تفاوت گزینههای «روی میز» و«زیر میز»
براساس مفاد سند، ایران از قربانیان حملات سایبری علیه شرکتهای نفتیاش در سال ۲۰۱۲ بوده است.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- سید ناصر نعمتی- شعار «تغییر» که اوباما با آن توانست رای مردم ایالات متحده را برای ورود به کاخ سفید جلب کند، میتوان گفت در ماهیت سیاست خارجی آمریکا بروز و ظهور نداشته است. بررسی کارنامه اوباما در آخرین سال ریاست جمهوریاش هرچند نشان میدهد او سعی کرده ادبیات متفاوتی را نسبت به گذشته در این حوزه حاکم کند اما این تصویر بظاهر متفاوت نتوانسته است نشانههای سیاست سلطهجویانه این کشور را در حوزه روابط خارجی پنهان کند.
ارتباط با ایران و پرونده مذاکرات هستهای یکی از محورهای مهمی بود که در این دوره اوباما پیش و پس از انتخاب به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده بر آن تاکید میکرد. مکالمه او با رئیسجمهور ایران و توافق ژنو نمونهای از این تغییرات بود که او خیلی دوست داشت همگان به آنها توجه کنند؛ اما جا دارد دوباره به این سوال پاسخ داده شود که آیا واقعا تغییری در رفتار این کشور در برابر ایران نسبت به سه دهه گذشته رخ داده است؟
خرابکاری هستهای؛ مهمترین گزینه آمریکایی
پرونده «جفری استرلینگ» یکی از ماموران سازمان سیا که در ماجرای خرابکاری هستهای در ایران دست داشته دوباره این موضوع را در محافل خبری و رسانهای طرح کرده است که آیا واقعا آمریکا در رفتار خود در برابر ایران صداقت دارد؟ این مامور آمریکایی در ارتباط با افشای اطلاعاتی محکوم شده که در کتاب یکی از خبرنگاران نیویورکتایمز منتشر شده است. در این کتاب به پروژه سازمان سیا برای ارائه اطلاعات نادرست و فروش تجهیزات دستکاری شده به ایران اشاره شده است. اطلاعات و تجهیزاتی که با هدف آسیب زدن به تاسیسات هستهای به جمهوری اسلامی داده شده است.
جالب اینجاست که پس از انتشار این کتاب و مطالب مربوط به این پرونده، دادگاهی در آمریکا موضوع را پیگیری کرد و در اظهارنظرها درباره این ماجرا گفته شد پیگیری مطالب منتشر شده در این کتاب از آن رو در دستور کار دولت آمریکا قرار گرفته که از برخی عملیات و تاکتیکهای سازمان سیا و به طور کل ایالات متحده در ارتباط با پرونده ایران پرده برداشته است. ماجرایی که بیش از همه نشان میداد این دستی که با پوشش دستکش مخملی برای تعامل به سوی ایران دراز شده به اصطلاح همان دست چدنی است و سیاستهای پیشین هنوز در دستور کار اتاقهای پنهان کاخ سفید برای خرابکاری هستهای در ایران قرار دارد.
وسواس دولت آمریکا در پیگیری این پرونده و محکومیت این عامل سازمان سیا نشان داد این اسناد از اهمیت بالایی در روابط خارجی آمریکا برخوردار است و نهتنها ایران میتواند از آنها برای اثبات ادعاهای خود در ارتباط با آمریکا استفاده کند بلکه به چهره این کشور در جامعه جهانی نیز ضربه وارد میکند.در این کتاب به معاملهای اشاره شده است که از سوی سازمان سیا طراحی میشود و براساس آن به جای اطلاعات مورد نیاز ایران قرار بوده است اطلاعات لازم برای ساخت سلاح هستهای به این کشور انتقال داده شود و از این طریق با انتشار اسناد این معامله خودساخته، جمهوری اسلامی به تلاش برای ساخت سلاح هستهای متهم شود. حالا با رو شدن دست آمریکاییها دوباره موضع منتقدان رفتار سیاست خارجی آمریکا تقویت شده است و بیش از پیش بر این اصل تاکید میشود که هیچ گاه نمیتوان روی صداقت آمریکاییها حساب باز کرد. در این کتاب به ابعاد دیگری از عملیات سیا برای خرابکاری هستهای در ایران اشاراتی شده است.
