یادداشت اختصاصی از مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران
تندروهای اصولگرایان و افراطی گری اصلاح طلبان در مقابل توافق/ دستور یک مقام دولتی به صالحی در مورد «کَندن سانتریفیوژها»
اگرچه دولتی غیر از دولت یازدهم بر مسند قوه مجریه بود به نظرم میتوانست اگر طرف غربی خلف عهد و وعده کرد مجددا سانتریفیوژهای جمعآوری شده را فعال کند اما لاقل چنین ارادهای را در عمل دولت یازدهم نمیبینم بنابراین به لحاظ فنی لازم است کارشناسان بحث کنند.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مهندس عباس سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در یادداشتی شفاهی که در اختیار «پارس» قرار گرفت نوشت:
برای برای تحلیل برآورد مذاکرات میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای 1+5 باید نگاهی چندجانبه به این پرونده مهم داشت؛ مذاکرات با کشورهای 1+5 از سه منظر بینالمللی، منطقهای و داخلی باید مورد بررسی قرار بگیرد.
از منظر بینالملل ما شاهد الزامات حقوقی و سیاسی هستیم که جنس آن بسیار متفاوت از بحثهای منطقهای و داخلی خواهد بود اما در نگاه منطقهای ما هم قطعا بسیار باید هوشمندانه فعالیت کنیم بدون اینکه شاهد یأس و ضعف در نیروهای طرفدار انقلاب اسلامی ایران در جهان اسلام دیده شود؛ زیرا برخی موضعگیریها بدون توجه و بدون اهمیت دادن به جایگاه منطقهای ایران از سوی مسئولین بیان می شود که بازخورد مناسبی در جوامع اسلامی ندارد و بهشدت موقعیت ما را در منطقه تضعیف میکند.
در بعد داخلی باید توجه کنیم که برجام دارای نقاط قوت و ضعف است که برخی از جریانات سیاسی خواهان پررنگ کردن نقاط قوت و برخی نقاط ضعف هستند که این اقدام می تواند زمینه ساز دوگانگی، دودستگی و اختلافات عمیق در جامعه شود بهویژه آنکه مخالفان استقلال کشور تلاش جدی دارند که به این مساله دامن بزنند؛ بنابراین برای جلوگیری از این رخداد با در سیاست داخلی رفتاری مبتنی بر محور وحدت انجام بدهیم.
جریان سیاسی اصلاحطلبان اگر در مقطع فعلی در کوتاهمدت خیلی هیجانی و تبلیغاتی صحبت می کنند در درازمدت توانایی پوشش ضعف ها را ندارند. از سوی دیگر ما در هر رویارویی با دشمنان چه صحنه نبرد سخت و چه نبرد نرم تجربیاتی میآموزیم. این تجربیات زمانی صورت میگیرد که ما ضعفها و قوتها را به خوبی ببینیم. اگر فقط قوتها را ببینیم طبیعتا نمیتوانیم برای آینده از این مذاکرات نتیجه خوبی را برای ملت ایران فراهم بسازیم. همچنین نباید آقای ظریف و تیم مذاکرات را از نقطهنظرات منتقدان دلسوز محروم ساخت.
از سوی دیگر برخی با تندروی سیاسی صرفا در مقام بیان ضعفهای توافق هستهای بر میآیند؛ این طیف به دلیل فقدان کلاننگری، نگاهی نارسا به مسائل جهانی، منطقهای و داخلی دارند و به جای آن که با نگاهی همه جانبه به نقاط قوت و ضعف اشاره کنند به بزرگنمایی ضعف ها می پردازند گویا هیچ دستاوردی در صحنه نبرد 23 ماه مذاکرات هسته ای برای متصور نیستند ؛ بنابراین اگر تیم مذاکره کننده نتواند آن انتظارات «حداکثری» را تأمین کند این به معنای آن نیست که او میخواسته عامدانه منافع حداکثری را برای ملت ایران رقم نزند بلکه بیش از این توان و تجربه ورود به صحنههای کلان را نداشته است؛ باید اعتراف کرد که این نبرد دیپلماتیک در سطح جهانی بی نظیر بوده است و برخلاف دیگر مذاکرات سطح آن بسیار بالا بوده است, هرچند ما در صحنه مسائل منطقهای در موضوع عراق، لبنان و افغانستان با آمریکا گفت و گو داشته ایم ولی برای اولین بار با آنان در مورد پرونده هسته ای پای میز مذاکره رفتهایم. بنابراین انتظاراتمان را باید متناسب با توانمندیهای نیروهایی که به صحنه گسیل داشتیم قرار دهیم. مگر آنکه برخی بگویند نباید این نیروها را به عنوان تیم مذاکره کننده معرفی می کردیم؛ حالا این نیروها خوشبختانه امین و مورد اعتماد رهبری هستند و این برداشت که باید نیروهای شایستهتر و توانمندتر را انتخاب می کردیم، مناسب نیست چون باید انتظارات خودمان را متناسب با توانمندی دولت یازدهم قرار بدهیم.
