عبدا... شهبازی، پژوهشگر تاریخ معاصر:
6 دهه امتناع آمریکا از انتشار اسناد کودتای 28 مرداد/ اصل ماجرای همکاری بی.بی.سی با کودتاچیان به چه شکلی بود؟
![lead](/images/topnews-text-icon.png)
چندی بعد، «هیلاری کلینتون»، وزیر خارجه دولت «اوباما»، هم طی دو گفتوگوی اختصاصی با بخشهای فارسی صدای آمریکا و بی. بی. سی، در ۲۶ اکتبر ۲۰۱۱(۴ آبانماه سال ۱۳۹۰)، درباره نقش آمریکا در کودتای 28 مرداد سخن گفت.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- جواد نوائیان رودسری- 62 سال پیش، در چنین روزهایی، مردم ایران شاهد یکی از تلخترین وقایع تاریخ کشورشان بودند. کودتاچیان، با فرماندهی «فضلا... زاهدی» و حمایت همه جانبه سفارتخانههای آمریکا و انگلیس، سرانجام حکومت ملی دکتر «محمد مصدق» را سرنگون کردند. در پی این کودتا، شاه که مدتی قبل از آن، به خارج از کشور گریخته بود، به ایران بازگشت. به این ترتیب، دورانی در تاریخ ایران آغاز شد که به «دیکتاتوری محمدرضاشاهی» مشهور شدهاست. تا کنون درباره نقش آمریکا و انگلیس، در طراحی و اجرای کودتای 28 مردادماه سال 1332، مقالات و کتابهای زیادی منتشر شدهاست؛ اما برخی اسناد رسمی مربوط به چگونگی انجام کودتا و نقش دولتهای خارجی در آن، همچنان دور از دسترس ماندهاند. طی دو دهه گذشته، گاه متون یا بولتنهایی به عنوان سند و مدرک رسمی مرتبط با کودتا منتشر شدهاند، اما هیچکدام نتوانستهاند پاسخ درخوری به پرسشهای متعدد پژوهشگران و مورخان بدهند. برای بررسی بیشتر موضوع انتشار اسناد مربوط به کودتای 28 مرداد، به سراغ «عبدا... شهبازی»، مورخ و پژوهشگر برجسته و نامآشنا، رفتیم و از وی خواستیم به پرسشهای ما در اینباره پاسخ دهد. آنچه در پی میآید، بخش نخست این گفتوگوست که استاد «شهبازی» در آن، به روند انتشار اسناد مداخله آمریکا در کودتای 28 مرداد پرداخته است.
* ۶۲ سال از کودتای 28 مرداد میگذرد. طی سالهای اخیر، برخی از مقامات آمریکا، به نقش دولت این کشور در اجرای کودتای 28 مرداد و سقوط دولت دکتر مصدق اذعان کردهاند. با این حال، ظاهراً تا امروز اسناد قابل توجهی در این باره از سوی دولت آمریکا منتشر نشده است. این در حالی است که دولت انگلیس هم مایل به انتشار اسناد خود در این زمینه نیست. اگر اجازه بدهید، در ابتدای بحث، درباره روند تاریخی انتشار اسناد آمریکایی کودتای 28 مرداد صحبت کنیم.
بله؛ البته. ابتدا باید بگویم که اساساً بریتانیا در زمینه علنی کردن اسناد مربوط به عملیات سرّی و مداخلات خود در امور سایر کشورها بسیار بستهتر از آمریکا عمل میکند. با این حال، نباید این تصور ایجاد شود که آمریکاییها درباره اسناد کودتای ۲۸ مردادماه سال 1332، در ایران، خیلی باز عمل کردهاند. انتشار اسناد مربوط به نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد، با فرازونشیبها و خلف وعدههای فراوان همراه بودهاست. طبق آخرین تغییرات قانون «آزادی اطلاعات آمریکا»، اسناد طبقهبندی شده باید پس از ۲۵ سال علنی شود؛ اما، براساس همان قانون، علنی کردن اسنادی که میتواند «امنیتملی» را به مخاطره اندازد، به اجازه نهادهای ذیربط بستگی دارد. البته این رویه قانونی است و من درباره رفتارهای غیرقانونی و نیز، نابود کردن اسناد در زمان عملیات یا پس از آن و همچنین پاک کردن همه ردپاها، که در آمریکا، بریتانیا و در واقع، در همه کشورها معمول است، صحبتی نمیکنم. به همین دلیل است که با وجود گذشت ۶۲ سال از کودتای ۲۸ مرداد، هنوز هم با معضل در دسترس نبودن اسناد سیا مواجه هستیم. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی (در دسامبر ۱۹۹۱) و از بین رفتن بهانه پنهان کردن اسناد و اطلاعات دوران «جنگ سرد»، محققان آمریکایی، با استناد به «قانون آزادی اطلاعات»، نهادهای اطلاعاتی این کشور را برای انتشار اسناد برخی حوادث مهم دوران «جنگ سرد» تحت فشار گذاشتند. میدانیم که یکی از مهمترین حوادث دوران «جنگ سرد»، کودتای ۲۸ مردادماه سال ۱۳۳۲ در ایران است. این کودتا از اولین کودتاهایی محسوب میشود که در دوران «جنگ سرد» توسط سیا طراحی شد.
