تئاتر سیاسی آمریکا در صحنه واقعیات دیپلماتیک وین
در حالی که اصلیترین چالش کنونی در مذاکرات، تدوین پیش نویس قطعنامهای است که قطعنامههای تحریمی پیشین غرب و سازمان ملل ضدایران را لغو میکند؛ خواسته غیرواقعی آمریکا برای حفظ بی پایان تحریمهای تسلیحاتی مانعی بزرگ بر سر دستیابی به توافق جامع نهایی به شمار می آید.
به گزارش پارس به نقل از فارس، «موسسه ران پائول برای صلح و کامیابی» در گزارشی به قلم نویسندگان «فلینت و هیلاری من لورت» نوشت: تمدید مکرر مهلت پایانی مذاکرات وین (که عمدتا توسط هیات آمریکایی تحمیل میشود) نمایانگر "نقص قابلیت" فزاینده در رویکرد دولت اوباما میباشد. آمریکا خواستار حفظ بی پایان تحریمهای تسلیحاتی متعارف و دیگر جنبههای نظام تحریمهای شورای امنیت علیه ایران است. هیچ چشم انداز قاطعی وجود ندارد که بتوان گفت موضع گیریهای آمریکا میتواند به تحقق نتیجه نهایی مذاکرات منجر شود.
بعنوان مثال همین درخواست اوباما برای تداوم تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران را درنظر بگیرید. نه تنها تهران چنین چیزی را نمیپذیرد بلکه روسیه و چین، که همانند آمریکا دارای حق وتو در شورای امنیت هستند، نیز با آن مخالفت دارند. واشنگتن مواضع خود درباره تحریم های سازمان ملل و دیگر موضوعات مهم را صریحا اعلام کرده تا علاوه بر تبرئه خود از اتهامات مخالفان داخلی مبنی بر «ضعف سیاست»، انتقادات متحدان سنتی خود «اسرائیل و عربستان» را در خصوص مماشات با ایران رد کرده باشد.
در ادامه این گزارش آمده است؛ اما چنانچه اوباما و تیم وی در مذاکرات خواستار دستیابی به معامله هستند باید در برخی موارد از مواضع دیپلماتیک غیرقابل دفاع خود عقب نشینی کنند؛ مواضعی که به واسطه آنها تحت حملات سیاسی شدیدتری قرار می گیرند. این معضل (خودساخته) بیش از هر چیز دیگری در مورد دولت اوباما به چشم میآید. مصالحه بر سر تحریمهای آمریکا، اروپا و سازمان ملل خوش بینیها به نتیجه مذاکرات را در هفته جاری افزایش داده است. بعلاوه اینکه پیشرفتهایی در زمینه چگونگی تحقیقات هستهای ایران پس از توافق ایجاد شده است.
هم اکنون سخت ترین چالش پیش روی هفت هیات حاضر در مذاکرات وین تهیه پیش نویس برای قطعنامهای در شورای امنیت است که طبق آن تحریمهای بینالمللی پیشین علیه ایران بی اثر شده و اجرای توافق نهایی رسما آغاز می گردد. اینجاست که خواستههای غیرواقعی ایالات متحده برای برای حفظ بی پایان تحریمهای تسلیحاتی تبدیل به مانعی اساسی در دستیابی به توافق هستهای جامع شده است.
نویسندگان همچنین تاکید کردند، اشتیاق واشنگتن برای دستیابی به توافق در تاریخ 9 جولای قابل مشاهده بود؛ چرا که طبق قانونی که اخیرا در آمریکا به تصویب رسید، اگر دولت متن توافق نهایی را 9 جولای به کنگره تحویل دهد کنگره تا 7 سپتامبر (60 روز) برای بازبینی آن فرصت خواهد داشت. گرچه در این برنامه ریزی محاسبات واقعی کاخ سفید نادیده گرفته شده بود؛ اینکه با تغییر موضع آمریکا برای پذیرش قطعنامه شورای امنیت، واشنگتن تحت آماج انتقادات گسترده تری خواهد بود؛ بنابراین ترجیح داده که موعد 9 جولای گذشته و معامله در این هفته محقق شود.
به گفته مقامات دیگر کشورها در مذاکرات وین، این محاسبات آمریکا نشان میدهد که چرا مواضع آن طی روزهای اخیر به مانعی برای دستیابی به معامله نهایی بدل شده است. بعلاوه ایالات متحده شرکای فرانسوی و انگلیسی خود را نیز برای همصدایی با خود تشویق کرده در نتیجه هیاتهای مذاکره کننده ناچارند زمان بیشتری را در وین سپری کنند.
ظاهرا دولت اوباما تصمیم دارد با این رویکرد زمان مذاکرات را تا دورهای نامشخص معلق کرده و در زمان خاصی با یک تغییر کلی در مواضع، شرایط لازم معامله را فراهم نماید؛ در نهایت نیز ادعا کند که تاخیر در موعد نهایی بدلیل تلاش آمریکا در متقاعد نمودن ایران و روسیه برای اتخاذ "مواضع معقولانه" بوده است. این تئاتر سیاسی (آمریکا) است که ارتباط اندکی با واقعیات دیپلماتیک داشته ولی اوباما خواستار اجرای آن است.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است، بی شک اوباما و مشاوران وی در کاخ سفید تصور میکنند که در حال مدیریت یکی از موضوعات دشوار بالقوه در عرصه سیاسی آمریکا با عملکردی تحسین برانگیز هستند. به اعتقاد واشنگتن، سایر بازیگران این میدان از جمله ایران تا زمانی نامحدود برای تصمیم جدی آمریکا در دستیابی به توافق منتظر خواهند بود. فرضیه دیگر آمریکایی ها این است که چنانچه روند مذاکرات به دلیل "مانع تراشی" ایالات متحده با شکست مواجه شود، دنیا داستان اوباما را که ایران و روسیه را مقصر معرفی می کند، خواهد پذیرفت.
این گزارش افزود؛ این فرضیات نادرست ثابت می کند که اوباما و تیمش آماده اذعان به این واقعیت هستند که «خواستههای آنها (در مذاکرات هستهای با ایران) از لحاظ استراتژیک غیرمسئولانه بوده است.» اساسا، این بی مسئولیتی ناشی از عدم درک اهمیت فراوان یک معامله هستهای با ایران و فراتر از آن، احیای روابط آمریکا با تهران در مسائل فراوانی است که منافعی بی شمار برای آمریکا، منطقه و جهان دارد.
در انتهای گزارش اندیشکده «ران پائول» خاطرنشان شد، «این امیدواری وجود دارد که اوباما تئاتر سیاسی خود را بسویی پیش برد که با تهیه پیش نویس قطعنامه شورای امنیت، شرایط برای تحقق معامله نهایی فراهم گردد. اما گزینه بهتر این است که کاخ سفید از صحنه نمایش خود بطور کامل پائین آمده و رویکردی جدی برای احیای مجدد روابط واشنگتن با تهران اتخاذ نماید.»
ارسال نظر