همه مواضع رهبر انقلاب درباره مذاکرات
بنده به مجریان امر اعتماد دارم؛ این را شما بدانید؛ این آقایانی که مشغول کار هستند، اینها افرادی هستند مورد اعتماد ما، من در مورد آنها هیچ تردیدی [ندارم]؛ در آنچه تا حالا بودند، انشاءالله بعد از این هم تردیدی بهوجود نخواهد آمد؛ هیچ تردیدی نسبت به آنها ندارم.
به گزارش پارس به نقل از نکته آنلاین، مواضع رهبری در باره مذاکرات هسته ای در سال ۹۴ به شرح زیر است:
۱-خطوط قرمز مذاکرات هسته ای
۱-۱عدم پذیرش محدودیتهای بلند مدت
۹۴/۴/۲
اهمّ خطوط قرمزى هم که وجود داشته اینها است که من عرض میکنم. ما یک چیزهایى را به عنوان نقاط اصلى ذکر کردیم؛ مهمترینهایش اینها هستند؛ البتّه غیر از اینها هم چیزهایى هستند.
یکى اینکه آنها اصرار دارند بر محدودیّت بلند مدّت؛ ما گفتیم ما محدودیّت ده سال و دوازده سال و مانند اینها را قبول نداریم؛ ده سال یک عمر است؛ همهى آنچه ما در این مدّت به دست آوردیم، در حدود ده سال طول کشیده است! بله، سابقهى هستهاى در داخل کشور بیش از اینها است که بعضى اوقات هم گفته میشود در بعضى از بیانات، لکن در آن سالهاى اوّل در واقع کارى انجام نگرفته بود؛ کار اساسى و عمده مال همین حدود ده پانزده سال اخیر است. محدودیّت دهساله را ما قبول نداریم؛ ما مقدار سالهاى معیّنى را که مورد قبول ما است به مجموعهى هیئت مذاکرهکننده گفتهایم که چه مقدار، محدودیّت را قبول کردهایم، امّا تعداد سالهاى محدودیّت را گفتهایم ده سال و دوازده سال و این چیزهایى که این حضرات میگویند قبول نداریم.
۲-۱ادامه کار تحقیق و توسعه و ساخت و ساز در زمان محدودیت
۹۴/۴/۲
در همین مدّتِ محدودیّت هم که ما قبول میکنیم، کار تحقیق و توسعه و ساخت و ساز باید ادامه پیدا کند، که این هم از جملهى خطوط قرمزى است که مسئولین محترم روى آن تکیه کردند؛ گفتند ما حاضر نیستیم از تحقیق و توسعه دست برداریم؛ حق با اینها است. در طول این سالهاى محدودیّت هم، بایست تحقیق و توسعه ادامه داشته باشد. آنها حرف دیگرى میزنند؛ آنها میگویند شما ده سال دوازده سال یا بیشتر هیچ کارى نکنید، بعد از آن شروع کنید به تولید، شروع کنید به ساخت! که این حرف زور مضاعفى است، حرف غلط مضاعفى است.
۳-۱لغو فوری تحریمهای اقتصادی، مالی و بانکی
۹۴/۴/۲
ازجملهى نقاط مهم این است: بنده تصریح میکنم، تحریمهاى اقتصادى و مالى و بانکى، چه آنچه به شوراى امنیّت ارتباط پیدا میکند، چه آنچه به کنگرهى آمریکا ارتباط پیدا میکند، چه آنچه به دولت آمریکا ارتباط پیدا میکند، همه باید فوراً در هنگام امضاى موافقتنامه لغو بشود؛ بقیّهى تحریمها هم در فاصلههاى معقول [لغو بشود]. البتّه آمریکایىها در زمینهى تحریمها یک فرمول پیچیدهى چند لایهى عجیب و غریبى را مطرح میکنند که اصلاً اعماق آن معلوم نیست؛ از انتهاى آن چه در مىآید هیچ معلوم نیست. عرض کردم بنده بیانم بیان صریح است، تعبیرات دیپلماسى را بنده خیلى بلد نیستم؛ آنچه ما میگوییم صریح و همین [است] که گفتیم؛ این مورد نظر ما است.
۴-۱منوط نشدن لغو تحریمها به اجرای تعهدات ایران
۹۴/۴/۲
یک نکتهى اساسى دیگر اینکه لغو تحریمها منوط به اجراى تعهّدات ایران نیست؛ نمیشود بگویند: شما رآکتور آب سنگین اراک را خراب بکنید، سانتریفیوژها را به این تعداد کاهش بدهید، این کارها را بکنید، آن کارها بکنید، بعد که کردید، بعد آنوقت آژانس بیاید شهادت بدهد، گواهى کند که شما راست میگویید و این کارها را انجام دادهاید، بعد ما تحریمها را برداریم! نه، این را ما مطلقاً قبول نداریم؛ لغو تحریمها منوط به اجراى تعهّداتى که ایران میکند نیست. البتّه لغو تحریم یک مراحل اجرائىاى دارد، ما این را قبول داریم؛ اجرائیّات لغو تحریم با اجرائیّاتى که ایران به عهده میگیرد، باید متناظر باشند؛ بخشى از این در مقابل بخشى از آن، بخش دیگرى از این در مقابل بخش دیگرى از آن.