در فضای پس از فروپاشی شوروی، دو رئیس سیا، «رابرت گیتس»، در سال ۱۹۹۲م و «جیمز وولزی»، در سال ۱۹۹۳م، در پاسخ به این درخواست، وعده دادند که به زودی اسناد کودتای ایران را منتشر خواهندکرد. مدتی گذشت، ولی سندی منتشر نشد. بعدها خبری انتشار یافت که گویا در دوران ریاست «آلن دالس» بر سیا، در دهه ۱۹۶۰، اسناد مربوط به کودتای ایران را، به علت کمبود جا، معدوم کردهاند. مدتی بعد، در سال ۱۹۹۸، «جرج تنت»، رئیس وقت سیا، مجدداً وعده داد که اسناد کودتای ایران منتشر خواهد شد، اما باز هم خبری نشد. تا اینکه، سخنرانی ۱۷ مارس سال ۲۰۰۰ (۳ اسفندماه سال ۱۳۷۸) «مادلین آلبرایت»، وزیرخارجه وقت آمریکا، درباره نقش این کشور در سرنگون کردن دولت دکتر «مصدق»، سبب شد موضوع انتشار اسناد کودتا دوباره در کانون توجه قرار گیرد. در این زمان، روزنامهنگار سرشناسی به نام «جیمز رایزن»، طی دو نوبت و به شکلی جنجالی، ابتدا گزارش و سپس متنی تایپی را با عنوان «تاریخچه سیا از کودتای ۱۹۵۳ در ایران»، در حدود ۱۹۳ صفحه و به صورت فایل پی. دی. اف، نخست در ۲۸ فروردینماه سال ۱۳۷۹ و سپس در ۲۹ خردادماه همان سال، در وبسایت روزنامه «نیویورک تایمز» منتشر کرد. «جیمز رایزن» مدعی بود دکتر «دونالد ویلبر» که در عملیات کودتا نقش داشته، نویسنده این تاریخچه است.
دونالد ویلبر؛ جاسوس آمریکا در خاور میانه و از طراحان کودتای 28/ مرداد؛ گزارش منسوب به او توسط جیمز رایزن منتشر شد
بولتن منسوب به «دونالد ویلبر»، خیلی زود به فارسی ترجمه و در ایران منتشر شد. این بولتن سر و صدای زیادی به راه انداخت. البته باید بگویم که ترجمههای انجام شده از متن بولتن، متعدد و گاه بسیار مخدوش بود. در برخی از ترجمهها، بر اساس حدس و گمان، برخی اسامی مستعار انگلیسی با نام افراد ایرانی تطبیق داده شده و به متن راه یافته بود. مترجمانی که بولتن را ترجمه کردهبودند، هیچگاه توضیح ندادند که این اسامی بر چه اساس، به چه دلیل و از طریق چه کسی به ترجمههای متعدد فارسی، وارد شده است. من همان زمان بولتن منسوب به «دونالد ویلبر» را بررسی کردم و درباره آن نوشتم که اولاً، این سند را سیا منتشر نکردهاست و بنابراین سند رسمی محسوب نمیشود. سند، فاقد مُهر «طبقهبندی شده» و «از طبقهبندی خارج شده» اسناد دولتی آمریکا بود و به همین دلیل ارزش سیاسی و حقوقی نداشت. از نظر ارزش تاریخی نیز ملاک معتبری برای سنجش اصالت سند در دسترس نبود، به جز اعتماد به فردی به نام آقای «جیمز رایزن» که تنها یک متن تایپی منتشر کردهبود و دیگران باید میپذیرفتند که متن منتشر شده توسط او، سند سازمان سیاست. ثانیاً، معلوم شد که این بولتن اصلاً نوشته «دونالد ویلبر» نبوده، بلکه فردی به نام «دین داج»، مورخ اداره کل خاورنزدیک سیا، آن را در مارس سال ۱۹۶۹ تهیه کردهاست. البته «دین داج» مدعی است که این متن را بر اساس جمعبندی «دونالد ویلبر»، در مارس ۱۹۵۴، یعنی هفت ماه پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، نوشته است. بنابراین، اصل سند جمعبندی عملیات کودتا، اثر «دونالد ویلبر»، در اختیار ما نیست و آنچه منتشر شده، تنها روایت سال ۱۹۶۹ «دین داج» از کار ۱۹۵۴ «ویلبر» است.