رونمایی ویکیلیکس از جریان پشت مذاکرات
البته این موضوع برای ایرانیها تازگی نداشت. رهبر معظم انقلاب در سخنرانیهای خود در جریان مذاکرات هستهای مدام بر این نکته تاکید میکردند که ما به آمریکاییها اعتماد نداریم. برخلاف آنچه از سوی غرب به عنوان فرآیند اعتمادسازی برای استفاده صلحآمیز ایران از انرژی هستهای یاد میشد، ایران نیز همواره درباره اعتماد به طرفهای مذاکره نکاتی را بیان میکرد. در حالی که ایرانیها گامهای مهمی را برای اعتمادسازی بر میداشتند خبرهای خوبی از طرف مقابل به گوش نمیرسید.
روزنامه کریستین ساینس مانیتور تیتر جالبی در این باره به کار برده بود: «رهبر ایران حق داشت». این جمله را اسکات پیترسون، تحلیلگر امور ایران گفته بود. جایی که این روزنامه به نقل از او نوشت: «اسناد منتشر شده در ویکیلیکس بر بدگمانی رهبر عالی دینی ایران نسبت به صداقت دولت آمریکا صحه میگذارد. در حالی که آیتالله خامنهای رهبر معظم ایران دست دوستی آمریکا را که باراک اوباما آن را دراز شده به سوی ایران خوانده بود دستی چدنی درون دستکشی مخملی خوانده بود اسناد درز کرده به سایت ویکیلیکس نشان داد که تلاش آمریکا برای تعامل با ایران همراه با دودلی و بیمیلی بوده است.»
برخی اسناد منتشر شده از سوی ویکیلیکس نشان میدهد همان زمان که آمریکا به طور علنی از تعامل و گفتوگوی بدون پیششرط با ایران صحبت میکرد دولت اوباما در نشستهای خصوصی بر اروپاییان فشار میآورد که تحریمها را علیه ایران تشدید کنند. البته درباره اسناد ویکیلیکس و انگیزههای انتشار آن دیدگاههای مختلفی وجود دارد، اما هر آنچه هست این اسناد که بعضا بر مکاتبات محرمانه وزارت خارجه ایالات متحده تکیه دارد نشان میدهد کاخ سفید همچنان همان رویههای سابق را در دستور کار دارد
این روزنامه به انتشار اسنادی از سوی ویکیلیکس اشاره داشت که نشان میداد « همان زمان که آمریکا به طور علنی از تعامل و گفتوگوی بدون پیششرط با ایران صحبت میکرد دولت اوباما در نشستهای خصوصی بر اروپاییان فشار میآورد که تحریمها را علیه ایران تشدید کنند و همچنین بپذیرند سامانه دفاع موشکی علیه ایران در اروپای شرقی تعبیه شود.»
البته درباره اسناد ویکیلیکس و انگیزههای انتشار آن دیدگاههای مختلفی وجود دارد، اما هر آنچه هست این اسناد که بعضا بر مکاتبات محرمانه وزارت خارجه ایالات متحده تکیه دارد نشان میدهد کاخ سفید همچنان همان رویههای سابق را در دستور کار دارد. این تحلیلها نهتنها از سوی این روزنامه بلکه از طرف برخی دیگر از رسانههای آمریکایی نیز طرح شد. به دنبال انتشار 250 هزار سندی که ویکیلیکس آنها را از یادداشتها و مکاتبات سفارتخانهها و نمایندگیهای دولت آمریکا در سراسر جهان خطاب به وزارت امور خارجه این کشور به دست آورده بود، این تحلیلها طرح و مورد تاکید قرار گرفت.
