پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مسعود ندافان- مردی اصلاح‌طلب از تبار فریب یا تردید یا تغییر است؛ هنوز ناظران کنش سیاسی او را ناشناخته و پیش‌بینی‌ناپذیر قلمداد می‌کنند اصول منعطف حجاریان باید متناسب با زمان و مکان شناسایی، رصد و تحلیل کرد؛ وی روزگاری با نام جهانگیر صالح‌پور به جدال عبدالکریم سروش  و سپس در شورای شهر اول به نبرد تمام عیار با اعضای کارگزارانی می‌پرداخت هرچند صندلی نایب رییسی برای وی خوش یمن نبود و او را خانه‌نشین کرد؛ وی در هنگامه فتنه در دادگاه طلب توبه و عذرخواهی از مردم کرد و پس از مدتی راوی تدلیس سیستماتیک در انتخابات ریاست‌جمهوری دهم شد و حالا مطلع سخنش را با مبارزه مصلحانه آغاز می‌کند. اطلاح‌طلبان جوان چشم به پدران سیاسی خود دوخته‌اند تا همانند گذار از محاق به فراز سیاسی برسند و سعید حجاریان در صدر مجلس آنان قرار دارد. 

* بازگشت تئوریسین

سعید حجاریان برای پیشبرد دموکراسی از طرحی نو روایت می‌کند؛ طرحی وارونه با ایده امیر پرویز پویان، چریک چپ‌گرای مشهدی، حجاریان در شماره 41  ماهنامه مهرنامه از ضرورت مبارزه مصلحانه و رد تئوری فنا در عرصه سیاست‌ورزی یاد می‌کند؛ وی با مقایسه تطبیقی میان دوران و نحوه مبارزه امیر پرویز پویان با شرایط کنونی ، الگوی عملی برای اصلاح طلبان ترسیم می‌کند. «سازش» ترجیع‌بند جدید الگوی عمل توصیه‌ای عضو سابق حزب مشارکت است، وی مدعی است که «جنبش مصلحانه اعتقاد دارد که به شرط حفظ اصول،«سازش» کار بدی نیست. سازش بار منفی ندارد. همیشه باید تحلیلی مشخصی از شرایط داشت. منظور، حرکت در دایره ممکنات است.» وی همچنین در یک از نکات پیرامون چرایی ترجیح مبارزه مصلحانه نسبت به جنبش مصلحانه نوشت« بر اصول خود می‌ایستد، به این معنی که اولا، می‌گوییم «مبارزه مصلحانه» چون خط قرمز دارد و از خط قرمزش عدول نمی‌کند. ممکن است نظام تصمیم به ایستادن در نقطه‌ای که هست، بگیرد و بگوید می‌خواهم همین جا بایستم و قصد اصلاح نداشته باشد. اما در مشی «مبارزه مصلحانه» وظیفه اصلاح‌طلبان ارشاد، توصیه و اقناع است. ثانیا؛ از آنجا که هیچ‌گاه مشارکت و رقابت سیاسی در کشور منصفانه نیست و شبکه‌های قدرت و ثروت و رسانه در اختیار جریان خاصی قرار دارد؛ لذا مبارزه مصلحانه در عین آنکه همیشه آماده سازش است، با این ناروایی‌ها و بی‌انصافی‌ها سر ستیز دارد. لذا از این جهت، شکل مبارزاتی به خود می‌گیرد.» از سوی دیگر سعید حجاریان در این یادداشت با رد تئوری فنا نوشت« اصلاح‌طلبی و «مبارزه مصلحانه» طرفدار بقاست. اصلاح‌طلب نمی‌خواهد که ماشین دولت را تخریب کند و به قول معروف، «ساختارشکنی» کند. همچنین حفظ حیات مصلحان جامعه و نیز توده مردم برای نیروی اصلاح‌طلب بسیار مهم است. مشی‌ای که چنان که گفته شد «مرگ‌اندیش» نیست چون بنا دارد که باقی بماند و آهسته و پیوسته رود و زمین‌گیر نشود، لذا کار مخفی را نفی کرده و در دایره ممکنات حرکت می‌کند» و شاید پیامی برای بازگشت جوانان جویای نامی که او را شهید زنده اصلاحات می نامند به سخنان پدرخوانده های تئوریک این جریان سیاسی باشد و جلوگیری از رویش احزاب نوپا است زیرا وی «آماتوریسم در سیاست» را «عین فنا» می داند و «سیاست آسانسور ندارد و یک شبه کسی نمی تواند سیاستمدار شود»1

