به گزارش پارس،روزنامه خراسان نوشت: نیویورک تایمز، دو روز پیش در یکی از یادداشت های خود با عنوان «۳ شکست آمریکا: ویتنام، عراق و حالا ایران» به قلم «دیوید بروکس» از توافق هسته ای به عنوان شکست استراتژیک آمریکا در مقابل ایران نام برد.
 
روزنامه نیویورک تایمز از جمله روزنامه های نزدیک به دموکرات ها و به خصوص دولت باراک اوباما محسوب می شود و انتشار این یادداشت در این روزنامه دموکرات که با واکنش مخاطبان آن نیز مواجه شد قابل توجه است. نویسنده در این یادداشت ابتدا به ۸ هدف آمریکا از تحت فشار قرار دادن ایران درباره موضوع هسته ای در دهه گذشته اشاره می کند و سپس از توافق هسته ای با ایران به عنوان «شکست استراتژیک »یاد می کند که پس از ویتنام و عراق سومین شکست این کشور در دهه های گذشته است. ترجمه کامل این مقاله نیویورک تایمز را در ادامه می خوانید.
 
هدف از جنگ چیست؟
 
هدف از جنگ، نظامی یا اقتصادی، مجبور کردن دشمن خود به انجام کاری است که تمایلی به انجام آن ندارد. در طول چند سال گذشته، آمریکا و دیگر قدرت های غربی مشغول جنگ اقتصادی، سیاسی و مخفی علیه ایران بودند تا این کشور را وادار کنند که دست از برنامه هسته ای خود بردارد.
 
۸ هدف آمریکا از فشار به ایران
 
در طی این مدت که ایران در محاصره بود، سیاست آمریکا در مورد اهدافش بسیار صریح و روشن بوده است:
 
۱- قبل از هر چیز، هدف این بود که از این که ایران یک قدرت هسته ای شود، جلوگیری کنیم.
 
۲- دومین هدف این بود که همانطور که جان کری گفته، ایران را مجبور کنیم بخش بزرگی از زیرساخت های هسته ای خود را ازبین ببرد.
 
۳- سومین هدف این بود که قدرت غنی سازی اورانیوم را از این کشور بگیریم.
 
۴- هدف چهارم همانی است که رئیس جمهور اوباما گفته بود: تعطیل کردن تاسیسات فردو.
 
۵- پنجمین هدف آمریکا آن چیزی است که وندی شرمن مذاکره کننده ارشد آمریکا گفت: ایران را وادار کنیم همه فعالیت های هسته ای نظامی خود را تعطیل کند.
 
۶- هدف ششم تعطیل کردن برنامه موشک های بالستیک ایران بود.
 
۷- هفتمین هدف بازرسی های ۲۴ ساعته در ۷ روز هفته «در هر نقطه، در هر زمان» از تاسیسات هسته ای ایران بود.
 
۸- هدف هشتم آن چیزی است که جان کری اعلام کرد: تاوقتی ایران قابلیت ساخت بمب اتمی دارد، تحریم ها را کاهش نمی دهیم.
آمریکا به هیچ یک از اهدافش نرسید
 