۵-۱مخالفت با موکول کردن هر اقدامی به گزارش آژانس
۹۴/۴/۲
یک نکتهى اساسى دیگر این است که ما با موکول کردن هر اقدامى به گزارش آژانس مخالفیم. ما به آژانس بدبینیم؛ آژانس نشان داده که هم مستقل نیست، هم عادل نیست؛ مستقل نیست زیرا تحت تأثیر قدرتها است؛ عادل نیست [چون ]بارها و بارها برخلاف عدالت حکم کرده و نظر داده. بهعلاوه، اینکه بگویند «آژانس باید بیاید اطمینان پیدا کند که فعّالیّت هستهاى در کشور نیست» این یک حرف غیر معقولى است. خب، چهجور میشود اطمینان پیدا کند؟ اصلاً اطمینان پیدا کردن [یعنى چه]؟ مگر تک تک خانهها و وجب به وجب سرزمین کشور را اینها بگردند! چهجورى میشود اطمینان پیدا کرد؟ موکول کردن به این مسئله، نه منطقى است، نه عادلانه است.
۶-۱مخالفت با بازرسیهای غیرمتعارف، پرس و جو از شخصیتهای ایران و بازرسی از مراکز نظامی
۹۴/۴/۲
با بازرسىهاى غیر متعارف هم بنده موافق نیستم؛ پرسوجوى از شخصیّتها را هم بههیچوجه قبول ندارم و موافق نیستم؛ بازرسى از مراکز نظامى را هم نمیپذیریم همچنان که قبلاً هم گفتیم؛
۷-۱مخالفت با زمانهای ۱۵ و ۲۵ سال برای اتمام برخی موضوعات
۹۴/۴/۲
زمانهاى ۱۵ سال و ۲۵ سال - که مدام میگویند ۱۵ سال براى فلان چیز، ۲۵ سال براى فلان چیز - و این زمانهاى اینجورى را هم ما قبول نداریم؛ مشخّص است، این زمان اوّل و آخرى دارد و تمام خواهد شد.
اینها موارد عمده و مهمّى است که روى آن تکیه داریم؛ البتّه خطوط قرمز فقط اینها نیست؛ دوستان مذاکرهکننده در جریان نظرات ما هستند؛ جزئیّات را با آنها در میان گذاشتهایم؛ [البتّه ]جزئیّات مورد نظر و آن چیزهایى که بنده وارد میشوم؛ در خیلى از جزئیّات هم ما وارد نمیشویم.
۸-۱ رفع تحریمها به صورت یکجا در زمان توافق
۹۴/۱/۲۰
در این جزئیّات مذاکرات ــ که خیلی هم این چند ماه آینده مهم است ــ اتّفاقی که باید بیفتد این است که تحریمها به طور کامل و یکجا بایستی لغو بشود. اینکه یکی از آنها میگوید تحریمها شش ماه دیگر لغو میشود، یکی میگوید نه ممکن است یک سال هم طول بکشد، یکی دیگر میگوید ممکن است از یک سال هم بیشتر بشود، اینها بازیهای متعارف معمول اینها است؛ اینها هیچ قابل اعتناء و قابل قبول نیست؛ تحریمها بایستی ــ اگر چنانچه حالا خدای متعال مقدّر فرموده بود و توانستند به یک توافقی برسند ــ در همان روز توافق بهطور کامل لغو بشود؛ این باید اتّفاق بیفتد. اگر قرار باشد که لغو تحریمها باز متوقّف بشود بر یک فرایند دیگری، پس چرا ما اصلاً مذاکره کردیم؟ اصلاً مذاکره و نشستن پشت میز مذاکره و بحث کردن و بگومگو کردن برای چه بود؟ برای همین بود که تحریمها برداشته بشود؛ این را باز بخواهند متوقّف کنند به یک چیز دیگری، اصلاً قابل قبول نیست.
۹-۱ رفع تحریمها جزو موضوعات مذاکرات است؛ نه نتیجه مذاکرات
۹۴/۱/۹
نکتهی سوّم؛ اینکه آمریکاییها تکرار میکنند که «ما قرارداد با ایران میبندیم، بعد نگاه میکنیم ببینیم اگر به قرارداد عمل کردند تحریمها را برمیداریم» این حرف حرف غلط و غیر قابل قبولی است؛ این را ما قبول نداریم. رفع تحریمها جزو موضوعات مذاکره است، نه نتیجهی مذاکرات؛ آن کسانی که دستاندرکار هستند، فرق این دو را بخوبی میفهمند. این یک خدعهی آمریکایی است که میگویند قرارداد میبندیم، نگاه میکنیم به رفتارها، بعد تحریمها را برمیداریم! اینجوری نیست؛ همینطور که مسئولین ما صریحاً گفتهاند و رئیسجمهور محترم صریحاً گفت، رفع تحریمها باید بدون هیچ فاصلهای در هنگام رسیدن به توافق انجام بگیرد، یعنی رفع تحریم جزء توافق است نه چیزی مترتّب بر توافق.
