توافق هستهای روابط ایران و آمریکا را عادی نمیکند
به گزارش پارس به نقل از دیپلماسی ایرانی باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا سعی داشت به کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس اطمینان دهد که امنیت و همچنین روابط آنها با آمریکا در نتیجه توافق هسته ای با ایران به خطر نمی افتد. اما به گفته ولی نصر رئیس دانشکده مطالعات پیشرفته بین الملل دانشگاه جان هاپکینز، اوباما در دیدار اخیر خود با مقامات شش عضو شورای همکاری خلیج فارس، از موافقت با درخواست اصلی این کشورها در زمینه یک معاهده دفاع مشترک خودداری کرد.
زاکاری لوب در مورد تشدید اختلافات میان آمریکا و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس با ولی نصر رئیس گفت وگو کرد و متن این مصاحبه روز 22 ماه مه در پایگاه اینترنتی شورای روابط خارجی منتشر شد:
آیا رئیس جمهور اوباما در کمپ دیوید در متقاعد کردن کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به پذیرش مذاکرات با ایران موفق شد؟
هدف دولت این بود که بگوید تضمین های قابل قبولی برای متحدان خود فراهم آورده، اما واضح است که چنین اتفاقی رخ نداد. متحدان به دنبال چیزی ورای یک دیدار سرسری بودند: آنها یک تضمین واقعی از دولت می خواستند. اما حتی پیش از حضور در کمپ دیوید، برای آنها واضح بود که چنین اتفاقی روی نخواهد داد. مسئله قابل توجه تنها توافق هسته ای ایران نیست؛ بلکه دولتی است که به ترک منطقه (خاورمیانه) متعهد شده است. اعراب به دنبال بسته های امنیتی هستند که تعهدات آمریکا را در منطقه تجدید کند و واضح است که به خواسته خود نمی رسند. از این رو، آینده روابط با آمریکا از نظر آنها به طور کلی زیر سوال رفته است.
در مورد موضع اوباما در این مورد که آمریکا امنیت خارجی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را تامین می کند، اما بزرگترین تهدید برای رژیم های منطقه، تهدید داخلی است، چه نظری دارید؟
در مورد این مسئله اختلاف نظر وجود دارد. آمریکا ترجیح می دهد به تهدیدها برای مرزهای کشورهای عرب همچون حملات زمینی و هوایی رسیدگی کند. بیشتر کشورهای عرب انتظار حمله زمینی و یا دریایی از سوی ایران را ندارند. مقامات عربی تهدید اصلی را در مداخله ایران در امور داخلی خود می دانند؛ حال مسئله به بحرین یا یمن مربوط باشد و یا به درگیری میان جوانان و قدرت های سنتی و یا میان فقرا و اغنیاء. دولت اوباما مسائل مربوط به امور داخلی را آسیب پذیری داخلی می داند که کشورهای عرب خود باید به آنها رسیدگی کنند و این دیدگاه در عمل به مثابه این است که به آنها می گوید تمایلی به محافظت از آنها در آنچه تهدید اصلی می پندارند، ندارد. حتی در مورد وعده محافظت در مقابل تهدیدهای خارجی، کشورهای عربی خواستار یک معاهده هستند و آمریکا تنها آمادگی خود را برای ارائه تسلیحات به آنها اعلام کرده است که بتوانند از خود دفاع کنند.
اعراب تضمینی برای روابط ویژه با آمریکا می خواهند؛ تضمینی از سوی آمریکا که مفهوم آن این باشد: «ما خاورمیانه را منطقه ای مهم و راهبردی برای آمریکا و روابط با شما را از نظر راهبردی حائز اهمیت می دانیم.» از دیدگاه اعراب، تنها بسته امنیتی می تواند تعهد آمریکا را در این دو جبهه نشان دهد.
به نظر می رسد نگرانی پنهان کشورهای عربی از این مسئله است که توافق هسته ای یک تبادل یک مرحله ای نباشد و در مقابل، زمینه را برای معاملات بیشتر میان واشنگتن و تهران فراهم آورد. مصالحه آمریکا و ایران تا چه اندازه محتمل است؟
این مسئله برای اعراب جدی است. شیوه برخورد آنها نشان می دهد که باور دارند توافق هسته ای موفقیت آمیز خواهد بود و پتانسیل همکاری های بیشتر آمریکا با ایران وجود دارد. ممکن است اظهارات بسیاری در مورد دیدگاه های متفاوت آمریکا و ایران در مورد مسائلی همچون سوریه و یا یمن مطرح شود. اما با توجه به رفتارهای کشورهای عربی، آنها مسئله را طور دیگری می بینند. برای واشنگتن، مدیریت اتحادها به معنای درک شیوه نگرش متحدان به منافعشان است؛ نگرانی اعراب از دیدگاه آنها به مسئله ناشی می شود و نه شیوه ای که آمریکا به مسئله می نگرد.
