به گزارش پارس به نقل از فارس، روزنامه قانون امروز شنبه ۹۴/۵/۳۱ نامه سرگشاده صادق زیباکلام به رئیس جمهور را منتشر کرده است که متن آن را در ادامه می‌خوانید:

با سلام و تحیات، اظهارات آن مقام منیع در خصوص موضوع تعیین صلاحیت داوطلبین ورود به انتخابات از جانب شورای محترم نگهبان علیرغم اعتراضاتی که به همراه آورد، از جمله معضلات اساسی کشورمان می باشد.

نزدیک به سه دهه می شود که شورای محترم نگهبان تعیین صلاحیت نامزدهای مجلس یا ریاست جمهوری را قانونا وظیفه خود دانسته و با «تایید» یا «رد» صلاحیت داوطلبین اجازه حضور یا برعکس مانع از حضور آنان در انتخابات می شود.

قانون پیش بینی نموده که شورای نگهبان از چهار مرجع (دادگستری،نیروی انتظامی،وزارت اطلاعات و ثبت احوال کشور) می بایستی در خصوص تعیین صلاحیت نامزدها استعلام نماید و چنانچه آن مراجع نامزدی داوطلب را«بلامانع» اعلام نمایند علی القاعده دیگر منعی برای شرکت داوطلب در انتخابات نباشد.

اما شورای نگهبان غیر از این می اندیشد و بعد از استعلام از آن چهار مرجع، خود تازه به رای گیری در خصوص «تعیین صلاحیت» نامزدها میپردازد. درصورتی که نامزدی نصف بعلاوه یک آراء را کسب نکند، « رد صلاحیت می شود».

شورای محترم نگهبان مدعی است که بررسی صلاحیت ها فارغ ازملاحظات سیاسی انجام می گیرد اما ظرف سال های گذشته آنقدر موارد «رد صلاحیت» های بدون ارائه دلائل موجه صورت گرفته که پذیرش ادعای بیطرفی و غیرسیاسی عمل کردن شورای نگهبان را با تردیدهای جدی روبه رومی سازد.

جناب آقای رئیس جمهور، دموکراسی یا مردم سالاری را هرطور که تعریف نماییم و آن راچه اسلامی وچه غربی توصیف نماییم، ابتدایی ترین و بدیهی ترین اصول آن برگزاری «انتخابات آزاد» است. یعنی هرشهروند بتواند در انتخابات شرکت نموده و مردم به تشخیص خود به وی رای دهند. اگربه هردلیل یا عذر و بهانه‌ای این حق تضییع شود، چگونه می توان مدعی مردم سالاری و آزادی انتخابات شد؟

بارها و بارها نامزدهای «ردصلاحیت‌شده» تقاضای دلایل و مستندات رد صلاحیت شان را از شورای محترم نگهبان جویا شده اند و هرگز هم پاسخی دریافت نکرده اند. آیا شورای نگهبان موظف نیست تا به داوطلب رد صلاحیت شده دلایل و مستندات قانونی رد صلاحیتش را اعلام نماید؟ سخنگوی سابق شورای نگهبان در « توجیه» ردصلاحیت ها می فرمودند «ما نمی‌گوییم که داوطلب رد صلاحیت شده فاقد صلاحیت است، بلکه می گوییم صلاحیت وی برای شورا احراز نشده.»

جناب آقای رئیس جمهور، آیا این دست « توجیهات» و بازی کردن با عبارات و کلمات، دور زدن قانون و نقض آشکار حقوق شهروندی محسوب نمی شود؟ آیا روشن نگه داشتن داستان«فتنه» مستمسک و بهانه‌ای به منظور رد صلاحیت های نامزدهای اصلاح طلب نمی باشد؟ آیا موضوع «التزام به ولایت فقیه» مستمسک و بهانه دیگری نیست برای رد صلاحیت‌ها؟

آیا اگرنماینده ای در مجلس رفتار و موضعگیری مستقلی داشته باشد، درانتخابات دوربعدی با مشکل «عدم التزام به ولایت فقیه» از سوی شورای نگهبان روبه رو نخواهدشد؟ شرع انور اقرار یا شهادت فرد را در باب داشتن ایمان می پذیرد، چگونه اقرار و شهادت یک داوطلب در خصوص داشتن اعتقاد به ولایت فقیه نمی تواند مورد قبول واقع شود؟ آیاجوامع دیگر هم نهادهایی دارند که جلوی ورود رقبای سیاسی‌شان به انتخابات را بگیرد؟

جناب آقای رئیس جمهور، تبعات عملکرد شورای نگهبان در رد صلاحیت ها فقط محدود به پایمال شدن حقوق شهروندی نشده. تضعیف نقش و جایگاه مجلس پیامد دیگر عملکرد شورای نگهبان است. آیا می توان گفت که رد صلاحیت نامزد های لایق، شجاع، وطن‌پرست، تحصیلکرده و کارآمد به بهانه های مختلف اما در اصل به دلایل سیاسی باعث افت کارایی نمایندگان مجلس نشده؟ آیا مجلس‌کنونی و نمایندگان آنها را می توان مصداق «درراس همه امور» توصیف نمود؟

از نمایندگانی که همواره مجبورند دغدغه تعیین صلاحیت‌هایشان ازسوی شورای نگهبان در دور بعدی انتخابات را در سرداشته باشند آیا می توان انتظار داشت که فقط مصالح و منافع ملی را لحاظ کرده و پروای دیگری نداشته باشند؟ آیا نقشی مهمی که «پول‌خرج‌کردن» در راهیابی به مجلس پیداکرده را نمی توان از تبعات دیگرعملکرد شورای نگهبان در موضوع رد صلاحیت ها دانست؟ آیا از نمایندگانی که صدها میلیون تومان هزینه می کنند تا به مجلس راه یابند می توان انتظار داشت که در مجلس فقط به مصالح و منافع ملی بیندیشند؟

جناب آقای رئیس جمهور، تردیدی به خود راه ندهید که حسب وظایف و مسئولیت‌هایتان در چهار چوب قانون اساسی، اصلاح انتخابات مجلس، اگر اصلی ترین و ضروری‌ترین اقدام‌تان محسوب نشود، یقینا جزو عاجل‌ترین اقدام‌تان خواهد بود.