اما گزارش فارین پالیسی (نشریه سیاست خارجی آمریکا در ۲۸ جولای ۲۰۱۵) نشان می دهد، آمریکا تا کنون به هیچ یک از این اهدافش نرسیده است. این توافق برنامه هسته ای ایران را به تاخیر می اندازد اما به آن پایان نمی دهد. این توافق به ایران به عنوان یک کشور هسته ای اعتبار می بخشد. ایران برخی سانتریفیوژهای خود را در انبار نگه می دارد اما آنها را از بین نمی برد. هیچ یک از تاسیسات خود را تعطیل نمی کند. تحقیق و توسعه هسته ای هم ادامه می یابد.ایران به حق غنی سازی اورانیوم دست یافت. این توافق شامل بازرسی های «هر زمان، هر نقطه» نیست، برخی بازرسی ها می تواند با تاخیر ۲۴ روزه ایران مواجه شود و این مدت به ایران فرصت می دهد محدوده را کاملا پاکسازی کند. پس از ۸ سال همه تحریم ها علیه موشک های بالستیک برداشته می شوند و تحریم های اقتصادی زمانی برداشته می شوند که ایران اقدامات اولیه را انجام داده باشد.دستاورد جنگ ها، چه نظامی، چه اقتصادی، با این معیار سنجیده می شوند که چقدر به اهداف اعلام شده خود رسیده اند. با این استدلال، آمریکا و متحدانش جنگ علیه ایران را باخته اند و در مقابل ایران فقط پیروزی خود را با تاخیر به دست می آورد. اکنون این سومین شکست استراتژیک آمریکا در طول چند دهه گذشته است: ویتنام، عراق و حالا ایران.
 
چرا ما شکست خوردیم؟
 
سوال بزرگ این است، چرا ما شکست خوردیم؟ چرا ترکیبی از قدرت های جهان غرب در مقابل یک کشور با اقتصادی فلج شده ... شکست خوردند؟ نخستین پاسخ عمده این است که ایرانی ها بیش از ما خواهان پیروزی بودند. آنها آماده بودند در برابر مجازاتی که ما در نظر گرفته بودیم، بایستند.علاوه بر این، ایرانی ها به قدرت خود اطمینان داشتند، در حالی که دولت اوباما بر ناتوانی های آمریکا برای نفوذ بر دیگر کشورها تاکید می کرد. این نکته قابل توجه است اوباما به ابزارهای در دسترس خود اهمیت کمی می داد. اوباما به طور موثری گزینه نظامی را از دستور کار خارج کرد و گفته هایش نشان می داد چندان به تحریم های بیشتر اقتصادی باور ندارد. اوباما استدلالش این بود: «اطلاعات ما درباره ایران نشان می دهد که ایرانی ها با این نوع فشارها به سادگی تسلیم نمی شوند.» اوباما خیلی زود نتیجه گیری کرد «ایران روی مسائل اساسی باج نمی دهد.» او در سخنرانی چهارشنبه (هفته گذشته) خود نیز گفت: «ایران هرگز درباره حاکمیت ملی خود (چه در جنگ نظامی و چه در جنگ اقتصادی) خود سازش نمی کند.» رئیس جمهور آمریکا امیدوار است که این توافق ماهیت حکومت ایران را تغییر دهد؛ بنابراین او انگیزه سرشاری برای رسیدن به توافق داشت.[ اما در حالی که] رژیم تحریم های غرب، روسیه و چین در حال شکستن بود، ایرانی ها توانستند به هم نزدیک شوند.
 
توافق هسته ای ما را در مسیر جنگ قرار داد
 
دولت اوباما ما را بین انتخاب دو گزینه وحشتناک قرار داد: یا پذیرش توافق یا فروپاشی تحریم ها و رونق گرفتن برنامه هسته ای ایران. بسیاری از اعضای کنگره وسوسه شده اند که تسلیم شرایط شوند و این گزینه بد، یعنی توافق را در مقابل گزینه بعدی که شکست است، بپذیرند.
اما وقتی درباره این طرح رای گیری می شود آن ها دارند اسامی خود را به طرحی الصاق می کنند که در پایان مسیرش احتمال جنگ افزایش می یابد. نویسنده در ادامه ادعا می کند: ایران با این توافق ثروت بادآورده را با گسترش ترور در منطقه و اعمال نفوذ خود صرف خواهد کرد. ایران با این توافق مسلح به پول، موشک های بالستیک و توانایی فرار هسته ای است.
این ها ایران را تهاجمی تر خواهد کرد و این دورنمای پایان توافق را خطرناک می کند. در پایان این توافق رئیس جمهورهای بعدی آمریکا باید تصمیم نهایی را برای اقدام نظامی علیه ایران بگیرند.