پايگاه خبري تحليلي «پارس»- سعيد همتي- بررسي رفتار مقامات غربي به‌خصوص ايالات متحده امريكا طي 18 ماه گذشته و پس از آنكه دولتمردان يازدهم شيوه و روش جديدي از گفت‌وگوهاي هسته‌اي را در دستور كار قرار دادند، نكات قابل تأملي را مطرح مي‌كند كه شايد مهم‌ترين آن تغيير لحن آنها درباره كشورمان باشد، آنگونه كه «تهديد نظامي» و « تقويت تجديدنظرطلبان» محور ثابت موضع‌گيري مقامات و رسانه‌هاي اين كشور عليه جامعه ايراني بوده است. به صورتي كه آنها پس از امضاي توافقنامه ژنو به كرات سخن از حمله نظامي به ايران آنهم با كليدواژه‌اي به نام « همه گزينه‌ها روي ميز است» به ميان آورده و به موازات مذاكرات دو و چند جانبه با تيم مذاكره‌كننده كشورمان از اين ادبيات استفاده كردند. 
اما غربي‌ها بعد از انتشار بيانيه لوزان هم فصل جديدي از رفتار خود با جمهوري اسلامي ايران را در دستور كار قرار دادند كه مي‌توان از آن به‌نام «تحريك تجديدنظرطلبان براي براندازي» ياد كرد، به گونه اي كه با مرور مطالب انتشاريافته در رسانه‌هاي وابسته به امريكا و موضع‌گيري برخي از مقامات رسمي و غيررسمي اين كشور مي‌توان به ميزان اهميت و اعتبار جماعت مدعي اصلاح‌طلبي براي آنها پي برد و از ضرورت هوشمندي در قبال تحركات انتخاباتي وابستگان به اين طيف در انتخابات پيش رو گفت. 

در ادامه به بخشي از موضع‌گيري مقامات يا رسانه‌هاي غربي پس از انتشار بيانيه لوزان اشاره مي‌شود كه در آن بر ضرورت تقويت نيروهاي غربگرا در ايران با هدف براندازي نظام تأكيد مي‌شود. 
 
   اوباما: توافق هسته‌اي، ميانه‌روها را در ايران تقويت مي‌كند!
اوباما رئيس‌جمهور امريكا چند روز پس از توافق لوزان در مصاحبه با راديو ملي كشورش تأكيد مي‌كند: «من سعي ندارم از (پاسخ به) سؤال شما اجتناب كنم. فكر مي‌كنم در داخل ايران رويكردهاي متفاوتي وجود دارد. من فكر مي‌كنم تندروهايي داخل ايران هستند كه فكر مي‌كنند كار درست براي انجام دادن مخالفت با ما، جست‌وجو و تلاش براي نابودي اسرائيل و ايجاد خرابي در مكان‌هايي چون سوريه يا يمن و لبنان است.» رئيس دولت امريكا در ادامه به‌صورت ضمني از جماعت مدعي اصلاح‌طلبي در داخل نام برده و از لزوم جلب نظر آنها توسط كشورش سخن به ميان مي‌آورد: «همچنين فكر مي‌كنم ديگراني در داخل ايران هستند كه فكر مي‌كنند اين كار غيرسازنده است و ممكن است اگر ما اين توافق هسته‌اي را امضا كنيم، ما دست (توان) آنهايي كه نيروهاي ميانه‌روتر داخل ايران هستند را تقويت كنيم. اما موضوع كليدي كه مي‌خواهم مطرح كنم آن است كه توافق (هسته‌اي) اين موضوعات را در نظر نمي‌گيرد. حتي اگر اين تغييرات رخ ندهد، باز هم بسيار بهتر است كه ما توافق را داشته باشيم.»
در حالي اوباما بارديگر صحبت از روي كارآمدن جريان معتدل (بخوانيم تجديدنظرطلبان) مي‌كند كه وي چند روز قبل از اين مصاحبه در گفت‌وگو با «ان‌پي‌آر» اعتراف مي‌كند مذاكرات هسته‌اي با ايران به دليل ناتواني امريكا از تغيير نظام ايران بوده است. 

   گزارش شوراي امور بين‌الملل روسيه از راهبرد امريكا
پس از سخنان اوباما «شوراي امور بين‌الملل روسيه» هم در گزارشي جالب تأكيد مي‌كند: «توافق هسته‌اي، راهبرد امريكا را تغيير نمي‌دهد زيرا هدف واشنگتن تغيير نظام ايران كه خارج از كنترل كاخ سفيد است و يك مسير سياسي مستقل را در منطقه دنبال مي‌كند، مي‌باشد». 
اين مهم‌ترين عبارت گزارش است كه در آن به تحليل تفاهم هسته‌اي ايران و 1+5 (امريكا، انگليس، فرانسه، روسيه، چين به‌علاوه آلمان) پرداخته است. 
البته در بخشي از اين گزارش «توافق هسته‌اي» كنوني كه ادامه طبيعي توافق اوليه 2013 ژنو است، ايران را وادار مي‌كند تا «بخشي از استقلال ملي» خود را واگذار كند. 