این بار افشاگری در سایت ویکیلیکس گریبان سیاستمداران آمریکایی را گرفته بود و هر بار که سندی منتشر میشد نشان میداد، زد و بندهای پشت پرده هنوز برای آمریکاییها یک اصل است. این رسانه که با انتشار این اسناد برای خود شهرت بسیاری دست و پا کرده بود در یکی از این موارد پرده از یکی دیگر از توطئهها علیه ایران برمیداشت. در سندی به گفتوگوهای آمانو، دبیرکل فعلی آژانس بین المللی انرژی هستهای اشاره شده بود که در قبال حمایت آمریکا از نامزدی او برای کسب کرسی ریاست این آژانس، تعهد میکرد باوجود حفظ استقلال خود در انظار اعضای آژانس متعهد است ایالات متحده را برای فشار بر برخی کشورها از جمله جمهوری اسلامی ایران همراهی کند. شاید مرور این اسناد بتواند به تفسیر بهتر اظهار نظرهای گاه و بیگاه آمانو درباره برنامه هستهای ایران بیشتر کمک کند؛ اظهار نظرهایی که در برهههای مختلف زمانی به کمک آمریکا و اروپا آمده است تا فشار بیشتری بر ایران بیاورند.
توطئههای عبری-عربی زیر سایه آمریکا
این رفتارهای آمریکاییها در همین موارد خلاصه نمیشود و اسنادی که آسانژ مدیر پایگاه اینترنتی ویکیلیکس منتشر کرده گویای زوایای دیگری از فعالیت آمریکاییها برای مقابله با برنامه هستهای ایران است. اسناد پیشین این سایت نشان میدهد، آمریکا در هماهنگی با اسرائیل برای برخورد با ایران برنامههای مختلفی را طرحریزی کرده است. در یکی از این اسناد از قول نخستوزیر رژیم صهیونیستی آمده است: «من فکر میکنم مساله ایران نباید به معضل اسرائیل تعبیر شود، این مسالهای است که کل جهان باید به آن توجه کند.» این هماهنگی و ادامه گفتوگوهای طرفین در این دیدارها، تلاشهای آمریکا را برای نشان دادن این موضوع که برنامه هستهای ایران یک خطر برای همه جهان است بهتر توضیح میدهد و موضع این کشور در برابر پیشرفتهای هستهای تهران را قابل درک میکند.
تنها اسرائیلیها نبوده اند که در برابر برنامه هستهای ایران حساسیت زیادی داشتهاند، بلکه برخی کشورهای عربی نیز از این موضوع عصبانی بوده و حتی در مذاکرات نیز نقش ایفا کردهاند. عربستان که به عنوان پدر بزرگتر این کشورها از هیچ اقدامی برای تضعیف موضع ایران در مذاکرات و اتفاقات منطقهای فروگذار نکرده است، ردپایش در این اسناد دیده میشود. اسناد زیادی نشان میدهد که آمریکا در تلاش بوده با برقراری ارتباط با کشورهای عربی، اوضاع منطقه خاورمیانه را از دست ندهد و نگذارد همزمان موضع ایران در مذاکرات و رخدادهای منطقهای تقویت شود. ایرانهراسی نقطه مشترک پروژه مذاکره مقامات آمریکایی با اسرائیلیها و اعراب منطقه بوده است، سیاستی که اصلا با آنچه در مذاکرات و اظهار نظرهای آنان در دیدار مقامات ایرانی دیده میشود همخوانی ندارد.
یکی از همکاریهای آمریکا و عربستان در این زمینه برای جلب نظر چین به منظور تقویت تحریمها علیه ایران بوده است. چین که همیشه یکی از نگرانیهایش تامین انرژی مورد نیاز برای فعالیتهای صنعتی و اقتصادیاش بوده است در مقطعی توسط این 2 کشور به همکاری برای تحریم بیشتر ایران دعوت میشود. این دعوت به همکاری با وعده تامین نفت مورد نیاز چین از سوی عربستان همراه است. ویکی لیکس در انتشار سندی که خبر از این همکاری علیه ایران میدهد، آورده است که دیپلماتهای سعودی به چین گفتهاند: اگر از ما نفت میخواهید باید فشار بیشتری بر ایران وارد کنید.
اسنودن و رمزگشایی از پروژههای جاسوسی
با این شرایط باید به ایرانیها حق داد که به رفتارهای دیپلماتیک آمریکاییها اعتماد نداشته باشند. حتی زمانی که اوباما ایرانیها را به طور مستقیم مورد خطاب قرار میداد و در چند نوبت به بهانه نوروز یا اتمام دورهای از مذاکرات سعی میکرد ایرانیان را متوجه حسن نیت خود کند با واکنشهای منفی نیز روبهرو میشد. شبکههای اجتماعی و حسابهای ایرانی آنها بخوبی این واکنشها را انعکاس میدادند.
