پارس بررسي مي كند:
عبور از خط قرمزهاي نظام، فرش قرمز براي حمله نظامي/ كاخ سفيد به دنبال ابزاری برای کاهش مستمر قدرت ایران
اگر در برابر غرب به ویژه آمریکا عقب نشینی صورت پذیرت به طور حتم آنان بیشتر از گذشته جریح و ددمنشانه با انقلاب اسلامی برخورد میکنند.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- شواهد و قرائن نشان مي دهد آمريكاييها مي خواهند آن قدر با بدعهدي و مذاكرات هسته اي را به سمتي ببرد كه ايران يا به توافقي بد تن دهد و يا اينكه مجبور به ترك ميز مذاكره شده و بتواند پروژه ايران هراسي را سامان دهد. بنا به تعریف، توافق خوب در اینجا توافقی است که زیر ساخت تحریم ها را بر می چیند و صرفا در ازای اطمینان از صلح آمیز بودن ماهیت برنامه هسته ای ایران، زیرساخت برنامه هسته ای ایران طبق معاهده را حفظ می کند. بویژه اینکه مردم ایران دریافته اند توافق هسته ای نه فقط تحریم ها را سبک تر نخواهد کرد، بلکه با مستقر کردن یک رژیم ویژه بازرسی در ایران امنیت آنها را هم به طور اساسی به خطر خواهد انداخت كه عبور از خط قرمز هاي نظام در واقع پذيرش اين رژيم ويژه بازرسي است و فرش قرمزي خواهد بود تا ايالات متحده به طور مستقيم و يا در جنگي نيابتي، ايران را هدف كارخانه هاي اسلحه سازي اش قرار دهد.
1- قانون اساسی به طور صریح اشاره نموده است «تعیین سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام» وظیفه رهبری است و رهبری بایستی در این وظیفه اهتمام جدی داشته باشد. تا به امروز حضرت آیت الله خامنه ای حفظه الله با همراهی ملت و عنایت الهی در این مسئولیت به طور کامل توانسته است کشور را از بحران های گوناگون نجات دهد.
در سال های اخیر مسئله ی هسته ای از سوی غرب به عنوان بهانه مطرح شده تا کشور را به لبه پرتگاه سوق دهد. در واقع غرب با این کلیدواژه بخشی از تحریم های ظالمانه خود را علیه ملت ایران تحمیل نمود و همین موضوع دستمایه سیاسیون در انتخابات شد. هم چرخ های زندگی بچرخد و هم سانتی فیوژه ها نمونه ای از این دستمایگی سیاسی است. اما همین موضوع کافی بود تا غرب بهانه کافی نسبت به اعمال فشارهای بیشتر داشته باشد.
مسئله ی هسته ای توسط غرب بهانه ای بیش نیست. دهه ی شصت وقتی هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران را در آبهای خلیج فارس مورد حمله قرار گرفت مسئله هسته ای مطرح نبود یا زمانی که دهه ی هفتاد تحریم های مختلفی توسط غرب وضع گردید تنها مسئله ای که مطرح بود انقلاب اسلامی و اسلامیت ملت مبارز ایران است. نداریم در تاریخ یک صد سال اخیر کشوری بخواهد در برابر استکبار جهانی چه در شرق و چه در غرب بایستد مگر اینکه آنان با مشت پولادین بر سر ملت ها بزنند. ظهور انقلاب اسلامی این معادلات را بهم ریخت و جنگ تحمیلی عکس این سیاست را نشان دهد. پایداری انقلاب اسلامی تا به امروز خود موید این رویکرد است. غرب مسائلی همچون حقوق بشر، حمایت از گروه های مقاومت در منطقه و... را مطرح ساخته تا پس از هسته ای میز مذاکره را برای امورات دیگر پیش بکشد. برهمین اساس:
2- مهمترین خط قرمز حفظ استحکام درون نظام است. نبایستی به بهانه رفع تحریم های هسته ای که طبق اعلام کارشناسان بخش کوچکی از تحریم هاست و در آینده نزدیک تحریم ها با عنوان دیگر جای آن را میگیرد، تمام انرژی کشور و نظام مصروف این موضوع گردد و مذاکره برای مذاکره صورت پذیرد . به طور حتم در بلند مدت این نیز به ضرر نظام وملت تمام خواهد شد و به تعبیر رهبری کلید حل مشکل کشور در لوزان نیست! نکته ای که اگر مسئولان دولت تدبیر و امید به آن توجه می نمودند می توانستند با فرصت موجود و پیاده سازی اقتصاد مقاومتی از آن استفاده نمود و کشور را مصونیت ببخشند.اما باگذشت 15ماه از ابلاغ سیاست های اقتصاد مقاومتی چیزی مشاهده نشده است. در همین راستا باهنر نائب رئیس مجلس شورای اسلامی از گله مندی رهبری نسبت به عدم اجرای اقتصاد مقاومتی سخن به میان آورد.(1) در مجموع بایستی گفت آنچه مشکل حل میکند نگاه به درون است نه توجه به کدخدا! ظرفیت های عظیم نیروی انسانی متعهد و متخصص، معادن مختلف و نعمت های الهی همه قادر هست کشوری را که در بدترین شرایط قرار دارد یک کشور قدرتمند منطقه ای و مصون از تهدید مبدل سازد.
