پیامدهای انتقال اس۳۰۰ از روسیه به ایران
به گزارش پارس به نقل از اشراف روسیه برای تغییر پیکره نظم بینالمللی مصمم است و مواضع بسیار متفاوتی نسبت به کشورهای منطقه خاورمیانه اتخاذ کرده که میتواند پیامدهای قابلملاحظهای برای غرب به همراه داشته باشد. روسیه با سیاست خود نسبت به اوکراین و مداخله نظامی در خاک اروپا به نحوی از سیاستهای غرب در خاورمیانه و شمال آفریقا تقلید کرده است و در این میان روابط روسیه و ایران اهمیت چشمگیری دارد.
اندیشکده روابط بینالملل فرانسه در یادداشتی به قلم توماس گومارت مدیر این مؤسسه در تازهترین تحلیل خود به سیاستها و روابط دیپلماتیک روسیه در اروپای شرقی و منطقه خاورمیانه پرداخته است. تحلیلگر مؤسسه روابط بینالملل فرانسه بر این باور است که ارتباط مهمی میان اوضاع موجود در اوکراین و اروپای شرقی (ازجمله شرایط موجود در چچن و شمال قفقاز) و روابط و سیاستهای روسیه در خاورمیانه (بهخصوص در ارتباط با ایران، ترکیه، و کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس) و همچنین روابط همزمان روسیه با اسرائیل و فلسطین وجود دارد و غرب باید سیاستگذاریهای خود در خصوص روسیه را با توجه به اوضاع موجود در این دو منطقه پرتنش شکل دهد.
■ ارتباط مستقیم بحران کنونی خاورمیانه و تنشهای اروپای شرقی ■
درگیریهای همزمان در اروپا و خاورمیانه نظم بینالمللی را به بیثباتی کشانده است. الحاق کریمه به روسیه و بیثباتیهای شرق اوکراین امنیت اروپا را به شدت تضعیف کرده است. در همین حین، اعلام برپایی خلافت خودخوانده و تشکیل «دولت اسلامی» در غرب عراق و همچنین مناطق شرقی سوریه موجب ایجاد هرجومرج و آشوب در خاورمیانه شده است. اگرچه ممکن است برخی سیاستگذاران پدیدههای «سیراق» (اتصال سوریه و عراق) و «روکراین» (اتصال روسیه و اوکراین) را بحرانهایی نامرتبط با یکدیگر بدانند، اما در حقیقت تنشهای اروپای شرقی پیامدهای بسیار شدیدی برای اوضاع خاورمیانه به همراه دارد و بالعکس شرایط کنونی خاورمیانه نیز تبعات ناگواری برای اروپای شرقی به بار میآورد. در واقع، یکی از بزرگترین چالشهای پیشروی حکومت جهانی بحرانی است که در یک سوی آن روسیه پرمدعا و در حال تنزل قرار دارد و در سوی دیگر آن نیز خاورمیانه در حال فروپاشی دیده میشود.
■ آشکار شدن تعاملات پیچیده بینالمللی در پی بحران اوکراین ■
بحران اوکراین نشان داد که روسیه و غرب در درک خود نسبت به روابط بینالملل چقدر با هم اختلاف دارند و همچنین به ظهور دوباره رقابت میان ابرقدرتهای جهان اشاره دارد. اما تمرکز صرف بر اختلافنظر میان روسیه و غرب بر سر موضوع اوکراین امری گمراهکننده است: چراکه این اختلافات بسیار عمیق و محسوس تنها در تعاملات پیچیده میان واشنگتن، لندن، پاریس و مسکو ریشه ندارد و از تعاملات کشورهای عربی، ترکیه، ایران و اسرائیل نیز تأثیر بسیاری میپذیرد. علاوه بر این، بحران اوکراین نشان میدهد که اولویتهای سیاست خارجی کشورهای چین، هند و برخی کشورهای خاورمیانه تا چه حد با اولویتهای سیاست خارجی غرب و کشورهای غربی تفاوت دارد. به عنوان مثال، باید به این حقیقت توجه داشت که پکن، دهلی و تلآویو پس از الحاق کریمه، روسیه را تحریم نکردند.