۱۰-۱حریم امنیتی و دفاعی کشور در بازرسی ها
۱۳۹۴/۰۱/۲۰بههیچوجه اجازه داده نشود که به بهانهی نظارت، اینها به حریم امنیّتی و دفاعی کشور نفوذ کنند؛ مطلقاً. مسئولین نظامی کشور بههیچوجه مأذون نیستند که به بهانهی نظارت و به بهانهی بازرسی و مانند این حرفها، بیگانگان را به حریم و حصار امنیّتی و دفاعی کشور راه بدهند، یا توسعهی دفاعی کشور را متوقّف کنند؛ توسعهی دفاعی کشور، توانایی دفاعی کشور، مشت محکم ملّت در عرصهی نظامی، این بایستی همچنان محکم بماند و محکمتر بشود؛ یا حمایت ما از برادران مقاوممان در نقاط مختلف؛ اینها مطلقاً نبایستی در مذاکرات مورد خدشه قرار بگیرد.
تذکّر بعدی این است که هیچ شیوهی نظارتی غیر متعارف که جمهوری اسلامی را به یک کشور اختصاصی از لحاظ نظارت تبدیل میکند، بههیچوجه مورد قبول نیست. همین نظارتهای متعارفی که در همهی دنیا معمول است، اینجا هم همان نظارتها [باشد]، و نه بیشتر.
۲-نظر رهبر انقلاب درباره تیم مذاکره کننده هسته ای
۱-۲عدم تفاوت مواضع رهبرى در جلسات عمومى با جلسات خصوصى
۹۴/۴/۲
در مسئلهى هستهاى، سه نکته را ابتدائاً و مقدّمتاً عرض میکنم، بعد هم مطالبى را که در این زمینه هست، به عرض میرسانم.
نکتهى اوّل اینکه آنچه بنده اینجا در این جلسه یا در جلسات عمومى میگویم، عیناً همان حرفهایى است که در جلسات خصوصى به مسئولین، به رئیسجمهور محترم و به دیگران میگویم. این خطّ تبلیغىاى که دیدیم و مىبینیم دنبال میکنند که بعضى از خطّ قرمزهایى که رسماً اعلام میشود، در جلسات خصوصى از آنها صرفنظر میشود، حرف خلاف واقع و دروغى است. آنچه ما اینجا به شما میگوییم یا در جلسات عمومى میگوییم، عیناً همان حرفهایى است که به دوستان، به مسئولین، به هیئت مذاکرهکننده، همانها را بیان میکنیم؛ حرفها یکى است.
۲-۲هیئت مذاکرهکننده، هیئتى امین، غیور، شجاع، متدیّن
۹۴/۴/۲
نکتهى دوّم، بنده هیئت مذاکرهکننده را - همین دوستانى که این مدّت این زحمات را بر دوش گرفتهاند - هم امین میدانم، هم غیور میدانم، هم شجاع میدانم، هم متدیّن میدانم؛ این را همه بدانند. اکثر حضّارى که اینجا تشریف دارید، از محتواى مذاکرات خبر ندارید؛ اگر شما هم از محتواى مذاکرات و جزئیّات مذاکرات و آنچه در مجالس میگذرد مطّلع بودید، به بخشى از آنچه بنده گفتم، حتماً اذعان میکردید. من البتّه علاوهى بر اینها، بعضى از این دوستان را از نزدیک مىشناسم، بعضى را از دور با سوابقشان مىشناسم؛ اینها مردمانى هستند متدیّن و امین؛ اینها امینند؛ قصدشان این است که کار کشور را پیش ببرند، گره را باز کنند و دارند تلاش میکنند براى این کار. انصافاً غیرت ملّى هم دارند، شجاعت هم دارند، در مقابل یک تعداد کثیرى از کسانى قرار میگیرند - که حالا نمیخواهم تعبیرِ متناسب واقعى را بکنم، چون گاهى تعبیرهایى هست که واقعاً شایستهى آن تعبیرند امّا خب، مناسب نیست که ما به زبان بیاوریم - و انصافاً در مقابل آنها با شجاعت کامل، با دقّت کامل مواضع خودشان را بیان میکنند، دنبال میکنند و تعقیب میکنند.