آیا ممکن است توافق هسته ای سبب تغییر سیاستگذاری های آمریکا در خاورمیانه شود؟
در مسیر عادی سازی روابط آمریکا و ایران چالش های بسیاری وجود دارد، اما مذاکرات یک تابوی بزرگ را از بین برد. گفتگوها برخی از واقعیت های اساسی را تغییر داد؛ برای نمونه، این باور را که آمریکا و ایران هیچگاه با یکدیگر گفتگو نخواهند کرد؛ اینکه آنها هیچگاه در مورد هیچ موضوعی به توافق نمی رسند؛ اینکه دولتمردان آمریکایی و ایرانی هیچگاه نمی توانند روابط کارآمد داشته باشند. اما پس از توافق، هر دو کشور لازم است به برخی سیاست های دشوار داخلی رسیدگی کنند. در اجرای توافق چالش هایی به وجود خواهد آمد و اگر قرار باشد توافق تاثیری بر دولت ایران داشته باشد، مسئله ای که فرض نانوشته در مورد عادی سازی روابط است، این اتفاق در کوتاه مدت و بدون درگیری صورت نخواهد گرفت. خاورمیانه در اطراف ایران و زیر پاهای آمریکا در حال فروپاشی است. درگیری ها در سوریه شدید است؛ عراق لب مرز فروپاشی است و لیبی در شرف انفجار است. یمن شاهد درگیری های داخلی است و با همسایه خود وارد جنگ شده است. در طرف دیگر ماجرا نیز کشورهای دیگر منطقه قرار دارند که به شدت آسیب پذیر هستند. ایران و آمریکا ممکن است در یک منطقه زمینه ای برای همکاری بیابند و در منطقه ای دیگر با یکدیگر درگیر شوند. مذاکرات هسته ای مسئله مهمی است. توافق هسته ای مهم تر خواهد بود. اما هیچ یک به معامله مستقیم و یا عادی سازی روابط منجر نمی شوند. بهبود روابط میان آمریکا و تهران مدتی زمان می برد.
نظر شما در مورد این ادعا که توافق هسته ای با فراهم کردن دسترسی ایران به منابع، این کشور را در پیشروی ها و یا استفاده از گروه های نیابتی ترغیب می کند و ثبات در منطقه را بیش از پیش از بین می برد، چیست؟
ممکن است درست باشد، ممکن است اشتباه باشد. آزادسازی منابع مالی همچنین به این معناست که ایران می بایست با آمریکا هماهنگ بماند. مشارکت ایران در این درگیری ها تنها نتیجه میزان منابع مالی این کشور نیست؛ بلکه بیشتر نتیجه اهمیت این درگیری ها برای منافع ملی می باشد. اگر توافق هسته ای منافع ملی ایران را تامین کند، می تواند به عنوان عامل کاهش دهنده تمایل ایران در مداخله عمل کند.
عربستان سعودی اعلام کرده است هر گونه قابلیت هسته ای را که ایران به دست آورد، کسب خواهد کرد. از این رو، توافق منع گسترش تسلیحات هسته ای ممکن است به اشتباه به گسترش قابلیت هسته ای در خاورمیانه منجر شود.
این امکان وجود دارد. اما هر کشوری که بخواهد این مسیر را طی کند می بایست ابتدا تحلیلی روی هزینه ها و فواید انجام دهد. آیا این کشور حاضر خواهد بود خطر تحریم های اقتصادی بین المللی را بپذیرد؟ در نهایت، اگر عربستان سعودی نتیجه این اقدام خود، هزینه های آن و مسیر دستیابی به این خواسته را بررسی کند، احتمالا تصمیم می گیرد این مسیر را طی نکند. دستیابی عربستان سعودی به سلاح هسته ای هم برای اسرائیل تهدید خواهد بود و هم نقض معاهده منع گسترش تسلیحات هسته ای محسوب می شود. همه اینها اکنون در حد حرف است. مشخص نیست آمریکا چه واکنشی به این مسئله نشان می دهد. آمریکا پیشتر پاکستان را در پی برنامه هسته ای این کشور تحریم کرد و این در حالی بود که پاکستان نیز به دلیلی مشابه عربستان (دستیابی هند به بمب اتم) به دنبال تسلیحات هسته ای رفت. به طور عمومی، آمریکا در مورد تصمیم گیری های اینچنینی با توجه به توجیه های راهبردی واکنش نشان نمی دهد؛ شاید تنها استثنا اسرائیل بوده است. اما آمریکا در مورد پاکستان، هند، ایران، لیبی و کره شمالی همراه با جامعه بین المللی تدابیر مجازاتی را پیش برده است تا از هسته ای شدن این کشورها جلوگیری کند. همه این کشورها هزینه گزافی برای پیمودن این مسیر پرداختند.
ارسال نظر