پايگاه خبري تحليلي «پارس»- محمدرضا عشوري‌مقدم- جمله معروفي از وينستون چرچيل سياستمدار انگليسي نقل شده كه «ما نه دوست ثابت داريم نه دشمن ثابت، بلكه منافع ثابت داريم.» ديويد ايگناتيوس روزنامه نگار معروف امريكايي اخيراً در سرمقاله واشنگتن‌پست به تغيير معادلات و جبهه‏بندي‌ها در خاورميانه اشاره كرده است. ايگناتيوس در اثناي پرداختن به موضوع بحران سوريه از تشكيل يك محور منطقه‌اي جديد براي مقابله با آنچه «نفوذ ايران» خوانده خبر داد.  او ابتدا به درگيري‌هاي استان ادلب سوريه و بعد حلب مي‌پردازد و سپس ائتلاف القاعده و ديگر گروه‌هاي تكفيري و تشكيل جيش الفتح را مورد بررسي قرار مي‌دهد. همانگونه كه پيش از اين قابل پيش‏بيني بود جبهه النصره وابسته به القاعده ظاهراً راهبردهاي خود را در سوريه تغيير داده و سران آن تلاش مي‌كنند به عنوان جرياني «ميانه رو» در صحنه معادلات سياسي سوريه شناخته شوند. تقريباً چند ماهي است ناظران نزديك به القاعده پيش‌بيني مي‌كردند النصره بيش از گذشته به محور قطر- تركيه نزديك شود. بحث اصلي اين است كه ظاهراً هيئت حاكمه جديد عربستان علاقه وافري دارد روابط خود با جبهه النصره و ديگر گروه‌هاي اسلامگراي سياسي در سوريه را به صورت رسمي بهبود بخشد. 

تغييرات جديد تنها به صحنه سوريه محدود نمي‌شود. در كشور آفريقايي ليبي هم نيروهاي خليفه حفتر به بهانه تشكيل جبهه‌اي واحد براي مبارزه با داعش به تفاهمي مشترك با اخواني‌ها دست يافته‌اند.   به نظر مي‌رسد ايگناتيوس در تبيين معادلات جديد منطقه‌اي مسير درستي را پيموده است. واقعيت آن است كه با سركار آمدن طبقه جديد حاكمان سعودي، قواعد بازي در منطقه نيز دچار تغييراتي شده است. اگر تا ديروز حاكمان سعودي جريان‌هاي سكولار عربي در تونس، ليبي و مصر را به جريان موسوم به «اسلام سياسي اخواني» ترجيح مي‌دادند، به نظر مي‌رسد عربستان جديد تمايل دارد جبهه جديدي را با ائتلاف گروه‌هاي «اسلام سياسي» تشكيل دهد. اگر تا پيش از اين، چهارگانه «سعودي، اردن، امارات و مصر» محور مبارزه با «نفوذ ايران» بود، به نظر مي‌رسد قواعد جديد بازي تركيه و قطر را به عنوان حاميان سنتي جريان اخوان بيش از پيش به رياض نزديك كرده است. حاكمان سعودي ظاهراً راهبرد جديد اين كشور را بر مبناي نزاع هويتي و مذهبي در منطقه بنا نهاده‌اند؛ نزاعي كه بيش از همه بر ائتلاف با محور «اسلام سياسي سني» و سوء استفاده از جريان‌هاي نزديك به اخوان‌المسلمين به منظور تقويت گفتمان طايفه‌اي در منطقه تأكيد دارد. با اين اوضاع به نظر مي‌رسد اين‌بار، سه گانه اردن، امارات و مصر خواهند بود كه بايد رويكرد خود را براي آينده مشخص نمايند به ويژه آنكه تركيه و قطر نشان داده‌اند به نگاه امنيتي و استراتژيك خاندان ملك سلمان نزديك‌تر هستند. هرچند تمامي اين كشورها در ائتلاف عليه حوثي‌هاي يمن مشاركت داشتند اما واقعيت آن است كه اختلاف‌ها در اين ائتلاف بسيار شديد است.  در تبيين تفاوت رويكرد استراتژيك دو محور بايد بازگشتي به سال 2006 داشت؛ جايي كه از نظرگاه حاكمان وقت سعودي، «محور مقاومت» به رهبري ايران متشكل از «ايران، سوريه، حزب الله و حماس» تهديدي براي منطقه معرفي شد و سپس در سال 2014 عربستان محور جديد «اسلام سياسي سني» مبتني بر الگوي اخوان المسلمين را به مثابه تهديد و خطري بزرگ براي امنيت منطقه معرفي كرد تا جايي كه به دنبال حذف اخوان از صحنه سياسي مصر و بركناري محمد مرسي از قدرت، اين جماعت از سوي سعودي‌ها در ليست گروه‌هاي تروريستي قرار گرفت. 

گذشته از تحولات سوريه و عراق ظاهراً حاكمان جديد سعودي به دنبال بازتعريف روابط خود با جنبش فلسطيني حماس نيز هستند. اين روابط كه به شدت به رويكرد آينده رياض در قبال دولت عبدالفتاح السيسي در مصر بستگي دارد، طي روزهاي گذشته با زمزمه‌ها درباره ميانجيگري سعودي‌ها براي آشتي ملي در فلسطين و در راستاي تحقق سازش طولاني مدت با اسرائيل و در نهايت استقبال حماسي‌ها مورد توجه قرار گرفته است.  در موردي ديگر مي‌توان به روابط شاخه يمني اخوان المسلمين با عربستان اشاره كرد. در اين چارچوب سعودي‌ها از حزب اخواني «اصلاح» به عنوان بازويي براي مقابله با شيعيان حوثي استفاده مي‌كنند.  واقعيت آن است كه منطقه با معادلاتي جديد روبه‌رو شده است به ويژه آنكه شكاف‌ها ميان دولت امريكا و ملك سلمان سعودي نيز افزايش يافته و آنگونه كه از نشست كمپ ديويد برمي آيد، اين نشست نتوانست شكاف‌ها ميان دو طرف را ترميم كند. بسياري بر اين اعتقادند رياض ديگر به دنبال جنگ با اخوان‌المسلمين نيست و سفر اخير اردوغان به رياض و كاهش تنش‌هاي موجود بين عربستان و قطر نيز در همين چارچوب قابل تحليل است.  به نظر مي‌رسد اين تغيير رويه و جبهه بندي جديد در رفتار كشورهاي منطقه نيز تأثيرگذار بوده است به گونه‌اي كه بسياري از اين كشورها منتظرند ببينند حكومت جديد سعودي چه برنامه‌اي را براي سياست خارجي خود در منطقه در نظر دارد و آيا نوع نگاه عربستان به جريان اخوان تغيير خواهد كرد يا خير. آيا رياض با ايجاد جبهه‌بندي جديد از اخواني‌ها خواهد خواست تا پا را فراتر نهاده و در موضع‌گيري عليه محور ايران در منطقه همسويي كنند؟