین ایران و قدرت های جهانی، آیا فراتر از مسئله هسته ای، هیچ گونه ارتباط دیپلماتیک بین ایران
و آمریکا وجود داشته است؟
دوبینز پاسخ داد به عقیده من، هر دو کشور بیشتر سرمایه سیاسی خود را برای اطمینان دادن به هواداران خود در داخل و خارج هزینه کرده اند. آمریکا سرگرم گفتگو با اسرائیل و برخی از کشورهای حوزه خلیج (فارس) برای تحویل تسلیحات بیشتر و اطمینان دادن به آنها است. می توان حدس زد که ایرانی ها نیز سرگرم رسیدگی به روابط خود با حزب الله و توجه به افکار عمومی در داخل هستند تا به آنها اطمینان دهند با این توافق، دیگر جنبه های سیاست ایران تغییر نخواهد کرد. در این دوره که بحث و بررسی توافق در داخل آمریکا و همچنین ایران دارد، نباید انتظار داشت روابط و تماس های دو کشور افزایش یابد. با وجود این، اندکی تحرکات سیاسی را از جانب ایران و روسیه در قبال سوریه شاهد بودیم؛ نشانه های تمایل به از سرگیری روند دیپلماتیک را برای کاهش خشونت ها و نهایتاً پایان دادن به جنگ داخلی سوریه نیز در هر دو آنها (ایران و روسیه) دیه شده است.
دوبینز افزود البته نمی خواهم موضوع را بیش از اندازه مهم جلوه دهم. جنگ داخلی سوریه به قدری پیچیده و دارای ابعاد گوناگون است که (حل آن) به تلاش سازمان یافته گروه های بسیاری نظیر ترکیه، عربستان، روسیه و خود سوریه در یک دوره زمانی نیاز دارد؛ اما این نکته مثبتی است که دو هوادار رژیم بشار اسد دوباره نوعی علاقه به روند دیپلماتیک نشان داده اند.
همچنین مایه دلگرمی است که کشورهای حوزه خلیج (فارس) ضمن حمایت از توافق، قصد دارند از اوضاع جدید به نفع خود استفاده کنند. البته میزان فعالیتها (و تماس) دیپلماتیک بین ایران و عربستان و همچنین ایران و برخی دیگر از کشورهای منطقه که ممکن است توافق هستهای را نقطه آغاز تازه ای برای روابط بدانند، افزایش چندانی نداشته است.
لوب در ادامه مصاحبه پرسید برخی کشورهای عرب حوزه خلیج (فارس)، مانند عربستان، در ماه اخیر موضع خصمانه تری در پیش گرفتهاند. آیا توافق هستهای میتواند به کاهش تنش ها در سطح منطقه بینجامد؟
دوبینز پاسخ داد این احتمال همواره وجود دارد، اما من با قاطعیت چنین چیزی را پیش بینی نمیکنم؛ اما با فروکش کردن برنامه هستهای ایران به عنوان عامل اضطراب، هر قدر که این برنامه در بلند مدت مایه نگرانی باشد، این احتمال وجود دارد که دیگر مسائل در کانون توجه قرار گیرد. قطعاً سرمایه سیاسی که حکومت های ایران و آمریکا ناچار بودند برای مذاکرات هزینه کنند، اکنون برای استفاده در دیگر حوزه ها آزاد شده است. این احتمال وجود دارد که دستکم بخشی از این سرمایه صرف حوزه هایی شود که در آنها منافع دو طرف همسو است.
دبیر پایگاه شورای روابط خارجی آمریکا گفت شما به سوریه اشاره کردید، جایی که ایران جزء حامیان اصلی رژیم بشار اسد است. در سال 2014، دعوت از ایران برای شرکت در طرح سازمان ملل برای یافتن راهکار سیاسی در خصوص جنگ سوریه، لغو شد. به نظر شما آیا با جمع بندی توافق هسته ای، مسیر لازم برای مشارکت ایران در فرآیند چند جانبه (حل بحران) سوریه گشوده خواهد شد؟
دوبینز گفت دو عامل منجر شد دعوت از ایران لغو شود، که توافق هستهای فقط به یکی از این عوامل رسیدگی میکند. جناح مخالف دولت سوریه با مشارکت ایران (در گفتگوها) مخالف بود و تهدید کرد اگر ایرانی ها دعوت شوند، در مذاکرات شرکت نخواهد کرد. توافق هستهای، این بخش از مشکل را حل نمیکند. بخش دیگر مشکل این بود که دولت اوباما علاقه نداشت تا زمانیکه سرنوشت توافق هستهای روشن نشده است، با ایران به عنوان شریک عادی تعامل داشته باشد. اکنون منطقی است که آمریکا، مشارکت ایران (در حل بحران سوریه) را سودمند بداند و دیگران را نیز در همین زمینه مجاب کند.