  تأكيد رسانه‌هاي غربي بر تقويت تجديدنظرطلبان 
جكسون ديل چهره سرشناس امريكايي هم در مقاله‌اي روز 24 فروردين 1394 در روزنامه واشنگتن‌پست به صراحت از لزوم تقويت بيشتر جريان تجديدنظرطلب براي برآورده شدن خواسته‌هاي نظام سلطه ياد مي‌كند. 

 در بخشي از اين مقاله اينگونه از راهبرد آينده امريكا عليه جمهوري اسلامي ايران ياد مي‌شود: ايران باز هم به دنبال سلطه بر خاورميانه و از بين بردن اسرائيل خواهد بود اما با منابعي بسيار بيشتر و قابليت ساخت سلاح‌هاي هسته‌اي در هر زماني كه بخواهد. رئيس‌جمهور آينده و مقامات دولت امريكا مجبور خواهند بود به همين راهبرد - تحريم، خرابكاري و تهديد نظامي - روي آورند كه در حال حاضر اوباما پيشنهاد مي‌كند كنار گذاشته شوند. در عين حال، احتمال جلوگيري از هسته‌اي شدن ايران نسبت به اكنون به‌طور قابل توجهي بدتر خواهد بود. 

اما مهم‌ترين بخش مقاله ديل آنجايي است كه وي تأكيد مي‌كند عناصر تجديدنظرطلب در ايران سهم مهمي را از پيشبرد اهداف ايالات متحده در اختيار دارند و مي‌توانند به محقق شدن راهبرد اين كشور در مقابل كشورمان كمك شاياني كنند، بنابراين مهم‌ترين مسئله در مورد توافق اين نيست كه تحريم‌ها با چه سرعتي لغو مي‌شود يا آيا بازرسي‌ها به اندازه كافي سختگيرانه است، مسئله، آن نيروهايي در ايران هستند كه همانطور كه اوباما به نيويورك تايمز گفت، معتقدند ما نيازي نداريم خود را كاملاً از زاويه ماشين جنگي خود ببينيم و بايد قوي‌تر شويم. 

شبيه اينگونه اهداف بارها از سوي دولتمردان و رسانه‌هاي نظام سلطه مورد تأكيد قرار گرفته و عنوان شده كه ايالات متحده امريكا راهبردش تغيير حاكميت در ايران بوده و براي رسيدن به اين از ابزارهاي مختلف استفاده مي‌كند. 

به عنوان نمونه فريدمن نويسنده معروف روزنامه نيويورك تايمز در آستانه مذاكرات لوزان در تحليلي با تأكيد بر آنكه «توافق نهايي زمينه تغيير رژيم را در ايران فراهم مي‌كند» بيان مي‌كند: «تنها روش تأمين امنيت درازمدت براي اسرائيل و همسايگانش و حتي براي بسياري از مردم ايران تغيير رژيم ايران است كه بايد از داخل اتفاق بيفتد... به نظر من با توافقي كه اوباما با ايران بر سر مسئله هسته‌اي انجام مي‌دهد امكان اين تغيير در داخل ايران فراهم مي‌شود. البته من نمي‌خواهم در اين خصوص پيشگويي انجام دهم اما دست‌كم اين امكان وجود دارد كه با اين توافق مشاركت ايران در مسائل جهاني بيشتر شود و در نتيجه آن تغييراتي در داخل ايران رخ دهد.»

«ديويد ايگناتيوس» يكي از ستون‌نويسان روزنامه امريكايي «واشنگتن پست» هم چندي پيش در تحليل موضع‌گيري‌هاي دولت و رئيس‌جمهور امريكا در قبال ايران مي‌نويسد كه رژيم جمهوري اسلامي را با تحريم مي‌توان به زانو درآورد نه با بمب. 

وي مي‌گويد: «باراك اوباما در راستاي تلاش شديد براي منصرف كردن اسرائيل از حمله نظامي به ايران خود را به يك كارزار اعمال فشار گسترده بر ايران متعهد كرده است كه اگر با جديت دنبال شود در نهايت به تغيير رژيم ايران منجر خواهد شد.»

«ديويد ايگناتيوس» در ادامه تحليل خود مي‌نويسد: باراك اوباما وعده داد كه فشارها در تمام زمينه‌ها بر حكومت ايران را افزايش دهد و اين نقطه ضعف اصلي رژيم جمهوري اسلامي را هدف خواهد گرفت. 