■ اعضای شورای امنیت در تمامیت ارضی کشورها مداخله میکند ■
– دیدگاه روسیه نسبت به تمامیت ارضی
روسیه در طول دو دهه گذشته اصول چندجانبهگرایی در چارچوب سازمان ملل متحد را بطور موشکافانه زیر نظر گرفته و در عین حال به صراحت روشن کرده است که اجازه نخواهد داد هیچ اقدام چندجانبهای بر تمامیت ارضی این کشور ضربه بزند. روسیه به شرطی از نقش سازمان ملل بهعنوان تنظیمکننده روابط بینالمللی حمایت میکند که تصمیمات جمعی این سازمان بر اساس برابری و مساوات صورت گیرد. شورای امنیت سازمان ملل پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، بررسی کاملی از قدرت آمریکا را در اختیار مسکو قرار داد. روسیه معتقد است مداخلههای نظامی غرب که بدون حکم شورای امنیت سازمان ملل انجام میشوند، به بیثباتی شدید در نظام بینالمللی منجر شدهاند. اما روسیه هم به طریقی از همین رفتار تقلید کرده است. میتوان استدلال کرد که چهار عضو از اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل طی دهه گذشته برای تجزیه سه کشور مستقل از اعمال زور استفاده کردهاند: ایالات متحده آمریکا و انگلیس در عراق، فرانسه و انگلیس در لیبی، و روسیه در اوکراین.
■ تقلید روسیه از سیاستهای غرب در خاورمیانه ■
روسیه با سیاست خود نسبت به اوکراین و مداخله نظامی در خاک اروپا، درواقع، به نحوی از سیاستهای غرب در خاورمیانه و شمال آفریقا تقلید کرده است. مسکو با الحاق کریمه یکی از ادعاهای اصلی خود را علیه غرب مبنی بر اصل عدممداخله از دست داد. اکنون اختلاف فاحشی میان اقدامات روسیه و اظهارات آن مبنی بر تعهد به قوانین بینالمللی و تمامیت ارضی کشورها وجود دارد. روسیه در اشاره به استقلال کوزوو برای توجیه الحاق کریمه دیپلماسی متناقضی دارد زیرا روسیه کوزوو را به رسمیت نمیشناسد اما کریمه را به اتحاد روسیه ملحق کرده است. روسیه منافع امنیتی خود را به هنجارهای بینالمللی ترجیح داده و با اینکار موضع اخلاقی خود را از دست داده است.
■ پیامدهای انتقال سیستم دفاع موشکی اس۳۰۰ از روسیه به ایران ■
– روابط روسیه در خاورمیانه
به نظر میرسد روسیه برای تغییر پیکره نظم بینالمللی مصمم است و مواضع بسیار متفاوتی نسبت به کشورهای منطقه خاورمیانه اتخاذ کرده که میتواند پیامدهای قابلملاحظهای برای غرب به همراه داشته باشد. روابط روسیه با ایران بسیار مهم و محوری است. هر دو تحت تحریمهای بینالمللی هستند و احتمال همگرایی بیشتر میان منافعشان وجود دارد. روسیه قصد دارد موقعیت خود را بهعنوان تأمینکننده تسلیحات نظامی یکی از قدرتهای اصلی منطقهای خاورمیانه تقویت کند. ایران نیاز شدید به حمایتهای نظامی دارد تا بتواند به رقابت استراتژیک خود با کشورهای عرب سنی که به واردات تسلیحات از غرب متکیاند ادامه دهد. روسیه در روابط خود با ایران، اولویت را بر انرژی هستهای و تسلیحات نظامی قرار داده است. تصمیم پوتین مبنی بر لغو ممانعت انتقال سامانههای دفاع موشکی اس۳۰۰ به ایران بازتابی از گامهای جدید روسیه در خاورمیانه است. روسیه با اینکار به خاطر تلاشهای ایران برای تحقق توافق هستهای با جامعه بینالمللی، به این کشور پاداش میدهد. مسکو، از طرف دیگر، با این اقدام پیغام کاملاً روشنی برای غربیها دارد: حتی اگر مذاکرات هستهای تا پایان ماه ژوئن شکست بخورد، روسیه از اعمال تحریمهای جدید علیه ایران حمایت نخواهد کرد.
