به گزارش پارس ، فارس نوشت: حسین موسویان، دیپلمات سابق و از اعضای تیم مذاکره کننده هسته‌ای در سال ۸۲ اخیراً در بخشی از گفت‌وگوی خود با ایرنا درباره توافق نهایی میان دولت یازدهم و کشورهای ۱+۵ اظهار کرده است: این توافق بار تحریم‌ها را از روی دوش ایران برداشته است. همین که بار تحریم‌ها از روی دوش کشور و ملت ایران برداشته شود، مسلما باعث تقویت توان دفاعی ایران می‌شود.

او همچنین گفته است: این که ما توقع داشته باشیم با این توافقنامه بلافاصله تمام تحریم‌های به ایران لغو شود غیر منطقی است، حتی کسانی که انتقاد می‌کنند نیز می دانند که چنین چیزممکن نیست که فورا به ما جنگنده F۱۸ تحویل داده شود.

موسویان در ادامه صحبت‌های خود نیز اینطور گفته است که: دیدگاه من این است که اکنون زمان این است که بعد از دوران هسته ای، ایران و قدرت های جهانی یک همکاری نزدیک و فوق العاده جدی و کاری راجع به مدیریت بحران‌های منطقه‌ای شکل داده و آغاز کنند که طبیعتا آمریکا هم بخشی از مذاکرات باید باشد.

شاید بهتر بود آقای موسویان صبر می کرد تا نتیجه مذاکرات و دستاوردهای احتمالی آن محقق شود و آنگاه این گزاره خوشبینانه را مبنی بر اینکه «این توافق بار تحریم‌ها را از روی دوش ایران برداشت»! بیان می کرد.

زیرا افکار عمومی ایران تجربه این خوشبینی‌های ابراز شده را در ماجرای بیانیه سعدآباد در سال ۸۲ (که شخص موسویان نیز در پذیرش آن دخیل بوده است) و همچنین در قضیه توافق موقت ژنو در سال ۹۲ به خوبی به خاطر دارند.

خوشبینی‌هایی که نه تنها به هیچ دستاورد خاصی منتج نشد بلکه اولی در طول دوره اجرا هیچ دستاوردی نداشت و بعدها نیز رسماً به شکست انجامید و دومی نیز دستاورد ملموسی نداشت و پس از وقوعش، حدود ۱۰۰ تحریم جدید را هم به همراه انواع تهدیدات نظامی برای مردم ایران به عنوان تحفه آورد. (تحریم‌هایی که البته مقامات دولتی اینطور گفتند که صرفاً با روح توافق در تعارض است!)

و حتی بعداً وزیر نفت دولت یازدهم نیز از این گفت که به دلایلی نتوانسته‌ایم از لغو تحریم‌های نفتی در توافق موقت ژنو استفاده کنیم.

ایرانی ها در این موارد از ضرب المثل حکمت آموزی استفاده می کنند که می‌گوید: «غوره نشده، مویز گشتی»

همچنین اشاره موسویان به اینکه توقع لغو یکباره تمام تحریم ها علیه ایران غیر منطقی است نیز اشاره درستی به نظر نمی‌رسد.

کسی توقع تحویل اف ۱۸ را از سوی آمریکا به ایران ندارد. چون آمریکا هرگز حاضر به این کار نخواهد بود. اما آیا نمی‌شود به آمریکا خطاب کرد که دست از تهدید صنعت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران هم بردارد؟!

آیا نمی شود دیپلمات ها به آمریکا خطاب می‌کردند که حق تهدید هواپیماهای مسافربری تازه خریداری شده از سوی جمهوری اسلامی ایران و طرح این مسئله که آنها را در هرکجای آسمان دنیا باشند، توقیف خواهد کرد، ندارد؟!

آیا اینکه در قبال توقف غنی سازی اورانیوم ۲۰ درصدی در کشورمان، خواسته ورود برخی فناوری‌های زیرساختی به کشور مطرح می‌شد، درخواستی غیر منطقی است؟!

مسئله وارد شدن ایران و آمریکا به فضای گفتمانی جدید نیز خوشبینی اعلی درجه‌ای است که برخی چهره ها و همچنین مشاهیر جریان خاص، درست از صبح روز ۲۳ و ۲۴ تیرماه گذشته (همزمان با اعلام توافق نهایی میان دولت و کشورهای ۱+۵) با خوشحالی از آن نام بردند.

این در حالی است که در عمده مشاکل و دست‌اندازهایی که جمهوری اسلامی ایران برای حفظ منافع خود در سرتاسر جهان با آن مواجه است، مغز مشکل و عامل اصلی بروز معضل، کاخ سفید و متحدان منطقه‌ای او هستند.

و گویا فعلاً هم قصدی برای توبه و اِنابه ندارند!

اکنون خواهندگان مذاکرات فراهسته‌ای باید بیان کنند که بر سر سفره نشستن با دشمنی که خود رأس مشاکل است دقیقاً برای رفع کدام قسمت از مشکلات پیش روی منافع کشورمان باید صورت پذیرد؟!

موسویان مدتی بعد از این گفت وگو با ایرنا، طی یک سخنرانی در شهر نیویورک آمریکا نیز گفته است: بعد از ۳۵ سال خصومت متقابل، دو کشور مذاکرات مستقیم در مورد یکی از مهمترین اختلافات یعنی موضوع هسته‌ای را آغاز کردند و با دوسال مذاکره به راه حلی منصفانه و مرضی‌الطرفین رسیدند. این خود نشانه مهمی است که دو کشور ظرفیت و توانایی حل سایر اختلافات از طریق مذاکره را دارند!

به نظر می رسد موسویان دچار محاسبات غلطی شده است.

او پیش از این و در آبانماه سال گذشته نیز طی کنفرانسی در مراکش گفته بود: بهتر است یک نیروی نظامی اسلامی به رهبری چهار قدرت ایران، مصر، ترکیه و عربستان برای مبارزه با افراط گرایی تشکیل شود...

لازم به ذکر است، موسویان درباره فعالیت‌های خارج از کشور خود اینطور اظهار است که فعالیت‌های وی در خارج از کشور در حوزه دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران تعریف می‌شوند!