وي مي‌نويسد: «سرنگوني رژيم جمهوري اسلامي در حال حاضر هدف مستقيم دولت امريكا نيست ولي اگر اين فشارها افزايش يابند، تحريم‌ها گسترش يافته و تشديد شوند و اقدامات ديگر براي تضعيف حكومت به اجرا گذاشته شوند رژيم ايران در تنگناي شديدي قرار خواهد گرفت و ممكن است دست به اقدامات عجولانه‌اي بزند كه پيامدهاي ويرانگري براي حكومت خواهد داشت.»
ديويد فروم، يكي از نظريه‌پردازان نزديك به كاخ‌سفيد طي مقاله‌اي در سايت CNN هم مي‌نويسد: «اگر پرونده هسته‌اي ايران به نقطه پايان برسد، غرب براي حفظ پرستيژ بين‌المللي خود چاره‌اي جز لغو برخي از تحريم‌ها ندارد و حال آنكه تحريم‌ها با دو هدف پلكاني تعريف شده‌اند؛ اول تغيير رفتار سياسي ايران و دوم تغيير ساختار نظام.»

   مايكل لدين: بايد در ايران ناآرامي به راه بيندازيم
هر چند كه تأكيد مقامات و رسانه‌هاي غربي مبني بر تقويت تجديدنظرطلبان و ايجاد براندازي در كشور به همين موارد خلاصه نمي‌شود اما در يكي از آخرين نمونه‌ها مي‌توان به اظهارات مايكل لدين چهره سرشناس محافظه‌كاران امريكايي و از حاميان انقلاب‌هاي رنگي اشاره كرد. وي روز دوشنبه با انتشار يادداشتي در نشريه «ويكلي استاندارد»، نوشت واشنگتن بايد به دنبال ايجاد ناآرامي در ايران باشد. 

اين چهره مشهور امريكايي كه پيش از اين هم بارها از توسل به اقدام نظامي يا ايجاد انقلاب رنگي در ايران حمايت كرده، با اشاره به نفوذ روزافزون ايران در منطقه، نوشته است: «اگر مي‌خواهيد رژيم ايران كمتر به دنبال جنگ باشد، اسلحه را به سمت شقيقه‌اش هدف بگيريد. بهتر است كه بقاي رژيم را در معرض تهديد قرار دهيد. نيازي به ناو هواپيمابر، هواپيما يا حتي نيروي ويژه وجود ندارد، تنها چيزي كه لازم داريد اراده حمايت از ايران آزاد است.»

عضو بنياد دفاع از دموكراسي امريكا كه دستكم از سال ۲۰۰۲ به بعد نظام ايران را در آستانه سقوط دانسته و مدعي شده كه ايراني‌ها آماده «انقلاب» هستند، بار ديگر نوشته است كه زمينه‌هاي بروز ناآرامي وجود دارد. وي ادعا كرده است كه ايران اكنون در مرحله‌اي است كه به آن «وضعيت پيش از انقلاب» گفته مي‌شود. 

وي با بيان اينكه ساختار اطلاعاتي امريكا در گزارش‌هاي خود چنين تصويري از ايران ارائه نكرده و واشنگتن نيز گوش شنوايي براي اين مسئله ندارد، نوشته است: «به هر حال، حمايت غرب از تغيير رژيم، كه از مدت‌ها قبل معقول‌ترين و ستوده‌ترين سياست در قبال ايران به شمار مي‌رود، بار ديگر به هركس كه مي‌خواهد گامي بلند در مسير يك سياست معقول بردارد، چشمك مي‌زند.» لدين در پايان مدعي شده است كه «ميليون‌ها ايراني»، اكنون «در انتظار اندكي حمايت از جانب ما و بقيه جهان آزاد هستند. مايه خرسندي خواهد بود كه برخي از نامزدهاي رياست‌جمهوري در اين مورد حرف بزنند.»
 
  انتخاباتي كه حيات سياسي تجديدنظرطلبان را تضمين مي‌كند
همانطور كه اشاره شد غربي‌ها به موضوع هسته‌اي كشورمان تنها به عنوان هدفي ميان مدت نگاه كرده و هدف نهايي آنها تغييرحاكميت در ايران آنهم به وسيله جماعت تجديدنظرطلب است به همين دليل بايد گفت انتخابات اسفندماه سال جاري براي جماعت تجديدنظرطلب و نظام سلطه اهميت بيش از حد تصور دارد، چراكه جريان همسو با غرب بعد از يك دهه دوري از قدرت تمايل دارد بار ديگر اهداف بر زمين مانده پدرخوانده‌هاي خود را پيگيري كرده و از سوي ديگر نظام سلطه‌خواهان روي كارآمدن جرياني است كه مي‌تواند آرزوهاي كاخ‌سفيد در قبال جمهوري اسلامي ايران را به واقعيت تبديل كند.