کار تمام نشده است، به قدرت مردم ایمان داشته باشیم
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «پارس»، دکتر توحید عزیزی در عصر وارثین نوشت:
این نوشته، اولین است از مجموعهی ده نوشتهی کوتاه و بلندی که در مورد «برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)» (Joint Comprehensive Plan of Action – JCPOA) و مسایل پیرامون آن، قلمی و با هشتگ برجام نوشت در شبکههای اجتماعی منتشر میکنم.
پیش از ورود به تحلیل برجام، پاسخ به دو شبهه در مورد توان و امکان «رد کردن» برجام، لازم است.
شبههی اول ـ با توجه به قطعنامه 2231 شورای امنیت 1) ـ که توافقنامهی هستهای با ایران را (با تغییراتی) به صورت قطعنامه در آورده است، آیا ایران (مشخصا مجلس شورای اسلامی) میتواند برجام را رد کند؟
پاسخ:
واضحا و مشخصا بله! همان طور که ایران و مجلس شورای اسلامی به بسیاری از قطعنامهها و دستورات ظالمانهی قبلی شورای امنیت عمل نکرده و با مصوبات خود علیه آن قطعنامهها اقدام کرده، رد کردن برجام نیز بدون شک امکان پذیر است.
رد برجام که نهایتا به مثابهی دهن کجی ایران به قطعنامهی 2231 شورای امنیت خواهد بود، تبعاتی کم و بیش مانند دهن کجی ایران به قطعنامههای پیشین شورای امنیت دارد، که برای ایران، مسالهی جدیدی نیست و دهههاست با این وضع نه فقط به حیات خود ادامه داده است، بلکه قویتر و پیشرفتهتر و علمیتر نیز شده است.
اصولا طرح چنین شبههای مولود نگاه تئوری زده و کتابخانهای به تضارب فرایندهای قانونی داخلی و بین المللی است و تطابقی بر واقعیتهای گذشته و حال ندارد.
شبههی دوم – از ترکیب نمایندگان مجلس و با توجه به سابقهی چهار سالهی فعالیت این نمایندگان، غیر ممکن است آنها حاضر به رد برجام شوند. مردم نیز نقشی در فرایند پذیرش و رد برجام ندارند. پس سخن گفتن ما و نقد برجام، چه حاصلی خواهد داشت؟
پاسخ:
در اینکه روند تصویب یا رد برجام باید یک فرایند قانونی باشد، شکی نیست (که این فرایند در اینجا توضیح داده شده است: نحوه طی«مسیر پیش بینی شده قانونی» برجام چیست؟ 2) ). اما دست کم گرفتن تاثیر کنشهای اجتماعی بر این فرایند، خطای بزرگی است.
پس از توافق ژنو و اعلام برجام، آنچه تا کنون در اجتماع ایران حادث شده است، تبلور کنشهای موافقان برجام از جمله پایکوبیهای خیابانی بوده است. چنین کنشهای محدودی با استفاده از مبالغهی رسانهای، میتواند در حد شادی مردم در ماجرای صعود به جام جهانی 98 (حماسهی ملبورن)3) بزرگنمایی شده، این تصور را در میان مسوولان ایران ایجاد کند که حمایت از برجام، یک کنش حد اکثری است.
اما از سوی دیگر، باید به خاطر داشت که نوع کنشهای اجتماعی مخالفان برجام، و همچنین انگیزش آنها برای ورود به این کنش، متفاوت است. بسیاری از مخالفان برجام سطح زندگی پایینتری نسبت به موافقان رقصنده در خیابان دارند. مخالفان، فاقد نیروی انسانی با سطح رفاه موافقان و همچنین فاقد ابزارهای ابراز شادی به سبک آنها هستند. ابزارهای مخالفان برجام، شرکت در راهپیماییها، تشییع شهدای گمنام، تحصن در مساجد و حضور در نماز عید فطر است که میتواند با مغالطههای رسانهای بی اثر شود.
از طرف دیگر، ایرانیان مخالف برجام، اکثرا از حامیان حکومت جمهوری اسلامی و انقلاب 1357 هستند. بنا بر این مخالفت با نظر قاطع دولت ـ که بخشی از حکومت مورد حمایت این مردم است ـ برای مخالفان برجام چالش برانگیز خواهد بود – به ویژه که دولت به طور صریح و روشن آنها را به قانون شکنی متهم کرده است.4)
دو عامل فوق، موجب سردرگمی موقت مخالفان برجام شده است و آنها را از واکنش صحیح و صریح به برجام باز داشته است. اما آنها فرصت کافی دارند تا با بازتعریف کنشهای قانونی و صریحتر، و همچنین ایجاد انگیزهی لازم در میان همفکرانشان، تاثیر لازم بر فرانید تصویب برجام را – به ویژه از طریق نمایندگانشان در مجلس ـ اعمال کنند.
پس من قطعا این شبهه را رد میکنم که مردم امکان تاثیر گذاری بر فرایند رد یا تصویب برجام را ندارند؛ گو اینکه هنوز به این پرسش مهم پاسخ نداده ایم که اصولا لازم است با فرایند تصویب برجام مخالفت شود؟ و جواب چه بله باشد و چه نه، یک «چــرای» بلند و طولانی در ادامه خواهد داشت که ان شا الله در نوشتههای آتی به آن میپردازم.
مراجع:
از مردم مایه نگذارید که همه می دانند که مردم دست به دعا برداشته بودند تا از شر تحریم ها راحت بشن تحریمها کمر زندگی مردم را خم کرده در ضمن اگه منظور از مردم همان 5درصد کل جمعیت ایران باشه حق با شماست