پایگاه خبری تحلیلی «پارس»-محمد اسماعیلی- «نظام سلطه را با تمام ابعاد و لایه‌هایش بشناسید و اهداف و راهبردهای واقعی آن را تحلیل کنید و برای رویارویی با آن، تمام ظرفیت‌های خودتان را به‌کار گیرید و در این مسیر به وعده‌های خداوند اطمینان داشته باشید.» این بخش مهمی از سخنان مقام معظم رهبری در جمع تشکل‌های دانشجویی در بهمن ماه سال 92 است که به خوبی نشان می‌دهد شناخت و تبیین سناریوها و راهبردهای نظام سلطه و ارائه راهکار برای جلوگیری از تحقق آن یکی از مهم‌ترین نیازهای کشور و مسئله‌ای مهم برای محافظت از انقلاب و نظام اسلامی است. 

بر همین اساس یکی از مهم‌ترین راهبردهای نظام سلطه طی 35 سال جهت مواجهه با ایران را باید تلاش برای «تغییر هویت انقلاب اسلامی» دانست که بخشی از آن در بعد «تخاصم با استکبار، یاری رساندن به مظلوم و ایستادگی در مقابل ظالم » معنا پیدا می‌کند و یقیناً حذف گام به گام چنین مولفه‌ای از گفتمان انقلاب اسلامی به معنای تن دادن به نظامی اسلامی است که خاصیت و مولفه‌های اساسی خود را از دست داده و چیزی جز پوسته آن باقی نمانده است. چنین هدفی در دو سال اخیر شکل جدی‌تری به خود گرفته و طی 20 ماه مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5 مصادیق فراوانی را می‌توان برای آن پیدا کرد. 

نظریه‌پردازان غربی این طرح را حاوی تأثیرات چشمگیر و خیره‌کننده‌ای بر آینده نظام جمهوری اسلامی ایران می‌دانند که می‌تواند کارکرد انقلاب ایران را طی سال‌های آتی، به پایین‌ترین درجه ممکن برساند به گونه‌ای که میزان اثرگذاری ایران روی بسیاری از تحولات و رویدادهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در حد یک کشور دسته سوم قاره آفریقا تنزل پیدا کند؛ کشوری که نمی‌خواهد و بهتر بگوییم نخواهد توانست در مواجهه با کشورهای قدرتمند غرب و شرق تقابلی را صورت دهد و منافع و خواسته‌های بین‌المللی خود را تنها در صورت موافقت مثبت ایالات متحده می‌تواند پیگیری نماید. 

برشمردن برخی از اتفاقات و رویکردهای بحث برانگیز دو سال اخیر در فضای سیاسی - که در ادامه به آن اشاره خواهیم داشت - در ظاهر موضوعاتی ساده و پیش پا افتاده بوده که با تبیین برخی از وجوه پنهانی آن می‌توان دریافت که جریانی تغییر «هویت انقلاب اسلامی» را همچنان یک اولویت برای خود می‌داند. 

    تطهیر چهره استکبار 

با مرور رفتارها و موضع‌گیری برخی از چهره‌ها و رسانه‌های جماعت تجدیدنظرطلب ‌‌می‌توان این نکته کمتر دیده شده را به خوبی مشاهده کرد که تلاش‌های جدی صورت می‌گیرد تا جامعه ایرانی به باورهای خاصی برسد؛ باورهایی نظیر «‌می‌شود با کارگزاران غربی هم کنار آمد»، «‌اگر امتیازی به امریکایی‌ها داده شود آنها هم منطقی و اصولی امتیاز هم وزنی را به طرف مقابل می‌دهند»، «‌اهل مذاکره و تعامل دوسویه و منطقی هستند‌» یا اینکه «‌مقامات ایالات‌متحده‌امریکا و همپیمانان‌شان آنچنان که تصور می‌کردیم، خونریز و جنگ‌طلب و چپاولگر نیستند.»

البته تلاش برای تغییر باور و ذائقه مردم درباره غرب تنها به لفظ و سخنرانی‌های جهت‌دار خلاصه نشده بلکه رفتارهای موازی و منطبق بر چنین هدفی هم صورت گرفت. 

به بیان بهتر «‌تقلیل روحیه استکبار ستیزی» و جایگزین کردن «تفکر سازشکارانه» به جای آن را باید یکی از خطوط مهم حرکت طیف مورد نظر برای تحریف اصول انقلاب اسلامی‌ دانست، به طوری که طی سال‌های اخیر چهره‌های اصلی این جریان به شکلی هدفمند و فراگیر در تریبون‌های مختلف تأکید کرده‌اند که اساساً مبارزه و رویارویی با استکبار جزو مبانی انقلاب اسلامی نبوده و پس از شکل‌گیری انقلاب و بر اساس مقتضیات زمانی و مکانی در دستور کار حضرت امام قرار گرفته است. 

در سوی دیگر روزنامه‌های متعدد و پرشمار این طیف هم در مجموعه گزارش‌ها و گفت‌وگوها از لزوم تعامل با امریکا و متحدانش و اتخاذ رویکرد واپسگرایانه در مقابله با غرب برای بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم سخن به میان می‌آورند. 

     تقبیح انقلابی‌گری

این جریان همچنین در ادامه به کمک رسانه‌های وابسته به خود تلاش کرده با به کارگیری ابزارهای عملیات روانی روحیه «انقلابی‌گری» را مساوی با تندروی و افراطی‌گری القا کند و نگرش‌های مبتنی بر ایستادگی در مقابل نظام سلطه را تقبیح و ضد ارزش جا بیندازد. نکته دیگری که مورد توجه این جریان قرار دارد، این نکته است که آنها تلاش می‌کنند افکار عمومی داخلی به این نتیجه برسد که غرب به سردمداری امریکایی‌ها آنقدر هم ترسناک و خطرناک نیست که طی 36سال اخیر برای مردم جا انداخته‌ایم!