■ انتقاد روسیه از روابط و اقدامات کشورهای عربی خاورمیانه ■
روسیه، از طرفی، هیچ تحمل سیاسی در برابر کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس از خود نشان نمیدهد. روسیه روابط بسیار پیچیدهای با عربستانسعودی دارد؛ کشوری که از سال ۱۹۴۵ میلادی متحد آمریکاست و از نظر مصارف نظامی و تسلیحاتی، چهارمین کشور دنیا به شمار میرود. همچنین از آنجا که روسیه تنها ابرقدرت دنیاست که در زمینه خرید انرژی با کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس ارتباط ندارد، احساس میکند که میتواند به راحتی از روابط آنها با فرانسه، آمریکا و انگلیس انتقاد کند. به باور روسیه، تناقض شگرفی میان ادعای جنگ علیه تروریسم و حفظ روابط نزدیک با کشورهای پرچمدار تروریسم وجود دارد. بعلاوه، مسکو معتقد است که خطر اصلی از پیشروی سنیها در داخل و خارج از منطقه، ازجمله قفقاز و آسیای مرکزی، ناشی میشود.
■ روابط نهچندان پایدار و سودمند روسیه با مصر و ترکیه ■
روسیه، بهجز ایران، روابط دیپلماتیک دیگری را نیز در خاورمیانه ادامه میدهد. روسیه، حامی اصلی نظامی حکومت بشار اسد در سوریه است. استفاده از سلاحهای شیمیایی نقطه عطفی در آراء عمومی غرب ایجاد کرد و مسکو، در سپتامبر سال ۲۰۱۳ میلادی، پیشنهاد تحویل زرادخانه شیمیایی بشار اسد را ارائه داد تا از احتمال مداخله نظامی غرب جلوگیری کند. روسیه و مصر از دیرباز روابط پرتنشی با یکدیگر داشتهاند که اخیراً هم اقدامات عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر بر این تنشها افزوده است. روسیه، در سوی دیگر، روابط خود را با ترکیه بهبود بخشیده است و بهخصوص پس از لغو پروژه جریان جنوبی در دسامبر سال ۲۰۱۴، روابط این دو کشور در حوزه انرژی افزایش یافت. اما استحکام این رابطه، با توجه به موضوع کریمه و دیپلماسی مبهم آنکارا در خصوص خاورمیانه، نامعلوم است. مسکو در کردستان عراق نیز فعال است. ترکیه هم، که از اعضای ناتو است، تهدید بالقوهای برای حاشیه جنوبی قلمروی روسیه محسوب میشود.
■ روابط روسیه با اسرائیل و فلسطین ■
روابط میان روسیه و اسرائیل، بهخصوص در حوزه مسائل امنیتی، اساسی و بنیادی است. اروپا و آمریکا اغلب این رابطه دوجانبه را دستکم میگیرند؛ برای مثال، عدم حضور اسرائیل در اجلاس عمومی سازمان ملل در ماه مارس ۲۰۱۴ میلادی در مخالفت با الحاق کریمه یکی از این موارد است. روسیه، در عین حال، همواره از فلسطین حمایت کرده است. محمود عباس رئیس دولت خودگردان فلسطین روابط محکمی با روسیه دارد و در گفتگوهای میان روسیه و حماس در مارس ۲۰۰۶ میلادی بر این امر صحه گذاشته شد که حماس، از نظر روسیه، سازمانی تروریستی نیست. در حالی که غرب تنها با یکی از این دو (اسرائیل و فلسطین) رابطه دارد، روسیه توانسته تعادلی میان روابط خود با هر دوی آنها برقرار کند.