* اطلاعات ارائه شده در متن سند چقدر واقعی است؟
در متن سند اشتباهات و بیدقتیهای فراوانی دیده میشود. مثلاً، نوشته شده است پیام رمز «چرچیل» برای شاه، دال بر موافقت او با کودتا، نیمه شب از بخش فارسی رادیو بی. بی. سی پخش شد. در حالی که این پیام رمز، در نیمه شب، به وقت لندن و در بی. بی. سی انگلیسی پخش شد. در آن زمان بی. بی. سی فارسی، نیمه شب به وقت تهران یا به وقت لندن، اصلاً برنامه نداشت. گردانندگان بخش فارسی بی. بی. سی از این بیدقتی «دین داج» سوءاستفاده کرده و همکاری بی. بی. سی با عملیات کودتا را از اساس منکر شدهاند.
* اصل ماجرای همکاری بی.بی.سی با کودتاچیان به چه شکلی بود؟
اصل ماجرا از این قرار بود که چون شاه، در ابتدای کار، به رابطان سیا و MI6 اعتماد نداشت، قرار شد رادیو بی. بی. سی، به جای عبارت « This is midnight»(حالا نیمه شب است)، که از آن، پس از صدای زنگ ساعت «Big Ben»، به وقت لندن، استفاده میشد، از عبارت « This is exactly midnight»(حالا دقیقا نیمه شب است)، استفاده کند تا شاه اطمینان یابد طرح کودتا از طرف «چرچیل» و مورد حمایت انگلیس است.
* برگردیم به موضوع سند «دونالد ویلبر».
بله؛ با توجه به مطالبی که گفتم، انتشار تاریخچه منسوب به «دونالد ویلبر»، به معنای وفای به عهد رؤسای سیا نیست. انتشار این مطلب، در واقع، برای دست به سَر کردنِ محققان ایرانی و آمریکایی در فضای پس از سخنرانی «آلبرایت» بود. من همان موقع که بولتن منسوب به «دونالد ویلبر» در ایران منتشر شد و کلی سر و صدا به پا کرد، این مطالب را به طور مشروح و با ذکر جزئیات، در کتابی که درباره کودتای 28 مرداد نوشتم و توسط انتشارات «روایت فتح» در سال 1378 منتشر شد، توضیح دادم.
البته باید تأکید کنم که این بررسی انتقادی، به معنای ردّ کاملِ بولتنِ منسوب به دکتر «دونالد ویلبر» نیست. این بولتن، سندی قابل استفاده و مهم است، اما مثل بسیاری از اسناد تاریخی باید آن را به طور تخصصی ارزیابی کرد. این سند، مثل برخی منابع مشهور دیگر، به دلایل عدیده، آمیزهای از واقعیتها و تحریفهاست. این رویه خیلی معمول است. نمونه مهمی که میتوان برای نشان دادن این رویه ارائه کرد، یادداشتهای «اسدا... علم» است که نقش «علینقی عالیخانی» در بازنویسی آن و بزک کردن چهره سیاسی و حتی اخلاقی علم، خیلی بارز است. گزارشهای تاریخی را بعدها بازنویسی و دستکاری میکنند و آن وقت، نتیجهاش، آمیزهای از واقعیت و تحریف میشود که تفکیک آن، کار بسیار سخت و تخصصی است. «دین داج» در سال ۱۹۶۹م با جمعبندی سال ۱۹۵۴م «دونالد ویلبر»، همین کار را کردهاست. البته شاید خود «دونالد ویلبر» نیز در همان سال ۱۹۵۴ نمیخواست و قرار هم نبود که همه چیز را به طور روشن و دقیق بنویسد.
* به سخنرانی «آلبرایت» درباره کودتای 28 مرداد اشاره کردید. آیا میتوان گفت صحبتهای او، به عنوان وزیرخارجه و یک مقام رسمی آمریکایی، نقطه عطفی در تاریخنگاری کودتای 28 مرداد بوده است؟
بله؛ همینطور است. سخنرانی روز ۱۷ مارس سال ۲۰۰۰ «آلبرایت»، نقطهعطفی در تاریخنگاری کودتای 28 مرداد بود. همانطور که گفتید، «آلبرایت»، وزیر خارجه آمریکا و نخستین مقام رسمی این کشور بود که از مشارکت آمریکا در کودتای 28 مرداد سخن گفت و آن را پذیرفت. پوزش خواستن وزیر خارجه دولت «کلینتون» از مردم ایران، بابت نقش آمریکا در کودتای 28 مرداد، از این لحاظ، بسیار حایز اهمیت است. همانطور که گفتم بولتن منسوب به «دونالد ویلبر» در فضای پس از سخنان «آلبرایت» منتشر شد.