3- یکی از خطوط قرمز کشور حفظ اقتدار و عزت در حین مذاکرات است. تهدید، تحقیر و توهین به یک ملت و در عین حال مذاکره با او یعنی اغفال و دور نگه داشتن آن ملت از مسئله اصلی و برنامه ریزی برای ضربه زدن از پشت. واقعیتی که در حال حاضر شاهد هستیم این است که غرب هر روز تهدیدی جدید علیه ملت ایران اعلام می دارد اما در پای میز مذاکره حضور پیدا نموده و مذاکره می کنند. شرف و عزت ملی این اجازه را نمی دهد تا در زیر شبح تهدید نمایندگانشان به مذاکره بپردازند و با دشمن جانی و احمق مذاکره کنند. در ایام مذاکرات همگان شاهد هستند چه میزان تهدید از سوی مقاومت آمریکا اعلام شده است. تا جایی که هنوز با بی شرمی تمام به مطرح بودن گزینه های نظامی اشاره میکنند. حرف های اشتون کاتر در سنای آمریکا موید این ادعاست.
4- ترور دانشمندان هسته ای و تخریب دستگاه های هسته ای با استفاده از فناوری های مختلف همچون ویروس اکستاکس نت، دستکاری در قطعات ماشین ها و... بخشی از خرابکاری غرب در موضوع ممانعت از رسیدن ایران به قله های افتخارات علمی و هسته ای است. اینکه رهبری معظم انقلاب به بازجویی از دانشمندان هسته ای و عدم بازرسی از صنایع نظامی اشاره میکند بخشی از آن ناظر به این مسئله است. اما بخش دیگر کارشکنی غرب و همکاری جاسوسی و اطلاعاتی سازمان بین المللی انرژی هسته ای برای افشای اسناد محرمانه کشور و در اختیار قرار گرفتن آن توسط دشمنان قسم خورده ی ملت است تا بدین وسیله هر زمان و هر مکانی ضربه متقابل و متخاصم خود را به جمهوری اسلامی ایران وارد سازند . اما در ذیل این فرمایش یک مسئله بسیار حساس است که شاید کسی به آن نپرداخته باشد. زمانی که دانشمندان هسته ای با تمامی ممنوعیت موجود دست به تلاش مجدانه میزنند و حتی در برابر مشکلات مالی و امنیتی و ترور صبر پیشه میکنند، زمزمه هایی از بی فایده بودن انرژی هسته ای برای کشور شنیده می شود و افرادی همچون شیرزاد و زیباکلام آم را فاقد کارایی می دانند. (2) به طور حتم امید و علاقه دانشمندان از بین خواهد رفت. برهمین اساس رهبری از جمله «من نخواهم گذاشت» استفاده کرد تا ضمن مشخص ساختن خط قرمز نظام دلایل امنیتی، حمایت جامع و چتر پدرانه خود را از جهادگران عرصه علم به همگان نشان دهند و بیان فرمایند نظام نسبت به مجاهدت آنان قدردان است.
5- بدعهدی و خدعه ی غرب از سالیان پیش در کشور برای ملت مبارز ایران درس عبرت بوده است. امروز نیز شاهد هستیم پای میز مذاکرات هر روز یک حرف میزنند و حتی بر سر قرارهای ظالمانه خود نیز ایستادگی نمی کنند. در واقع خط قرمزی دیگر که نظام به آن توجه دارد هوشیاری مسئولان نسبت به دشمنی دشمنان است. نبایستی اینطور القا شود که آمریکا و همپیمانانش چه انگلیس و چه فرانسه و دیگر کشورهای مذاکره کننده به دنبال حل مناقشه هستند. بلکه تمام سعیشان در نابود سازی انقلاب به هر نحوی است. غرب به دنبال همان چیزی است که رهبری از آن به عنوان غیرت مطرح ساخته اند. غیرت دینی اساس مذاکره غرب است. می خواهند جمهوری اسلامی ایران نسبت به آرمان فلسطین نتواند ایستادگی کند. میخواهند شکست ایران اسلامی را ببینند و نگذارند هیچ کشوری از ایران اسلامی الگو گیری کنند. خدعه آمریکایی یعنی این و مسئولان مذاکره کننده بایستی این موضوع را توجه داشته باشند.
فرجام سخن:
هدف اصلی این چارچوب هم آن است که توافق هسته ای را بدل به ابزاری برای کاهش مستمر قدرت منطقه ای ایران بکند. آنچه مسئولان بایستی در مذاکرات هسته ای توجه کنند مسئله نفی سبیل است. غرب نباید به توانمندی برسد که بر ایران اسلامی تحکم کند و استقلال کشور را نفی کند. از سویی مردم آگاه هستند پنج یا شش کشور جامعه جهانی نیستند و جامعه جهانی در اجلاس های مختلف به صلح آمیز بودن برنامه ی هسته ای اذعان داشتند. نم و سازمان های مختلف بین المللی موید این موضوع است. بیانات رهبری در مشخص ساختن خطوط قرمز در واقع بیان اساس انقلاب است زیرا در برابر مهاجم متاخصم بهترین دفاع تهاجم است. اگر در برابر غرب به ویژه آمریکا عقب نشینی صورت پذیرت به طور حتم آنان بیشتر از گذشته جریح و ددمنشانه با انقلاب اسلامی برخورد میکنند.
1) رهبری از عدم اجرای اقتصاد مقاومتی ناراحت اند
داشتن استقلال است تا آزاد معاش و زندگی مان را بنحو احسن خودمان مقرر کنیم.
مطلب دوم ، ما نیاز نداریم از گزینه جنگ امریکا واهمه داشته باشیم . این قول کاغذی را ملت ویتنام و کره شمالی و کوبا مستقیماً و حزب اله لبنان با مقاومت و فداکاری همراه با تدبیر بزانو درآورده اند ، ما که منابع مان از همه نظر از آنها بیشتر است