زاکاری لوب پرسید آیا بهبود روابط ایران و آمریکا می تواند به همکاری آنها در عراق، جایی که دو کشور آنجا منافع مشترک دارند، منجر شود؟
دوبینز گفت اصولاً نگرانی درباره داعش باعث شده است منافع دو کشور (در عراق) تلاقی پیدا کند. البته هر دو طرف به حفظ انسجام عراق نیز علاقهمند هستند. گمان نکنم ایران بخواهد تجزیه شدن عراق یا تشکیل کردستان مستقل را شاهد باشد. روشن است که هر دو کشوربه تلاش برای بازپس گیری بخش هایی از عراق که داعش بر آنها مسلط شده است، علاقه دارند؛ اما از آنجایی که سپاه پاسداران و بالاخص نیروهای قدس، نقش بازیگر اصلی ایران را در عراق ایفاء میکنند و در آنسو نیز ستاد فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا CENTCOM قرار دارد، مشخص نیست که ایران و آمریکا تا چه اندازه میتوانند با یکدیگر همکاری داشته باشند.
هم اکنون نیروهای آمریکایی و ایران در عراق به جای همکاری، دنبال حذف تداخل deconfliction هستند تا ما و آنها تصادفی یکدیگر را بمباران نکنیم. این کار نیز عمدتاً از طریق عراقی ها صورت میگیرد؛ بدین شکل که آمریکایی ها فرضاً داخل یک اتاق هستند و ایرانی ها نیز داخل اتاق دیگر قرار دارند و عراقی ها نیز پیام دو گروه را به یکدیگر منتقل میکنند. البته دور از ذهن نیست که روزی فرماندهان نظامی ایران، عراق و آمریکا همگی در یک اتاق حضور داشته باشند.
البته در زمینه حاکمیت عراق و اینکه دولت عراق تا چه اندازه بر مبنای احترام به حقوق اقلیت ها و اهمیت قائل شدن برای منافع اهل تسنن فعالیت میکند، ایرانی ها چندان کمک نکردهاند. ایرانی ها بیشتر با عناصر تندرو در بین جوامع شیعیان عراق همسو هستند، بنابراین ایران و آمریکا احتمالاً در زمینه تشکیل حکومتی چند قومیتی و فراگیر در عراق تفاهم نخواهند داشت. در این زمینه بحث و گفتگو میان تهران و واشنگتن می تواند مفید باشد.
لوب پرسید: در خصوص افغانستان چطور؟
کارشناس مؤسسه رند پاسخ داد در اینجا بین منافع ما (واشنگتن و تهران) همسویی بیشتری وجود دارد و قبلاً نیز همکاری غیرعلنی صورت گرفته است. در دیدارهای چند جانبه، بحث و گفتگوهای فراوانی بین ایران و آمریکا صورت گرفته است، اما چند سالی است که تماس های دو جانبه آنها قطع شده است. ایران عمدتاً (در افغانستان)، سیاست های سودمند و همسو با ما داشته است. به محض اجرا شدن توافق هسته ای نیز به سادگی می توان اینگونه همکاری ها را علنیتر کرد.
ایران و آمریکا هر دو از تشکیل دولت وحدت ملی در افغانستان حمایت کردند و ستادهای انتخاباتی اشرف غنی، رئیس جمهور افغانستان و عبدالله عبدالله دبیر اجرایی این کشور را به همکاری با یکدیگر ترغیب کردند. ایرانی ها نیز از دیرباز هوادار ائتلاف شمالی بودند که پایگاه اصلی حامیان سیاسی عبدالله عبدالله به شمار می رود. ایران نیز مانند آمریکا از هر گونه نفوذ داعش به افغانستان نگران خواهد شد و در صورت رخ دادن چنین تهدیدی، علاقه مند است در این زمینه تبادل اطلاعات داشته باشد. گرچه همکاری آمریکا و ایران در افغانستان بسیار محتمل است، چندان اهمیتی ندارد، زیرا هم اینک نیز همکاری به شکل غیرعلنی وجود دارد.