* انتشار اسناد و مدارک مربوط به کودتای 28 مرداد، پس از دولت «کلینتون»، چه وضعی پیدا کرد؟
با صعود دولت «جرج واکر بوش»، از حزب «جمهوریخواه»، فرآیند انتشار اطلاعات و اسناد هم متوقف شد. علت این امر آن بود که کودتای ۲۸ مردادماه سال 1332، به دولت وقت حزب «جمهوریخواه» (ژنرال دوایت آیزنهاور)، و نیز دولت وقت حزب «محافظهکار» بریتانیا (سِروینستون چرچیل)، منتسب بود و جمهوریخواهان، طبعاً، تمایلی به تخریب کارنامه سیاسی خود نداشتند. با این وجود، موضوع نقش دخالت آمریکا در کودتای 28 مرداد و آزادسازی اسناد و مدارک مربوط به آن، در دولت بعدی دموکراتها، یعنی دولت «باراک اوباما»، دوباره مطرح شد. «اوباما» در سخنرانی روز ۴ ژوئن ۲۰۰۹ (14 خردادماه سال 1388)، در دانشگاه قاهره و در همان سفر معروفی که به اسرائیل نرفت و نارضایتی «نئوکانها» و دولت «نتانیاهو» را برانگیخت، به نقش آمریکا در کودتای 28 مرداد اشاره کرد.
چندی بعد، «هیلاری کلینتون»، وزیر خارجه دولت «اوباما»، هم طی دو گفتوگوی اختصاصی با بخشهای فارسی صدای آمریکا و بی. بی. سی، در ۲۶ اکتبر ۲۰۱۱(۴ آبانماه سال ۱۳۹۰)، درباره نقش آمریکا در کودتای 28 مرداد سخن گفت. پس از آن نیز، «اوباما»، گاهبهگاه، در مصاحبههای خود از نقش آمریکا در کودتای 28 مرداد به عنوان اقدامی منفی، با پیامدهای درازمدت و مخرب برای منطقه و جهان که توسط دولت وقت جمهوریخواه(ژنرال آیزنهاور) انجام شدهبود، یاد میکرد؛ از جمله در مصاحبه ۲۷ ژانویه ۲۰۱۴(۷ بهمن ۱۳۹۲) با «دیوید رمنیک»، سردبیر مجله «نیویورکر» یا در گفتوگوی ۱۵ آوریل ۲۰۱۵(۱۶ فروردین ۱۳۹۴) با «توماس فریدمن»، از روزنامه «نیویورک تایمز»، به مناسبت توافق لوزان.
این تحولات باعث شد، سرانجام آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا)، در شصتمین سالروز کودتای 28 مرداد، نخستین اسناد رسمی خود را درباره نقش این سازمان در کودتا علنی کند. اسناد جدید، نخستین اسنادی بود که میشد به لحاظ حقوقی به آنها استناد و نقش سازمان سیا و دولت آمریکا را در کودتای 28 مرداد آشکار کرد. با این حال، روند انتشار اسناد خیلی زود کُند شد. ضمن این که طی این مدت هم اسناد زیادی برای بررسی منتشر نشد. آخرین خبر در این زمینه، مربوط به دسامبر ۲۰۱۴(آذر ۱۳۹۳)، یعنی هشت ماه پیش است که برخی مورخان مرتبط با وزارت خارجه آمریکا اعلام کردند که دولت آمریکا روند انتشار اسناد مربوط به نقش این کشور در کودتای ۲۸ مرداد را به دلیل نگرانی از تأثیرگذاری این اسناد بر روند مذاکرات هستهای متوقف کردهاست. بنابراین می توان گفت هنوز بسیاری از اسناد مهم و حساس سیا درباره کودتای 28 مرداد، اگر معدوم نشدهباشد، منتشر نشده است.
* آیا اعترافات مقامات آمریکایی و اسنادی که منتشر شده، آنقدر جامع است که نقش واقعی آمریکا را در کودتای 28 مرداد آشکار کند؟
مقامات آمریکایی هیچگاه نگفتهاند که کودتای ۲۸ مرداد فقط کار آنها بودهاست، بلکه نسبت به نقش خود در کودتا به نوعی عذرخواهی کردهاند؛ یعنی مسئولیت رسمی آن را پذیرفته و این اقدام را از سوی دولت وقت آمریکا، یعنی دولت «ژنرال آیزنهاور» مذمت کردهاند.
ارسال نظر