۲-۳ لزوم توجّه به خطرات و دشوارىهاى مذاکرات در انتقاد از مذاکرات
۹۴/۴/۲
نکتهى سوّم در مورد منتقدین محترم است. بنده با انتقاد مخالف نیستم، عیبى ندارد، انتقاد لازم است و کمککننده است، منتها این را همه توجّه داشته باشند که انتقادکردن آسانتر از عملکردن است. عیب هاى طرف مقابل را در آن عرصهاى که قرار دارد، ما راحت مىبینیم، درحالىکه خطرات او، دشوارىهاى او، نگرانىهاى او، مشکلات او را انسان نمىبیند. مثل این است که شما کنار یک استخرى ایستادهاید، دارید تماشا میکنید؛ یکنفر هم رفته است روى ارتفاع، از دهمترى میخواهد شیرجه بزند. خب، شیرجه میزند، شما که اینجا کنار استخر ایستادهاید، میگویید هان! این پایش خم شد، زانویش خم شد؛ این یک اشکال. بله، این اشکال است امّا شما زحمت بکشید از این دایو بروید بالا، سرِ آن دهمترى به آب یک نگاهى بکنید، آنوقت قضاوت بکنید! انتقادکردن آسان است. [البتّه] این حرف من مانع از انتقاد نشود؛ انتقاد بکنید لکن توجّه داشته باشید که انتقادها با لحاظِ این معنا باشد که آن طرف مقابل بعضى از عیوبى را که ما در انتقادمان ذکر میکنیم ممکن است میدانند، [امّا] خب به این نتیجه رسیدهاند یا ضرورتها آنها را به اینجا کشانده یا به هر دلیل دیگرى. البتّه بنده نمیخواهم بگویم اینها معصومند؛ نه، معصوم نیستند؛ ممکن است انسان یکجاهایى در تشخیص، در عمل خطا هم بکند، امّا مهم این است که به امانت اینها و به دیانت اینها و به غیرت اینها و به شجاعت اینها ما اعتقاد داریم. این سه نکتهى لازمى که در مقدّمهى عرایضم عرض کردم.
۲-۴اعتماد به تیم مذاکره کننده
۹۴/۱/۲۰
همانطور که عرض کردم بنده به مجریان امر اعتماد دارم؛ این را شما بدانید؛ این آقایانی که مشغول کار هستند، اینها افرادی هستند مورد اعتماد ما، من در مورد آنها هیچ تردیدی [ندارم]؛ در آنچه تا حالا بودند، انشاءالله بعد از این هم تردیدی بهوجود نخواهد آمد؛ هیچ تردیدی نسبت به آنها ندارم.
۳-ماهیت مذاکرات هسته ای با آمریکا و ۱+۵
۱-۳آمریکا، متقاضى اصلى شروع مذاکرات هستهاى با ایران
۹۴/۴/۲
من یک تاریخچهى کوتاهى از این مذاکرات عرض بکنم. این مذاکراتى که در واقع فراتر از مذاکرات ما با پنج به علاوهى یک است؛ مذاکرهى با آمریکایىها است. متقاضىِ این مذاکرات آمریکایىها بودند. مربوط به زمان دولت دهم هم هست. قبل از آمدن این دولت این مذاکرات شروع شد. آنها درخواست کردند، واسطهاى قرار دادند و یکى از محترمینِ منطقه، آمد اینجا با من ملاقات کرد، گفت که رئیسجمهور آمریکا با او تماس گرفته و از او خواهش کرده و گفته است که ما میخواهیم مسئلهى هستهاى را با ایران حلّوفصل کنیم و تحریمها را هم میخواهیم برداریم. دو نقطهى اساسى در حرف او وجود داشت: یکى اینکه گفت ما ایران را بهعنوان یک قدرت هستهاى خواهیم شناخت؛ دوّم اینکه گفت ما تحریمها را در ظرف ششماه بتدریج برمیداریم. بیایید بنشینید مذاکره کنید، این کار انجام بگیرد. من به آن واسطهى محترم گفتم که ما به آمریکایىها اطمینانى نداریم، به حرف اینها اطمینانى نیست. گفت حالا امتحان کنید؛ گفتیم خیلى خب، این دفعه هم امتحان میکنیم. مذاکرات اینجورى شروع شد.
۲-۳میدان واقعیّت و عمل، میدان دیپلماسى و سیاست
۹۴/۴/۲
یک نکتهاى را من عرض بکنم براى توجّه مسئولین، و همه توجّه داشته باشند: در هماوردىهاى جهانى، منطقِ هماوردىِ جهانى ایجاب میکند که ما دو میدان را مورد نظر داشته باشیم. یک میدان میدان واقعیّت و عمل است؛ یک میدان، میدان واقعیّت و عمل است که این میدان میدان اصلى است. در میدان واقعیّت و در میدان عمل، مسئولى که دنبال فعّالیّت است، دارایىهایى را در میدان عمل ایجاد میکند، تولید میکند؛ این یک میدان. یک میدان میدان دیپلماسى و سیاست است که دارایىها را در این میدان دیپلماسى و سیاست و مذاکره، تبدیل میکند به امتیاز براى کشور، تبدیل میکند به منفعت ملّى. اگر در آن میدانِ اوّل دست انسان خالى باشد، در میدان دوّم کارى از انسان ساخته نیست؛ باید در میدان اوّل - یعنى میدان عمل، میدان واقعیّت، روى زمین - دستاورد داشته باشد، دارایى داشته باشد.