نباید از یاد برد ماجرای بدگمانیهای ایران به آمریکا به همین جا ختم نمیشود. ردپای برخی رفتارها و سیاستهای دوگانه این کشور در برابر جمهوری اسلامی را در اظهارات یکی دیگر از افشاگران این روزهای برنامههای آمریکایی علیه کشورها نیز میتوان دید. ادوارد اسنودن که روزی در دستگاه امنیتی و اطلاعاتی آمریکا فعالیت میکرد پس از فرار از این کشور دست به افشاگری زد. برخی از سندهایی که او منتشر کرد ابعاد دیگری از فعالیتهای آمریکا در برابر ایران را روشن میکرد. جاسوسیهای آمریکا از ایران در لایههای مختلف، یکی از محورهای این افشاگری هاست؛ جاسوسیهایی که شاید یک روال طبیعی از سوی کشورها تلقی شود اما همواره به بی اعتمادیها دامن میزند.
ادوارد اسنودن یک سند فوق محرمانه منتشر کرده که از جاسوسی مشترک رژیم صهیونیستی، آمریکا و انگلیس از مقامات ارشد ایران حکایت دارد. براساس مفاد سند، ایران از قربانیان حملات سایبری علیه شرکتهای نفتیاش در سال ۲۰۱۲ بوده است.
همچنین در یکی از اسناد منتشر شده توسط او به جاسوسی نیوزیلند از ایران و 19 کشور دیگر و به اشتراک گذاشتن اطلاعات به دست آمده با آمریکا اشاره شده است. اسنادی که در این باره منتشر شده شامل گزارش آژانس امنیت ملی آمریکا مبنی بر این است که نیوزیلند دسترسی این آژانس را به کشورهایی که دسترسی اطلاعاتی به آنها دشوار است برای آمریکا مقدور کرده است.
دلیل تغییر رویه آمریکا در برابر ایران
اگر بخواهیم به سیاستهای دوگانه آمریکا در قبال ایران پی ببریم حتی لازم نیست به اسناد محرمانه و افشاگریها رجوع کنیم بلکه مرور اظهار نظرهای مقامات آمریکایی خود به روشنی از این واقعیت خبر میدهد که نمیتوان به ادعاهای این کشور برای دوستی با ایران و مردم این کشور اعتماد کرد. برای نمونه مرور صحبتهای رئیسجمهور آمریکا پس از تفاهم لوزان که مهمترین دستاورد پس از توافق ژنو برای مذاکرات ایران و 1+5 محسوب میشود، گویای این حقیقت است که وی حتی در بیان نیز نمیخواهد این اعتمادسازی را در پیش گیرد. او پس از قرائت تفاهم لوزان توسط مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و وزیر امور خارجه ایران پشت تریبون رفت و گفت ایران را حدود ده پانزده سالی از ساخت بمب هستهای دور کرده است. تکیه او و تیم سیاست خارجیاش بر تصمیم ایران برای ساخت سلاح هستهای و تحریمهایی که نه در ابعاد تجاری بلکه در حوزههای درمانی، بیماران ایرانی را دچار مشکلات زیادی کرده است، این رویکرد را نسبت به او و کشورش تقویت میکند که واقعا نمیتوان به ایالات متحده اعتماد کرد.مرور همه این رفتارها از ابتدای شروع مذاکرات هستهای با ایران در دولت اصلاحات تا به امروز و فراز و فرودهای آن نشان میدهد تنها قدرت و منفعت آمریکایی است که در مذاکرات و تعامل این کشور با ایران یک اصل تلقی میشود به گونهای که هرگاه این مذاکرات به سمت دستاوردهایی برای ایران پیش رفته است از اتاقهای گفتوگو این خبر بیرون آمده که مذاکرات بینتیجه مانده است!
حال شاید بهتر بتوان درک کرد که موضع امروز آمریکاییها در مذاکرات و تغییر رویه آنها به تحلیل رهبر معظم انقلاب به این دلیل است که شکستهای خود را در منطقه جبران کنند.
ارسال نظر