به گزارش پارس به نقل از رصد، یوکیا آمانو، درحالی برای بررسی پرونده هسته‌ای کشورمان به دعوت ایران به تهران سفر کرده است که در ۲۲ ماه گذشته از دور جدید مذاکرات هسته‌ای، بارها و بارها نام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به‌عنوان یک بازیگر مهم در این گفت‌وگوها به میان آمده اما با بدبینی‌ها و واکنش‌هایی منفی روبرو شده است.

ریشه اصلی این بدبینی‌ها، عملکرد آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ۱۰ سال گذشته بوده که نه فقط به‌عنوان یک نهاد بین‌المللی حامی دستیابی به انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای، از حقوق هسته‌ای تهران دفاع نکرده، بلکه شریک سیاسی کشورهایی شده که با وجود نقض ان.پی.تی درباره خلع سلاح هسته‌ای، اکنون مدعی دفاع از صلح جهانی شده‌اند!

در یک دهه گذشته می‌توان روابط تهران و آژانس را در سه سطح مورد بررسی قرار داد. سطوحی که هیچ‌یک نشانی از پایبندی آژانس به حقوق بین‌الملل را در خود نداشته و معمولا این نهاد بین‌المللی را به اهرمی برای فشار بر کشورمان – و دیگر کشورهای خارج از بلوک قدرت غرب – تبدیل کرده است.

سطح اول) انفعال آژانس و فشار رسانه‌ای غرب

در سطح اول مناسبات تهران و آژانس، این نهاد بین‌المللی که براساس منطق باید ضامن رعایت حقوق بین‌الملل و به‌ویژه معاهده ان.پی.تی باشد، تبدیل به یک بازیگر منفعل شده و با انتشار گزارش‌هایی غیرشفاف، عملا فرصت فضاسازی رسانه‌ای غرب علیه کشورمان را داده است. در سال‌های ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ که اولین فشارها درباره برنامه هسته‌ای کشورمان وارد شد تا تجربه عراق در ایران – همان کشوری که جرج بوش آن را در کنار عراق و کره شمالی، در رأس محور شرارت قرار داده بود – نیز تکرار شود، آژانس نه فقط به‌عنوان یک نهاد صرفا فنی و تخصصی به وظایف خود در قبال برنامه هسته‌ای ایران عمل نکرد بلکه با یک جهت‌گیری آشکار سیاسی در کنار کشورهایی ایستاد که خود با برخورداری از ده‌ها سلاح هسته‌ای، باید تحت اتهام آژانس به‌دلیل نقض پیمان ان.پی.تی باشند.

سطح دوم) بهانه‌جویی و اتهام‌زنی

در سطح دوم که با روی کار آمدن یوکیا آمانو، یک سیاستمدار نئومحافظه کار ژاپنی تشدید شد، آژانس نه فقط با سکوت خود از حقوق هسته‌ای کشورمان مطابق با معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای دفاع نکرد، بلکه با تکیه بر ادعاهای گروهک‌های تروریستی که آشکارا از هیچ دروغ و اتهامی علیه جمهوری اسلامی خودداری نمی‌کنند، گزارش‌هایی با جهت‌گیری منفی علیه کشورمان منتشر کرد و به مدعیان فرصت داد تا ضمن تبدیل پرونده آژانس در ایران به یک پرونده ویژه، زمینه را برای خروج این پرونده از آژانس و تبدیل آن به پرونده‌ای تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد مهیا کنند.

آژانس در این دوره نه تنها یک بازیگر بی‌طرف در مذاکرات هسته‌ای ایران با پروتوئیکای غربی و بعدها ۱+۵ نبود، بلکه به‌عنوان «شاهد مطیع» طرف مقابل علیه تهران به ایفای نقش پرداخت.

سطح سوم) مداخله‌گری در برنامه هسته‌ای کشورمان

آژانس در دوره‌ای دیگر که البته به دلیل هوشمندی تهران چندان طولانی نشد، از راهبردهای دوگانه «سکوت» و «بهانه‌جویی» فراتر رفت و با مداخله آشکار در برنامه هسته‌ای کشورمان، از نظارت حرفه‌ای بر برنامه هسته‌ای تهران، فرصتی به‌منظور جاسوسی و انتقال اسناد و اطلاعات محرمانه کشورمان به بیرون از مرزها ساخت تا به‌این ترتیب از سطح «ناظر حرفه‌ای» به «کنش‌گری سیاسی» تقلیل جایگاه دهد.

تغییر نقش آژانس که احتمال پاسخی به درخواست‌های قدرت‌های جهانی بود، نشان داد چطور یک پرونده تخصصی در مسیر گذار به پرونده‌ای سیاسی، نهادهای بین‌المللی حرفه‌ای را نیز آلوده به جهت‌گیری‌های سیاسی کرده و از درجه اعتبارشان می‌کاهد.