۳-۳دستاورد مهمّ ما پیش از مذاکرات
۹۴/۴/۲
ما آن روزى که وارد این مذاکرات شدیم، دستاورد قابل قبول و مهمّى داشتیم؛ احساس کردیم با دست قوى داریم وارد میشویم. دستاورد آن روز ما از جمله این بود که ما توانسته بودیم درحالىکه همهى قدرتهاى هستهاى دنیا امتناع کردند که به ما سوخت بیست درصد را براى مرکز [تحقیقاتى] تهران بدهند - که احتیاج به داروهاى هستهاى داشتیم - ما خودمان توانستیم در شرایط تحریم، سوخت بیست درصد را تولید کنیم، [بعد] این سوخت بیست درصد را تبدیل کنیم به صفحهى سوخت و از آن استفاده کنیم. طرف مقابل مات شد! داستان مفصّلى دارد، شاید خیلى از شماها هم در جریانید؛ طى مذاکرات طولانى، حاضر نشدند به ما [سوخت] بیست درصد را بدهند - یعنى بفروشند - یا اجازه بدهند که آن را کس دیگرى به ما بفروشد. ما گفتیم در داخل تولید میکنیم؛ جوانهاى ما، همین دانشمندان ما، همین قشر زحمتکش پرامید متّکى به نفس، توانستند چشم طرف را خیره کنند؛ [سوخت] بیست درصد را تولید کردند. و شما توجّه دارید، من شاید یک بار دیگر هم گفتهام، (۱) در حرکت غنىسازى هستهاى بخش مهم و دشوار، حرکت از سه درصد و چهار درصد به بیست درصد است؛ از بیست درصد تا نود درصد یک حرکت خیلى سادهاى است. وقتى کسى به بیست درصد رسید، مراحل بعدى بسیار آسان است. بخش دشوار و مهم، این قسمت سهونیم درصد تا بیست درصد است. این راه دشوار را جوانهاى ما رفتند و [سوخت] بیست درصد را تولید کردند و صفحهى سوخت را تولید کردند؛ این یکى از دستاوردهاى ما بود. ما با این روحیّه وارد مذاکره شدیم. راهبرد ایستادگى و تابآورى در مقابل فشارها جواب داد. آمریکایىها اذعان کردند که تحریم اثرى ندارد، همچنانکه اشاره کردند؛ این کاملاً تحلیل درستى است. آمریکایىها به این نتیجه رسیدند که تحریم، دیگر اثر مطلوب آنها را ندارد. دنبال راه دیگرى بودند - وقت دارد تمام میشود؛ من باید تندتند مطالب را عرض بکنم - فهمیدند ما بدون وابستگى میتوانیم به فنّاورى پیشرفته دست پیدا کنیم؛ ما هم با این منطق، توکّل کردیم و وارد مذاکره شدیم.
۴-۳توافق خوب یعنى توافق منصفانه، نه توافق تمامتخواهانه
۹۴/۴/۲
البتّه احتیاط را از دست ندادیم. از اوّل نگاه ما به مذاکرهکنندگان و طرف آمریکایى نگاه شکّآلود بود. طبق تجربههایى که داشتیم، به اینها اطمینان نداشتیم، [لذا] از اوّل با ملاحظه وارد شدیم. نظرمان هم این بود که اگرچنانچه اینها سرِ حرف خودشان ایستادند که خب اشکالى ندارد؛ ما حاضر بودیم هزینه هم بدهیم، یعنى ما عقیده نداریم که در یک مذاکره هیچ هزینهاى نباید داد، هیچ عقبگردى نسبت به بخشى از موضوعات نباید کرد؛ نه، بهقدر صحیح و منطقى و عقلایى حاضر به هزینه دادن هم بودیم؛ منتها ما دنبال توافق خوب بودیم. من این را همینجا عرض بکنم: ما هم میگوییم توافق خوب، آمریکایىها هم میگویند توافق خوب؛ منتها ما که میگوییم توافق خوب، منظورمان توافق منصفانه و عادلانه است؛ آنها که میگویند توافق خوب، توافق تمامتخواهانه است. اندکى در مذاکرات پیش رفته بودیم که زیادهخواهىهاى حضرات شروع شد؛ هرروز یک حرفى، یک بهانهاى؛ شش ماه تبدیل به یک سال شد، طولانىتر شد، مذاکرات شکلهاى گوناگونى پیدا کرد، چانهزنىها و زیادهخواهىها مذاکرات را طولانى کرد، تهدید کردند، تهدید به تحریم بیشتر، حتّى تهدید به بکارگیرى نظامىگرى؛ این تهدیدها را کردند؛ روى میز و زیر میز و این حرفهایى که شنیدهاید.(۲) این رفتار این حضرات تا امروز بوده.
