پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- «15 سال بعد، زمان مناسب‌تری برای حمله به ایران است!» این یکی از مهم‌ترین جملاتی است که باراک اوباما جمعه گذشته در یک کنفرانس تلفنی، با گروه‌های حامی توافق هسته‌ای بیان کرده و تهدید نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران را وارد مرحله جدیدی کرده است آنهم در شرایطی که جریانی در داخل تلاش می‌کند عنوان کند که با اتمام مذاکرات هسته‌ای سایه تهدید و جنگ علیه کشور برداشته شده است. 

اما سخنان رئیس‌جمهور امریکا نکات دیگری را هم با خود به همراه دارد که از جمله آن بحث کلید خوردن تحریم‌های جدید علیه کشورمان در آینده‌ای نزدیک است؛ موضوعی که بارها توسط بسیاری از شخصیت‌ها و رسانه‌های دلسوز نسبت به آن هشدار داده شده بود. طی 20 روز اخیر و از زمانی که متن برجام رسانه‌ای شده است، نگرانی جدی در میان کارشناسان امنیتی و دفاعی ایران ایجاد کرده، مبنی بر اینکه با مجوزهایی که امکان بازرسی از برخی اماکن حساس و مهم نظامی ایران را فراهم می‌کند، تا چه میزان امنیت کشور تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد. 

بر همین اساس بسیاری از کارشناسان این حوزه در کنار بسیاری از دلسوزان نظام، مخالف دسترسی‌های درج شده در متن قطعنامه و حتی برجام هستند؛ به باور مقامات نظامی ایران، بازرسی‌ها می‌تواند ضریب امنیت دفاعی کشور را کاهش داده و در نتیجه احتمال استفاده از گزینه نظامی علیه ایران را افزایش دهد. 

توافق حمله نظامی به ایران را زمینه‌سازی می‌کند!

اظهارات دو روزگذشته باراک اوباما رئیس‌جمهور امریکا این نگرانی‌ها را افزایش داد. او تأکید می‌کند که بازرسی‌های هسته‌ای و نظامی موجب می‌شود امریکا اطلاعات کافی از توانمندی‌های ایران در اختیار داشته باشد، رژیم بازرسی‌ها به صورت فشرده تا 15 سال آینده ادامه خواهد داشت و پس از 15 سال و با توجه به اطلاعاتی که از ایران به دست آمده، آن زمان فرصت بهتری برای حمله نظامی به ایران است. رئیس‌جمهور امریکا در ادامه اظهاراتش بیان می‌کند: از نظر امریکایی‌ها، در محاسبه و بررسی توانمندی دفاعی ایران، سلاح اتمی مهم‌ترین فاکتور است. بودجه نظامی متحدان امریکا در منطقه 10 برابر بودجه دفاعی ایران است اما نکته مهم این است که در این رویارویی ایران سلاح اتمی نداشته باشد و با توافق هسته‌ای، ایران سلاح اتمی نخواهد داشت!

اوباما با تشریح توافق برای موافقان ادامه می‌دهد: «برای 10 سال ابتدایی، این توافق به میزان قابل توجهی برنامه هسته‌ای ایران را محدود می‌کند، به همین جهت ما همواره کاملاً خواهیم دانست که آنها دارند چه می‌کنند». «تأسیسات زیرزمینی که بستن‌شان از راه‌های دیگر احتمالاً شدنی نبود را می‌بندد. تأسیساتی را که می‌شد از آن برای تولید پلوتونیوم استفاده کرد، به نحوی تغییر می‌دهد که ما اطمینان می‌یابیم دیگر نمی‌شود از آن برای تولید مواد هسته‌ای استفاده کرد. ایران را ملزم می‌کند ذخایر اورانیوم غنی‌شده خود را به میزان 98درصد کاهش دهد. همچنین رژیم بی‌سابقه راستی‌آزمایی و بازرسی‌ها ایجاد می‌کند که امکان نظارت 24 ساعته در هفت روز هفته از تمام تأسیسات هسته‌ای اعلام‌شده آنها و همچنین خط تولید آنها، از معادن اورانیوم تا کارگاه‌های تولید سانتریفیوژ که برای غنی‌سازی اورانیوم به آن نیاز است، تا کل مسیر تا انتها، را ایجاد می‌کند.»