   توافقنامه هسته‌ای بهانه‌ای برای تعطیلی روحیه استکبارستیزی نباشد 

همین تلاش بی‌وقفه و پرحجم نظام سلطه و جریانی خاص در داخل با هدف « تغییر هویت انقلاب اسلامی» باعث شد که رهبر معظم انقلاب شنبه شب و در جمع دانشجویان با اشاره به لزوم حفظ مبانی انقلاب اسلامی بیان فرمودند: «مبارزه با استکبار و نظام سلطه، براساس مبانی قرآنی، هیچ‌گاه تعطیل پذیر نیست و امروز امریکا کامل‌ترین مصداق استکبار است. . . مبارزه با استکبار جزء مبانی انقلاب و از کارهای اساسی است، بنابراین، خودتان را برای ادامه مبارزه با استکبار آماده کنید.»

هشدار رهبری نسبت به اتخاذ چنین رویکردی از سوی جماعت خاص در داخل تنها به این مورد خلاصه نمی‌شود آنچنانکه ایشان 

در خرداد امسال و در مرقد مطهر حضرت امام به «‌لزوم استمرار مبارزه و ایستادگی در مقابله با استکبار » و «‌خوشبین نبودن به وعده‌های آنها» پرداختند و تأکید نمودند: «یکی از اصول امام اتکال به کمک الهی، اعتماد به صدق وعده الهی، و نقطه مقابل، بی‌اعتمادی به قدرت‌های مستکبر و زورگوی جهانی است؛ این یکی از اجزای مکتب امام است.

... ‌امام (ره)در چارچوب این اصل فکری خود، همواره در مقابل امریکا و دستگاه سیاسی و امنیتی آن موضع گرفت و متقابلاً از ملت‌های مظلوم به ویژه مردم فلسطین با کمال صمیمیت و قاطعیت حمایت کرد.»

تأکید چندباره رهبری در این باره آن هم در قالب هوشمندی جامعه در مقابل سناریوی تحریف اصول انقلاب اسلامی و تلاش برای تغییر ماهیت انقلاب را نشان می‌دهد و نشان می‌دهد که مبارزه با نظام سلطه و توجه ویژه به استکبارستیزی تاریخ انقضا ندارد و تمرکز جماعت نشانه‌دار برای حرکت در این مسیر نمی‌تواند حاوی دستاوردی باشد. 

    «حفظ هویت انقلاب» دغدغه ثابت رهبر انقلاب 

اما تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی بر مسئله حفظ هویت انقلاب را باید یکی از دغدغه‌های مهم رهبری طی سال‌های پس از زعامت ایشان دانست؛ آنچنان که آن را باید یکی از موضوعات ثابت مطالبات ایشان دانست؛ به عنوان نمونه معظم‌له در دانشگاه علم و صنعت در آذرماه سال 87 بیان می‌فرمایند: آنچه مهم است این است که نظام جمهوری اسلامی یک ساخت حقوقی و رسمی دارد که آن قانون اساسی، مجلس شورای اسلامی، دولت اسلامی، انتخابات - همین چیزهایی که مشاهده می‌کنید - است، که البته حفظ اینها لازم و واجب است اما کافی نیست. همیشه در دلِ ساخت حقوقی، یک ساخت حقیقی، یک هویت حقیقی و واقعی وجود دارد؛ او را باید حفظ کرد. این ساخت حقوقی در حکم جسم است؛ در حکم قالب است، آن هویت حقیقی در حکم روح است؛ در حکم معنا و مضمون است. 

اگر آن معنا و مضمون تغییر پیدا کند، ولو این ساخت ظاهری و حقوقی هم باقی بماند، نه فایده‌ای خواهد داشت، نه دوامی خواهد داشت، مثل دندانی که از داخل پوک شده، ظاهرش سالم است؛ با اولین برخورد با یک جسم سخت در هم می‌شکند. آن ساخت حقیقی و واقعی و درونی، مهم است؛ او در حکم روح این جسم است. آن ساخت درونی چیست؟ همان آرمان‌های جمهوری اسلامی است؛ عدالت، کرامت انسان، حفظ ارزش‌ها. . . ایستادگی در مقابل نفوذ دشمن. 

ایشان در ادامه ضمن تأکید بر مؤلفه استکبارستیزی در مقابل غرب بیان می‌کنند: اگر ایستادگی در

 مقابل تجاوزطلبی‌های دشمن فراموش شود، اگر رودربایستی‌ها، ضعف‌های شخصی، ضعف‌های شخصیتی بر روابط سیاسی و بین‌المللی مسئولان کشور حاکم شود، اگر این مغزهای حقیقی و این بخش‌های اصلىِ هویت واقعی جمهوری اسلامی از دست برود و ضعیف شود، ساخت ظاهرىِ جمهوری اسلامی خیلی کمکی نمی‌کند؛ خیلی اثری نمی‌بخشد و پسوند «اسلامی» بعد از مجلس شورا، مجلس شورای اسلامی، دولت جمهوری اسلامی، به تنهایی کاری صورت نمی‌دهد. اصل قضیه این است که مراقب باشیم آن روح، آن سیرت از دست نرود، فراموش نشود؛ دلمان خوش نباشد به حفظ صورت و قالب. به روح، معنا و سیرت توجه داشته باشید. 

رهبری در پایان تأکید می‌کنند: تغییر سیرت، تغییر آن هویت واقعی، به تدریج و خیلی آرام حاصل می‌شود. توجه بعضی‌ها به این، غالباً جلب نمی‌شود. . . چشم بینای دانشجویان باید این مسئولیت را همیشه برای خودش قائل باشد.