۵-۳دو هدف آمریکا برای پیروزی بر انقلاب اسلامی
۱_۵_۳ ریشهکن کردن صنعت هستهاى در کشور
۹۴/۴/۲
هرکس روند مطالبات آمریکایىها را در این مدّت مطالعه کند و کیفیّت حرفهاى اینها را نگاه کند، به این نتیجه میرسد؛ یکى از دو نکتهى اساسى این است: هدف اینها ریشهکن کردن و از بین بردن صنعت هستهاى در کشور است؛ هدف این است، دنبال این هستند؛ قصدشان این است که ماهیّت هستهاى کشور را از بین ببرند؛ ولو حالا یک اسمى، یک تابلوى بىمحتوایى، یک چیز کاریکاتورىاى وجود داشته باشد، امّا اینها قصد دارند که نگذارند این حرکت هستهاى کشور، صنعت هستهاى یک کشور با اهدافى که نظام جمهورى اسلامى دارد تحقّق پیدا کند. ما اعلام کردیم تا یک سررسید معیّنى بایست بیستهزار مگاوات برق هستهاى داشته باشیم، این نیاز کشور است؛ بیستهزار مگاوات برق هستهاى نیاز ضرورى کشور است؛ این محاسبهشدهى دستگاههاى محاسبهکنندهى کشور است که البتّه در حاشیهى آن، منافع زیاد و برآوردن نیازهاى فراوان دیگر هم وجود دارد؛ اینها میخواهند این اتّفاق نیفتد. البتّه در عین اینکه این صنعت را میخواهند نابود کنند، فشار را هم میخواهند حفظ کنند، قصد برداشتن تحریمها بهصورت کامل را هم - همینطور که ملاحظه میکنید - ندارند، تهدید هم میکنند که تحریمهاى بیشترى را تحمیل خواهیم کرد. این یک نکته است.
۳-۵-۲نیاز دولت کنونی آمریکا به این توافق
۹۴/۴/۲
نکتهى دوّم این است که طرف مقابل ما، یعنى دولت کنونى و مدیریّت کنونى آمریکا، به این توافق احتیاج دارد؛ این هم یک طرف دیگر قضیّه است؛ اینها نیاز دارند به این؛ یک پیروزى بزرگى براى آنها محسوب میشود اگر بتوانند به آن مقصود خودشان در اینجا برسند. این در واقع پیروزى بر انقلاب اسلامى است؛ پیروزى بر ملّتى است که داعیهى استقلال دارد؛ پیروزى بر کشورى است که میتواند الگوى کشورهاى دیگر باشد؛ دستگاه مدیریّت آمریکا به این [توافق] نیازمند است. همهى بگومگوها و چکوچانهها و بدعهدىها و تقلّبهایى که حضرات میکنند، بر محور این دو موضوع میچرخد.
۶-۳لزوم تداوم صنعت هستهاى کشور
۹۴/۴/۲
ما از اوّل، منطقى وارد شدیم، منطقى حرف زدیم، زیادهخواهى نکردیم؛ ما گفتیم طرف، یک تحریم ظالمانهاى را تحمیل کرده است، ما میخواهیم این تحریم برداشته بشود؛ خیلى خب، این یک بدهبستان است، حرفى نداریم که در این زمینه یک چیزى بدهیم، یک چیزى بستانیم تا تحریمها برداشته بشود؛ امّا صنعت هستهاى متوقّف نباید بشود، لطمه نباید بخورد؛ این حرف اوّل است؛ از اوّل این حرف را زدیم و دنبال کردیم تا امروز.
۷-۳ خوش بین نبودن به غرب
۹۴/۱/۲۰
با وجود اینکه من خوشبین نبودم به مذاکرهی با آمریکا، با این مذاکرات موردی، مخالفت نکردم، موافقت کردم؛ از مذاکرهکنندگان هم با همهی وجود حمایت کردم، الان هم حمایت میکنم. از رسیدن به یک توافقی که منافع ملّت ایران را تأمین کند و عزّت ملّت ایران را حفظ کند، صددرصد من حمایت میکنم و استقبال میکنم؛ این را همه بدانند. اگر کسی بگوید که ما مثلاً با توافق یا با رسیدن به یک نقطه مخالفیم، نه، خلاف حق و خلاف واقع گفته است. اگر یک توافقی انجام بگیرد که این توافق توافقی باشد که منافع ملّت را، منافع کشور را تأمین بکند، بنده کاملاً با آن موافقت خواهم کرد.
البتّه این را هم ما گفتیم که توافق نکردن بهتر از توافق بد است ــ که این حرف را آمریکاییها هم میزنند ــ این فرمول، فرمول درستی است؛ توافق نکردن از توافق کردنی که در آن، منافع ملّت پامال بشود، عزّت ملّت از بین برود، ملّت ایران با این عظمت، تحقیر بشود [بهتر است]، توافق نکردن شرف دارد بر یک چنین توافق کردنی.
۸-۳نگرانی از نقض عهد طرف غربی
۹۴/۱/۲۰
جدّاً دغدغه دارم؛ این دغدغه ناشی از آن است که طرف مقابل بشدّت اهل فریب و دروغ و نقضعهد و حرکت در خلاف جهت صحیح است؛ طرف مقابل اینجوری است. یک نمونهاش در همین قضیّه اتّفاق افتاد؛ بعد از آنکه که مذاکرهکنندگان ما مذاکرهشان تمام شد، بعد از چند ساعت بیانیّهی کاخ سفید منتشر شد در تبیین مذاکرات. این بیانیّهای که آنها منتشر کردند ــ که اسمش را میگذارند «فکتشیت» ــ در اغلب موارد خلاف واقع است؛ یعنی روایتی که اینها دارند از مذاکرات و از تفاهم هایی که انجام گرفته است میکنند، یک روایت مخدوش و غلط و خلاف واقع است.