■ حملات تروریستی امارت اسلامی قفقاز به روسیه ■
روسیه طی بیست سال گذشته همواره مورد حملات تروریستی قرار گرفته است. میان امارت اسلامی قفقاز (گروه شبهنظامی جهادی که قصد دارد روسیه را از شمال قفقاز خارج کرده و پادشاهی اسلامی در آن منطقه تأسیس نماید) و سیستم جهانی جهاد روابط پیچیدهای برقرار است. با این حال، تعداد نظامیان داوطلب قفقازی در “سیراق” در حال افزایش است و حدود ۱۵۰۰ جنگجوی چچنی هماکنون در سوریه حضور دارند. به نظر میرسد اکثر افراطیون قفقازی به جای پیوستن به امارت اسلامی قفقاز، به داعش ملحق شدهاند.
■ روابط روسیه در خاورمیانه میتواند اوضاع رقابت با غرب را دگرگون کند ■
روابط روسیه در خاورمیانه میتواند اوضاع رقابت این کشور با غرب را دگرگون کند. سیاستگذاران اروپا، با توجه به تعاملات شدید میان دو میدان “سیراق” و “روکراین”، باید بر نکات زیر متمرکز شوند:
۱- چچن و شمال قفقاز: شدت گرفتن بیثباتی در چچن و شمال قفقاز، به نقطه اتصال مهمی میان دو میدان “سیراق” و “روکراین” اشاره دارد. در یک سو، رمضان کادیروف رئیسجمهور چچن صدها جنگجو برای مبارزه علیه جداییطلبان طرفدار روسیه در شرق اوکراین اعزام کرده است. کادیروف همچنین تظاهرات عمومی گستردهای را علیه “دشمنان اسلام” در گروزنی برگزار کرد و با این اقدام، واکنش روزنامهنگاران و سیاستمداران غربی به حملات تروریستی مجله طنز شارلی ابدو پاریس را محکوم کرد. در سوی دیگر، جنگجویان آموزشدیده بسیاری از شمال قفقاز به داعش پیوستهاند و احتمال بازگشت این جهادیون افراطی و ایجاد بیثباتی وجود دارد. مهمتر آن که، ثبات روسیه نه تنها به روابط میان رمضان کادیروف و ولادیمیر پوتین وابسته است بلکه به نقش آینده امارت اسلامی قفقاز در جهاد جهانی نیز بستگی دارد.
■ تأثیر نتایج مذاکرات هستهای بر آینده موقعیت روسیه در خاورمیانه ■
۲- توافق هستهای ایران: قرار است توافق بین ایران و گروه ۱+۵ بر سر برنامه هستهای ایران تا پایان ژوئن ۲۰۱۵ میلادی به نتیجه برسد، هرچند که احتمال تمدید دوباره مذاکرات وجود دارد. این مسئله بدون شک یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی ثبات منطقهای و جهانی است. تصمیم پوتین مبنی بر انتقال سامانههای دفاع موشکی اس۳۰۰ به ایران میتواند سیاست آینده روسیه را در این خصوص تحتالشعاع قرار دهد. اگر مذاکرات در نهایت شکست بخورند و تحریمها علیه ایران به قوت خود باقی بماند، احتمال آشتی و سازش میان ایران و روسیه (که هر دو زیر فشار تحریمهای بینالمللیاند) وجود خواهد داشت. اگر مذاکرات با موفقیت و حصول توافق به سرانجام برسد و تحریمها به زودی برداشته شوند، درآنصورت ایران نمونه یک کشور منزوی خواهد بود که دوباره به جامعه بینالمللی بازمیگردد. این امر پیغام روشنی برای مسکو خواهد داشت. تحریمهای غرب علیه روسیه بر سر مسئله اوکراین در سالهای آینده تأثیر شگرفی بر موقعیت روسیه در خاورمیانه، ازجمله روابط آن با چین، خواهد گذاشت.
ارسال نظر