تلاش آژانس به تغییر دوباره نقش خود در پرونده هسته‌ای

با وجود آشکار بودن تغییر نقش آژانس از نظارت تخصصی به کنش‌گری سیاسی در پرونده هسته‌ای کشورمان، حالا در آخرین روزهای گفتگوی هسته‌ای، این نهاد بین‌المللی می‌خواهد متناسب با سناریوهای جدید هسته‌ای، به تغییر نقش مجدد اقدام کرده و بار دیگر در قامت داوری بی‌طرف به رصد برنامه هسته‌ای کشورمان بپردازد.

دور-باطل-تغییر-نقش-آژانس-در-مذاکرات

طبیعی است اگر آژانس از یک دهه گذشته همین نقش را به‌درستی ایفا می‌کرد، امروز هم ایران و هم ۱+۵ می‌توانستند با کمک یک نهاد تخصصی به راستی‌آزمایی آنچه در برنامه هسته‌ای کشورمان مورد تردید خوانده می‌شود، بپردازند، ولی مصرف سیاسی آژانس در ادوار گذشته مذاکرات، امروز وزن این نهاد بین‌المللی برای نقش‌آفرینی تخصصی در حوزه مذاکرات را کاهش داده و بعید است یوکیا آمانو با سفر به تهران بتواند این ذهنیت تاریخی نسبت به آژانس را اصلاح کند. وضعیت آژانس در قبال مذاکرات هسته‌ای ایران و ۱+۵ به‌سان داوری می‌ماند که در مسابقات پیشین دو تیم، به‌وضوح جهت‌گیری خود به سوی یک تیم را ثابت کرده و بنابراین باید به تیم دیگر حق داد که با این تجربه، در بازی حساس پیش‌رو – یعنی اجرای توافق جامع هسته‌ای – نتواند آنطور که انتظار می‌رود به یک نهاد تقلیل یافته به اهرم پیگیری کننده منافع سیاسی چند کشور خاص و لابی‌های تندرو، اعتماد کند.

گزینه‌های پیش‌روی تهران برای پرهیز از نقش منفی آژانس

حالا سوال اینجاست که اگر ایران به داوری آژانس اعتمادی نداشته و آن را بازیچه دست آنهایی می‌داند که برنامه فنی هسته‌ای را به پرونده‌ای سیاسی تبدیل کرده‌اند، پس کشورمان چه گزینه‌هایی برای راستی‌آزمایی برنامه هسته‌ای خود دارد؟

به‌نظر می‌رسد که تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران پاسخ به این پرسش را در قالب سه راهکار پیش‌بینی کرده است:

۱) از بین بردن زمینه موضع‌گیری سیاسی آژانس: در قالب این راهکار، ایران زمینه فشار سیاسی بر آژانس برای موضع‌گیری علیه برنامه هسته‌ای کشورمان را شناسایی کرده و با تلاش برای تضعیف راهبرد ایران‌هراسی، اعتماد دولت‌هایی چون آمریکا و متحدان اروپایی آن که عوامل اصلی فشار بر آژانس بوده‌اند را جلب کرده و به این ترتیب تهران کمک کرده است که آژانس به جایگاه اصلی خود که نظارت فنی و نه موضع‌گیری سیاسی است، بازگردد.

۲) رصد مواضع آژانس در ماه‌های گذشته: ایران در یک سال و نیم گذشته از امضای توافق ژنو، گزارش‌های آژانس را به دقت زیر نظر داشته و به این نتیجه رسیده است که در یک فضای تعاملی بین‌المللی، آژانس قادر است گزارش‌هایی در تایید برنامه هسته‌ای کشورمان منتشر کند. هرچند در همین دوره، تکرار اتهامات مرتبط با پی.ام.دی، علامت سوال‌هایی را درباره صداقت آژانس مطرح می‌کند.

۳) تشکیل داوری فراتر از آژانس: ایران و ۱+۵ می‌توانند با تشکیل یک کمیته داوری مستقل از آژانس در توافق نهایی، عملا داوری مسلط بر آژانس حسب اراده سیاسی طرفین تشکیل داده و مانع از آن شوند که تاثیرپذیری آژانس از لابی‌های تندرو، اجرای توافق را به شکست بکشاند.

بنابراین سفر یوکیا آمانو به تهران را از این بابت می‌توان مهم ارزیابی کرد که فرصتی برای مرور سوابق منفی گذشته آژانس به‌شمار آمده و آمانو می‌تواند با درک دلایل بی‌اعتمادی آژانس، برای زمینه‌چینی جهت تغییر جایگاه خود در معادلات هسته‌ای کشورمان گام‌های بیشتری بردارد. اما آیا آمانو اجازه دارد تن به اجرای چنین مأموریتی برای اصلاح نقش آژانس در قبال برنامه هسته‌ای ایران دهد؟ این را تاریخ نشان خواهد داد