...من البتّه هیچوقت نسبت به مذاکرهی با آمریکا خوشبین نبودم. نه از باب یک توهّم بلکه از باب تجربه؛ تجربه کردیم. حالا اگر یک روزی ــ ما که در آن روز قاعدتاً نخواهیم بود ــ شماها انشاءالله در جریان حوادث و جزئیّات و یادداشتها و نوشتههای این روزها قرار بگیرید، خواهید دید که این تجربهی ما از کجا حاصل شده؛ تجربه کردیم.
۹-۳مذاکرات با آمریکا فقط در موضوع هسته ای
۹۴/۱/۲۰
این مذاکراتی که دارد انجام میگیرد ــ که بخشی از آن هم مذاکرهی با طرفهای آمریکایی است ــ فقط در موضوع هستهای است؛ فقط. ما در هیچ موضوع دیگری فعلاً با آمریکا مذاکره نداریم؛ هیچ؛ این را همه بدانند؛ نه در مسائل منطقه، نه در مسائل گوناگون داخلی، نه در مسائل بینالمللی؛ امروز فقط موضوع مورد بحث و مورد مذاکره، مسائل هستهای است.
حالا، این تجربهای خواهد شد؛ اگر طرف مقابل از کجتابیهای معمولی خودش دست برداشت، این یک تجربهای برای ما میشود که خیلی خب، پس میشود در یک موضوع دیگر هم با اینها مذاکره کرد؛ امّا اگر دیدیم نه، این کجتابیهایی که همیشه از اینها دیدهایم باز هم وجود دارد و کجراهه دارند میروند، خب طبعاً تجربهی گذشتهی ما تقویت خواهد شد.
۱۰-۳ با آمریکا صرفا در قضیه هستهای است و لا غیر
۹۴/۱/۹
نکتهی دوّم در مورد مسائل هستهای این است که این مذاکراتی که امروز در جریان است که با دولتهای اروپایی و با آمریکا مذاکره میکنند، مذاکرهی با آمریکا صرفاً در قضیّهی هستهای است و لاغیر، این را همه بدانند. ما دربارهی مسائل منطقهای با آمریکا مذاکرهای نمیکنیم؛ هدفهای آمریکا در مسائل منطقهای، درست نقطهی مقابل هدفهای ما است. ما در منطقه امنیّت و آرامش میخواهیم، تسلّط ملّتها را میخواهیم؛ سیاست آمریکا در منطقه ایجاد ناامنی است. شما به مصر نگاه کنید، به لیبی نگاه کنید، به سوریه نگاه کنید! دستگاههای استکباری و در رأس آنها آمریکا، درمقابل بیداری اسلامیای که بهوسیلهی ملّتها بهوجود آمد، یک ضدّ حمله را شروع کردند که هنوز ادامه دارد و ملّتها را در منطقه دارد بتدریج بدبخت میکند؛ هدف آنها این است؛ این درست نقطهی مقابل هدفهای ما است. ما نه در مسائل منطقهای، نه در مسائل داخلی و نه در مسئلهی تسلیحات، با آمریکا مطلقا صحبت و مذاکرهای نداریم؛ مذاکره، صرفاً در قضیّهی هستهای است و اینکه ما در موضوع هستهای با روش دیپلماسی چگونه میتوانیم به نتیجه برسیم.
۱۱-۳ضرورت حفظ و صنعتیکردن فناوری هستهای
۱۳۹۴/۰۱/۲۰
من یک خواستههایی از مسئولین داشتهام که این را به آنها عرض کردم، گفتم و روی آنها اصرار دارم. یکی این مسئله است که بدانند دستاورد کنونی هستهای ما چیز باارزشی است؛ این را بدانند؛ به چشم کمارزش و چیز سبک به آن نگاه نکنند؛ چیز با ارزشی است. صنعت هستهای برای یک کشور، یک ضرورت است.
اینکه بعضی ازروشنفکرنماها قلم بردارند و قلم بزنند که «آقا ما صنعت هستهای را میخواهیم چهکار کنیم» این فریب است؛ این شبیه همان حرفی است که زمان قاجارها وقتی نفت کشف شده بود و انگلیسها آمده بودند میخواستند نفت را ببرند، اینجا دولتمرد قاجاری میگفت ما این مادّهی بدبوی عَفِن را میخواهیم چهکار کنیم، بگذارید بردارند ببرند! این شبیه آن است. صنعت هستهای برای یک کشور یک ضرورت است؛ هم برای انرژی، هم برای داروهای هستهای که بسیار مهم است، هم برای تبدیل آب دریا به آب شیرین، و هم برای بسیاری از نیازهای دیگر در زمینهی کشاورزی و غیر کشاورزی. صنعت هستهای در دنیا، یک صنعت پیشرفته است، یک صنعت مهم است؛ این را هم بچّههای ما خودشان به دست آوردند؛ این انفجار ظرفیّتهای درونی و استعدادهای درونی بچّههای ما بود....