لوب در ادامه مصاحبه گفت اما وال استریت ژورنال در ماه ژوئن گزارش داد ایران، طالبان را به سلاح مجهز کرده است تا با گروه های وابسته به داعش و همچنین گسترش نفوذ آمریکا مقابله کند.
جیمز دوبینز پاسخ داد ایران از گذشته، کمک های شایانی به دولت افغانستان کرده است؛ ایران همچنین جزء اهدا کنندگان اصلی کمک به افغانستان است. البته ایران برای صیانت از اهداف خود نیز تلاش میکند، با طالبان در ارتباط است و کمک های محدودی (به این گروه) کرده است. پاکستان که متحد آمریکا است، حمایت های مهم تری از طالبان کرده است، اما ایران نیز از این گونه تدابیر احتیاطی و دو دوزه بازی ها کاملاً عاری نیست.
اگر دولت افغانستان متزلزل شود، غیرممکن نیست که ایران نیز در منافع خود بازنگری کند و با طالبان تعامل داشته باشد؛ اما ایران در دهه 1990 میلادی جزء مخالفان سرسخت طالبان بود و در مجموع، ایران از سال 2001 میلادی تاکنون در افغانستان بیشتر مفید بوده است تا زیانبار.
لوب پرسید آیا بحث های داخلی آمریکا و ایران درباره توافق هسته ای، محدودیتی برای دیپلماسی بین دو کشور در آینده ایجاد خواهد کرد؟
دوبینز گفت دولت های ایران و آمریکا هر دو سرگرم تقویت جناح راست هستند. دولت اوباما این موضع را اتخاذ کرده است که حمایتهای خود را از هم پیمانان آمریکا در منطقه کاهش نخواهد داد، این توافق صرفاً برای برطرف شدن تهدید هسته ای است و در همه دیگر زمینه ها، آمریکا همان سیاست گذشته را ادامه خواهد داد. ایرانی ها نیز همین رویه را در پیش گرفته اند. در این مرحله، هیچ یک از دو طرف قصد ندارد تا پیش از فیصله یافتن بحث های مربوط به توافق هسته ای، به مباحث تازه دامن بزند. بنابراین دولت های هر دو کشور هنوز از عادی سازی علنی روابط خودداری میکنند.
البته هر دو طرف با احتیاط فرصت های حاصل از توافق هسته ای را بررسی خواهند کرد، تا هم از بحث های داخلی پرهیز کنند و هم بدانند چه فرصت هایی وجود دارد.
سردبیر پایگاه شورای روابط خارجی آمریکا پرسید آیا بحث ها (درباره توافق هسته ای) در کنگره آمریکا، ایرانی ها را درباره پایبندی آمریکا به تعهدات دیپلماتیک خود، دچار تردید کرده است؟
ارزیابی ایرانی ها احتمالاً مشابه اکثر دیگر ناظران است، مبنی بر اینکه سرنوشت توافق در کنگره آمریکا مشخص نیست، اما مخالفان توافق در کنگره آمریکا برای اینکه بتوانند رئیس جمهور این کشور را به خودداری از اجرای توافق ملزم کنند، باید از موانع بسیار دشواری عبور کنند.
کارشناس مؤسسه رند در پایان گفت واشنگتن و تهران احتمالاً حتی بعد از آغاز اجرای توافق نیز محتاطانه جلو می روند. اگر به دنبال نشانه هایی هستید که آیا توافق منجر به کاهش رویارویی ها در منطقه خاورمیانه شده است، بیشتر از تحولات بین تهران و واشنگتن باید رویدادها را بین ایران و عربستان و همچنین برخی کشورهای حوزه خلیج (فارس) بررسی کرد تا مشخص شود آیا سطح دیپلماسی یا بازدیدهای مقامات افزایش یافته است (که این مسئله می تواند فرصتی برای حل مشکل یمن باشد) یا بالعکس تقابل های بیشتری را شاهد هستیم.
ارسال نظر