تصمیمگیری نهایی در مورد متن جمعبندی مذاکرات هستهای در نهادهای مختلف مثل مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی مورد بحث قرار خواهد گرفت و هنوز به نقطه تصمیمگیری نهایی نرسیدیم بنابراین منتقدان اگر معتقدند که فرجام برجام مناسب جمهوری اسلامی ایران نیست باید با استدلال قوی از تصویب آن در مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی جلوگیری کنند.
از سوی دیگر باید به واکنش های جامعه شناختی رد یا تصویب برجام نیز توجه کنیم؛ اگر جامعه ما در این مذاکرات احساس یأس کند؛ زمینه شکستهای دیگر فراهم میشود اما اگر احساس غرور کند، دشمن توانایی حضور در عرصه های دیگر برای ضربه به ملت ما را ندارد گرچه باید از احساسخوشبینی مفرط دوری نماییم به نحوی که احساس شود جامعه اسلامی نیازمند توافق با دشمنان بوده است. بنابراین ما باید حتما نسبت به «دستاوردها» حساس باشیم و آنها را به رخ جهانیان بکشیم و نسبت به «ضعف ها» ارزیابی داشته باشیم و بهعنوان یک تجربه از آن بهره لازم را ببریم و تلاش کنیم در آینده بهگونهای عمل کنیم که مطالباتمان را در سطوح بالاتری دنبال کنیم. یک نکته بسیار مهم این است که مردم باید از لحاظ فنی توافق بیشتر آگاه شوند تا «دستاوردها» و «ضعفها» در جامعه ملموس شود.
پیرامون قطعنامهای که شورای امنیت سازمان ملل صادر شد، تحلیل های فراوانی در سطح جامعه بیان شده است که مانند برجام موافقان و مخالفان جدی دارد. هیأت مذاکرهکننده ایرانی باید به نحوی عمل کند که تحریمهای غیرانسانی قابل تمدید نباشد زیرا طبق قوانین بینالمللی آن تحریمهایی که مردم را هدف قرار میدهند غیرانسانی محسوب شده است که شاهد این اقدام غیر انسانی در تحریمها محدودیتهای مالی و دارویی مردم ایران بودیم. از سوی دیگر اگر طرف غربی بیان کند که تحریم ها قابلیت برگشت پذیر دارد؛ اعضای تیم مذاکرهکننده ایرانی نیز باید در جواب بیان کنند که ما هم این قدرت را خواهیم داشت که به نقطه اول برگردیم اما آیا واقعا دولت یازدهم چنین ارادهای دارد که به نقطه اول برگردد؟ ظواهر امر این را نشان نمیدهد.
متاسفانه طرف غربی به آن آگاه هست، هنگامی کهیک مقام دولتی به آقای صالحی دستور می دهد: «سانتریفیوژها را بکنید بیندازید دور»، این به گوش دشمن هم میرسد. این به معنی آن نیست که هر زمانی بازی درآوردند و تحریمها را با سرعت زیاد با یک مصوبه در شورای امنیت سازمان ملل دوباره احیا کردند ما هم بتوانیم به نطقه اول بازگردیم، آیا بازگشت به نقطه اول به این راحتی است؟ برای بازگشت به نقطه اول سانتریفیوژها باید با احتیاط لازم انبار شوند ضربه به آنها نخورد، تازه اگر این دقتهای لازم صورت گیرد و سانتریفیوژها ضربه و لطمه نخورند، نصب و تزریق دوباره گاز به آنها زمان زیادی خواهد برد ولی برخی قرائن نشان میدهد که این دولت چنین ارادهای ندارد که در تقابل با غرب قرار گیرد پس دائم نگویند ما هم میتوانیم به نقطه اول بازگردیم؛ اگرچه دولتی غیر از دولت یازدهم بر مسند قوه مجریه بود به نظرم میتوانست اگر طرف غربی خلف عهد و وعده کرد مجددا سانتریفیوژهای جمعآوری شده را فعال کند اما لاقل چنین ارادهای را در عمل دولت یازدهم نمیبینم بنابراین به لحاظ فنی لازم است کارشناسان بحث کنند.
در مورد شرایط پسا توافق باید پیرامون تقویت مناسبات اقتصادی با دیگر کشورها نظارت بیشتر صورت بگیرد تا مبادا باز اشتباهات گذشته تکرار نشود؛ الان دولتیها از حضور تیم های اقتصادی کشورهای اروپایی ابراز خوشحالی می کنند که این حضور خوب است ولی باید حداکثر منافع اقتصادی ما در قرارداد های احتمالی در نظر گرفته شود.
مقطع زمانی فعلی بسیار حساس است و جایگاه رسانه ها برای جهت دهی افکار عمومی حائز اهمیت است بنابراین رسانه های جمعی به خصوص صدا وسیما باید در مسیر مصالح جامعه، مردم را در استفاده از نظرات کارشناسان مجرب و مطلع و بدون جهت گیری های خاص در جریان ریز مسائل قرار بدهند
ارسال نظر