دستاورد هستهای، بسیار مهم است و دنبال کردن این صنعت و صنعتی کردن کشور، بسیار چیز لازمی است؛ بایستی این مورد توجّه باشد.
۱۲-۳احتیاج آمریکا به مذاکرات هسته ای
۹۴/۱/۹
اوّلاً در زمینهی مسائل هستهای، دشمنان ما که طرف مقابل ملّت ایران قرار دارند – که عمده هم آمریکا است – اینها دارند با تدبیر و سیاستگذاری حرکت میکنند. این را ما کاملاً توجّه داریم، میفهمند که دارند چهکار میکنند؛ آنها به این مذاکرات احتیاج دارند، آمریکا به مذاکرات هستهای بسیار احتیاج دارد. این اختلافاتی هم که میبینید در بین آمریکاییها هست، سناتورهای آمریکا یکجور، دولت آمریکا یکجور، این معنایش این نیست که اینها به این مذاکرات نیازمند نیستند؛ نه، آن جناح مقابل دولت، مایل است امتیازی را که در این مذاکرات وجود دارد، به نام حریفش که حزب دموکرات است ثبت نشود؛ دنبال این هستند. به این مذاکرات احتیاج دارند و این مذاکرات را برای خودشان لازم میدانند امّا ابراز استغنا میکنند.
در همین پیام نوروزی رئیسجمهور آمریکا متأسّفانه حرفهای غیر صادقانهای وجود داشت. بااینکه نسبت به ملّت ایران علیالظّاهر اظهار دوستی میکنند امّا انسان کاملاً و بروشنی درمییابد که این اظهارات صادقانه نیست. یکی از حرفها این بود که در ایران کسانی هستند که با حلّ دیپلماتیک مسئلهی هستهای موافقت ندارند؛ این را او میگوید. میگوید در ایران کسانی هستند که نمیخواهند مسئلهی هستهای با مذاکرات دیپلماسی حلوفصل بشود؛ این دروغ است؛ در ایران هیچکس نیست که نخواهد مسئلهی هستهای حل بشود و با مذاکرات حل بشود. آنچه ملّت ایران نمیخواهند عبارت است از قبول تحمیلها و زورگوییهای آمریکا؛ این را نمیخواهد. آنچه ملّت ایران در مقابل آن مقاومت میکند قبول زورگوییهای طرف مقابل است. طرف مقابل میگوید بیایید مذاکره کنیم و شما حرفهای ما را موبهمو قبول کنید؛ این را میگوید. ملّت ایران در مقابل این ایستاده است و یقیناً نه مسئولین ما، نه هیئت مذاکرهکننده و پشت سرِ آنها ملّت ایران، مطلقاً این را قبول نخواهد کرد.
۱۳-۳ نقض عهد نکردن ایران در مذاکرات
۹۴/۱/۹
یک نکتهی دیگر؛ آمریکاییها تکرار میکنند که ایران بایستی در تصمیمهایی که میگیرد و چیزهایی که قبول میکند، بازگشتناپذیریای وجود داشته باشد؛ این را ما قبول نداریم. اگرچنانچه طرف مقابل میتواند به هر بهانهای باز هم تحریمها را علیه ملّت ایران برقرار کند، هیچ وجهی ندارد که هیئت مذاکرهکنندهی ما بپذیرد و کاری انجام بدهد که این کار برگشتناپذیر است؛ بههیچوجه، این یک صنعت مردمی است، یک صنعت بومی است، متعلّق به مردم است، دانش آن و فنّاوری آن مال مردم است، باید پیش برود؛ این پیشرفت جزء ذات هر صنعت و فنّاوری است. آنها بحث بمب اتم را پیش میکشند، خب خودشان هم میدانند که ما دنبال سلاح هستهای نیستیم امّا این را یک بهانهای قرار دادهاند برای فشار آوردن بر ملّت ایران. ما در این مذاکرات به همهی تعهّدات بینالمللی پایبند بودیم، ما در این مذاکرات به تعهّدات اخلاق سیاسی-اسلامی پایبند بودیم، ما نقض عهد نکردیم، ما دو جور حرف نزدیم، ما تلوّن بهخرج ندادیم؛ نقطهی مقابل و طرف مقابل ما آمریکاییها هستند، عهدشکنی کردند، تلوّن در آراء نشان دادند، تقلّب نشان دادند، رفتار آنها یک رفتاری است که برای ملّت ما مایهی عبرت است؛ آن کسانی هم که در درون مجموعهی روشنفکری کشور هنوز ملتفت نبودند که طرف مقابلشان – آمریکا – کیست، خوب است نگاه کنند به این مذاکرات و بفهمند با چه کسی مواجهند و آمریکا امروز در دنیا چه دارد انجام میهد.
ارسال نظر