* فتنه 88 ؛ ستیز با رای مردم 

انتخابات ریاست‌جمهوری دهم برنگاه عیارسنجی انطباق گفتار با عمل بود؛ سعید حجاریان که صندوق رای را «تابوت خشونت»و « افراط‌گرایی» می‌دانست2؛ نتیجه صندوق‌های رای در سال 88 را قبول نکرد و روی به خشونت‌های خیابانی آورد و برخلاف گفتارهایش جریان اصلاحات را به سمت افراط‌گرایی و خروج از چارچوب‌ها دعوت کرد. سیاستمدار نازی آبادی پس از دستگیر از سوی نیروهای امنیتی، در دادگاه اعتراف کرد که « من هم در این انتخابات با ارائه تحلیل‌های ناصواب مرتکب خطاهای سهمگین شده‌ام که از آنها تبری می‌جویم» زیرا « شعارهای وهن‌آلود بگیر تا قانون‌شکنی‌های آشکار و صدمه به اموال شخصی وعمومی و حتی قتل و جرح تا کنون در هیچ انتخاباتی سابقه نداشته و سایه کدورت خود را بر زلال چهل میلیون رای مردم افکند و دشمنان این مرز و بوم را به طمع خام انداخت که شاید بتوانند از این وضع گل‌آلود ماهی مراد را صید کنند .» ماهی مراد سعید حجاریان در ستیز با حاکمیت و ملت ناکام ماند. هرچند سایت روزنامه جوان چند ماه پس از آزادی حجاریان نوشت« وی در دیدارهای مختلف با دوستان هم جبهه‌ای خود آزادی از بازداشت را حاصل زیرکی خود دانسته و در پاسخ به این سوال که چطور وی آزاد شده و برخی دیگر از اصلاح‌طلبان هنوز آزاد نشده‌اند،گفته است: فقط بدانید که من نقشم را خوب بازی کرده‌ام. در همین یک منبع آگاه گفت: صحبت‌هایی که حجاریان در دوران بازداشت مطرح کرده با توجه به سابقه امنیتی - اطلاعاتی وی در قالب یک «فریب» قابل ارزیابی بوده و دست‌اندرکاران مربوطه باید به این مساله توجه داشته باشند.» 

با این اوصاف یا فریب یا تغییر؛ مرد پشت‌پرده اصلاحات پس از چهارسال از «ستیز» دست کشیده است و به استقبال «سازش» رفته است. سعید حجاریان در یادداشت جدید که نمایان‌گر تحول سیاست‌ورزی ایشان است می‌نویسد«به طور کلی هر مبارزه‌ای سه مرحله دارد : «اعراض»، «اعتراض» و «تعرض» ، اعراض قلبی است، اعتراض قلبی است، اعتراض لسانی و تعرض، یدی . «مبارزه مصلحانه» مراحل اول و دوم را می‌پذیرد؛ اما «تعرض» عملی مصلحانه نیست؛ ولو اینکه رقیب به آن متوسل شود. نیروی اصلاح‌طلب حتی در برابر تعرض رقیب، حق مقابله  به مثل ندارد. اصلاح‌طلبان به هیچ‌وجه دست به عمل خشونت آمیز نمی‌زنند. فقط می‌توانند «اعراض» یا «اعتراض» کنند»

* سایه سازش یا  تردید ستیز 

سعید عصر ما که چند هفته قبل در میان سوت و کف دانشجویان دانشگاه تهران با جملاتی بریده و نارسا که یادگاری بیمارستان سینا است؛ نوید «دوم خردادی دیگر» را داد و حالا راه «مبارزه مصلحانه» را برای تحقق آن ترسیم می‌کند. زمان مبارزه او و یارانش از هم‌اکنون آغاز شده است؛ مبارزه در سایه سازش و سعید در تردید ستیز. سعید حجاریان متاخر مانند گذشته خواهان «خون» برای آینده اصلاحات نیست؛ او از مبارزه با رسم سازش سخن می‌گوید و ستیز با حاکمیت را به «اما و اگرها» واگذار نماید. شاید بار دیگر شاهد آوای شعار «اصلاحات مرد، زنده باد اصلاحات» از حنجره حجاریان باشیم. نئواصلاح‌طلبی که با انباشت تجربه از سوی سعید حجاریان پیگیری می‌شود؛ اما با این تفاوت که نه مانند صادق خرازی سودای حزب دارد و نه مانند عباس عبدی، انتقادات تلویحی و در لفافه‌اش تعبیر به عبور از اصلاحات می‌شود. 

پی‌نوشت:

1. شهروند امروز، شماره 71 ، 18/8/1387

2. سعید حجاریان ، جمهوریت و افسون‌زدایی از قدرت ، صفحه 42