اما همانطور که اشاره شد اوباما برای چندمین بار جمهوری اسلامی ایران را به تروریسم متهم می‌کند آنهم با این ادبیات: «رژیم ایران هم در واقع یک دین‌سالاری بی‌رحم، ضدامریکا و ضداسرائیل است که هلوکاست را انکار می‌کند، از نایبان تروریست خود حمایت کرده و در منطقه دست به اقدامات ثبات‌زدا می‌زند... اینکه ممکن است ایران تروریسم و فعالیت‌های ثبات‌زدای بیشتری در منطقه انجام دهد.» به‌خوبی می‌توان دریافت که تأکید طرف‌های غربی طی 23 ماه گذشته مبنی بر اینکه پرونده «حقوق بشری ایران» و همچنین «حمایت از تروریسم» مفتوح است نازل به این نکته است که در آینده‌ای نزدیک تحریم‌های جدیدی علیه کشورمان در راه است و به فرض کاهش تحریم‌ها در پی توافقنامه هسته‌ای موج جدیدی از تحریم‌های بین‌المللی علیه جمهوری اسلامی ایران به راه خواهد افتاد. 

23 ماه دخالت در امور داخلی ایران با هدف مقدمه‌سازی برای تحریم‌های جدید

با مروری بر اتفاقات ماه‌های اخیر می‌توان نمونه‌های مشابه بسیار دیگری را به دست آورد که در آن مقامات غربی تلاش کرده‌اند ضمن تحقیر جامعه ایرانی در امور داخلی کشورمان دخالت کرده، جمهوری اسلامی ایران را به رعایت نکردن حقوق ملت متهم کرده و از این مسیر تمهیداتی برای توسعه تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران فراهم کنند. برای نمونه می‌توان به دیدار هیئت اروپایی با نسرین ستوده و جعفر پناهی در سال گذشته 92 اشاره کرد که در آن مقامات غربی تلاش کردند در پوشش چنین دیداری با دخالت در مسائل داخلی کشورمان به نقض حقوق بشر در ایران پرداخته و مقدمات سند‌سازی حقوق بشری علیه ایران را در سازمان‌های بین‌المللی فراهم کنند. 

یکی دیگر از سفرهای پرحاشیه دیپلماتیک غربی‌ها به تهران که با هدف دخالت در امور داخلی جمهوری اسلامی ایران و نهایتاً پرونده‌سازی علیه کشورمان در مجامع بین‌المللی بود را باید سفر کاترین اشتون در اسفند ماه سال93 دانست. مسئول وقت سیاست‌خارجه اتحادیه اروپا در این سفر با انجام دیدارهای فشرده دیپلماتیک با مقامات ایرانی به دیدار نرگس محمدی یکی دیگر از فعالان فتنه می‌رود و در سخنانی قابل‌تأمل به وی قول می‌دهد که مسئله حقوق بشر در ایران را به طور جدی دنبال کند. وی همچنین در اظهاراتی که دخالت مستقیم در امور داخلی ایران بود پس از بازگشت از ایران و در مصاحبه با BBC عنوان می‌کند: «ما از ابتدا در طرح موضعمان در خصوص حقوق بشر در ایران خیلی صریح بوده‌ایم.» این رسانه‌‌ انگلیسی همچنین در این زمینه می‌نویسد: «خانم اشتون که پنج فعال زن دیگر را نیز در ابتدای سفر خود به تهران ملاقات کرده است، گفت: برای من به طور خاص خیلی مهم بود که همزمان با روز جهانی زن از این زنان بشنوم از نظر آنها چطور می‌توان شرایط را تغییر داد.» همچنین وی در بیانیه‌ای که در پایان سفر خود به تهران منتشر می‌کند با اشاره به دیدار خود با فعالان زن در ایران بیان می‌کند: «کسی نباید تعجب کند که در سفر من تمرکز زیادی بر موضوع حقوق بشر بود، با فعالان زن درباره شرایط زنان در ایران گفت‌وگو کردم؛ فعالیت‌هایی که از روزنامه‌نگاری تا کمک به پناهندگان افغان، بخش‌های مختلف جامعه مدنی را در‌بر‌می‌گیرد.»

مصداق دیگر مداخله بی‌شرمانه در امور داخلی ایران زمانی است که آقای ظریف در سفر به لبنان بر سر مزار عماد مغنیه حاضر می‌شود. «کیتلین ‌هایدن» سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید در واکنش به ادای احترام ظریف به مغنیه، با صدور بیانیه‌ای آن را محکوم، حزب‌الله لبنان را به اقدامات خشونت‌آمیز متهم کرده و تصمیم ظریف برای گل‌گذاری در مزار فردی که او و سازمانش تروریستی هستند، «پیامی غلط ارسال می‌کند» و «به تشدید تنش‌ها در منطقه ‏منجر می‌شود.»

بیانیه سال 92 وزارت امور خارجه امریکا چه بود؟

«دخالت در امور داخلی ایران» و «زیر سؤال بردن استقلال کشور» در سال 92 با بیانیه رسمی و تهدیدآمیز وزارت امور خارجه امریکا که در آن دولت ایالات‌متحده خواهان رفع حصر خانگی سران فتنه شد، وارد مرحله تازه‌تری هم می‌شود. در بخشی از این بیانیه آمده بود: «سه سال پیش در چنین روزی حکومت ایران نامزدهای پیشین انتخابات ریاست جمهوری و رهبران مخالفان، مهدی کروبی، میرحسین موسوی و همسرش، فعال حقوق زنان، زهرا رهنورد را بدون تفهیم رسمی هرگونه اتهامی تحت حصر خانگی قرار داد. ما در محکوم کردن ادامه حبس آنها و آزار اعضای خانواده‌شان و در طلب آزادی فوری‌شان، به جامعه جهانی می‌پیوندیم.»

این بار نوبت آلمانی‌هاست تا مداخله کنند

هر چند در سال 92 ده‌ها مورد دیگر از اظهارات مداخله‌جویانه غربی‌ها در امور داخلی کشورمان را می‌توان ذکر کرد اما می‌توان نمونه‌هایی دیگر طی دو ماه‌ منتهی به پایان سال 93 ذکر کرد که نشان می‌دهد غربی‌ها با بیان اظهارات مداخله‌جویانه که با هدف متهم کردن جمهوری اسلامی ایران به نابرابری در حقوق شهروندان ایرانی است آن را به عنوان یک پروژه برای وضع تحریم‌های بین‌المللی جدید علیه کشورمان در دستور کار قرار داده‌اند. 

اواخر دی ماه 93 بود که کلودیا روت نایب‌رئیس مجلس قانونگذاری آلمان در دیداری که با محمدرضا عارف داشته، سخنان قابل‌تأملی را به زبان آورده است. وی در این دیدار ضمن دخالت آشکار در مسائل داخلی کشورمان می‌گوید: من آمده‌ام تا یک سال مانده به انتخابات مجلس بدانم که در سفر بعدی خود، شما از من در چه جایگاهی دعوت خواهید کرد. روت در ادامه با اشاره به حوادث پس از انتخابات سال 88 تصریح کرد: ما در سال 2009 (88) شاهد حرکت‌هایی در جامعه مدنی ایران بودیم و نمودهای آن را در جامعه شما دیدیم که دانشجویان و جوانان آزادی می‌خواستند. وی ادامه می‌دهد: پیامدهای انتخابات 88 در جامعه ایران هنوز ادامه دارد و ما در ماه‌های اخیر حرف‌هایی را درباره رفع حصر و حرف‌هایی از این قبیل شنیده‌ایم و به عقیده من حصر خانگی باید برداشته شود و اگر این اتفاق بیفتد فکر می‌کنم مردم رضایت بیشتری خواهند داشت و من امیدوار بودم این حصر برداشته شود. آقای پناهی (از فعالان فتنه 88) فیلمساز مورد علاقه من است و او فیلم‌های زیبایی مانند آفساید را درست کرده که در آنجا به علاقه زنان ایران به فوتبال می‌پردازد و به عقیده من این حرف درستی است که زنان باید بتوانند در ورزشگاه‌ها ورود کنند. 

تحریم‌های جدید در راه است

تأکید غربی‌ها بر چنین رویکردی در طول ماه‌های اخیر به‌خوبی نشان می‌دهد که نظام سلطه با طرحی هدفمند و هوشمندانه مقدمات «تحریم‌های جدید» علیه جمهوری اسلامی ایران را فراهم می‌کند، با این توضیح که غربی‌ها با گسترش روابط دیپلماتیک برخی از کشورهای اروپایی با ایران و دیدار آنها با برخی از فعالان فتنه تلاش دارند اسناد و مدارک را برای سازمان‌های بین‌المللی نظیر شورای امنیت فراهم کرده و از سوی دیگر دستگاه‌های رسمی این کشورها نظیر وزارت امور خارجه امریکا سالانه با انتشار بیانیه‌هایی از نقض حقوق بشر در ایران و همچنین لزوم آزادی سران فتنه نه تنها اهرم فشارهای جدید علیه ایران را فعال کنند بلکه مقدمات تدوین و تصویب تحریم‌های حقوق بشری علیه کشورمان را در مجامع جهانی فراهم کنند چراکه در نظام حقوق بین‌الملل عرف قدرت اثربخشی بسیاری برای تصویب تحریم‌ها و محدودیت‌های بین‌المللی علیه کشور را داراست و غربی‌ها به سرکردگی امریکا در حال جمع‌آوری و گردآوری اسناد هستند که سازمان‌های بین‌المللی عرفاً می‌توانند بر اساس آن کشوری را تحریم کنند. بنابراین نباید غیرمنتظره باشد که بشنویم یکی از سازمان‌های بین‌المللی وابسته به امریکا طی ماه‌های آینده به بهانه‌های حقوق بشری تحریم‌های جهانی علیه ایران را در دستور کار قرار دهد.