پرانتزهای باقیمانده در توافق جامع هستهای کدامند؟
دکتر داوود هرمیداس باوند، رییس اسبق کمیته حقوق مجمع عمومی سازمان ملل میگوید: ان.پی.تی تاکنون همه فعالیتهای هستهای ایران را تأیید کرده و ایران نیز به همۀ تعهداتش پایبند بوده است.
به گزارش پارس به نقل از تابناک، محمدجواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان که به منظور شرکت در کنفرانس بازنگری معاهده NPT به آمریکا سفر کرده بود، در آخرین پیامش پیش از عزیمت به تهران با اشاره به مذاکرات هستهای ایران با گروه 1+5 نوشت: کار زیادی باقی مانده است اما کار کردن برای این سرزمین زیبای دلیران، همواره موجب افتخار و خرسندی من بوده است. ظریف که پیشتر نیز در پیام توئیتری دیگری از پیشرفت در توافق خبر داده بود، می گوید پرانتزها هنوز باقی است و باید روی آنها کنیم.
با این حال تیم هسته ای به آینده بسیار امیدوار و خوش بین است و تلاش می کند این خوش بینی را به مردم نیز منتقل کند؛ چه آنکه رسیدن به گام نهایی نگارش متن توافق، پس از یک دهه ماراتن دیپلماتیک گام مهم و بزرگی است که همه منتظر آن بودند.
خبرآنلاین در گفتوگو با دکتر داوود هرمیداس باوند، رییس اسبق کمیته حقوق مجمع عمومی سازمان ملل و صاحب نظر در امور بینالملل سیر مذاکرات پرونده هستهای در دولتهای پیشین را مورد بررسی قرار داده است؛ گفتگوی پیش رو بخشی از تاریخ مکتوب و شفاهی پرونده هستهای کشورمان است:
حال که به مراحل نگارش متن نزدیک شده ایم، پرسش اینجاست که چرا تیم های قبلی مذاکره به اینجا نرسیدند؟ اصولاً دولتها چه نقشی در روند توسعه هستهای ایفاء کردند، گفته میشود راهکارهایی که هم اکنون در توافق آمده، ایران در سال 2003 نیز آنها را ارائه کرده بود. آیا نقش دولتها روند پرونده هستهای را در نوسان گذاشت و یا اینکه پرونده طی سالهای اخیر روال عادی را طی کرد؟
در زمان دولت آقای احمدینژاد به دلیل عدم حضور آمریکاییها در مذاکرات، انتقاداتی به جریان توافق پاریس وارد شد و سبب شد که در هر حال ایران بعد از مواجهه شدن با این وضعیت، فعالیتهای خود را احیاء کند و در زمان ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد با زیر سوال رفتن تمام مذاکرات صورت گرفته با مواجهاتی چون «ایران دُر داده و آبنبات گرفته!» وضعیت هستهای کشور وارد سیاست جدیدی به شکل تهاجمی، مقاومتی و نگاه پیشرفت شد که در نتیجه جلب همکاری روسیه و هند را به دنبال داشت.
این امر سبب شد شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی قطعنامه های بسیار سنگینی را علیه ایران تصویب کند و در قطعنامه جدید شورای حکام اشاره کرده بود که پروسه غنی کردن موقتاً به حالت تعلیق درآید تا اینکه مشخص شود اقدامات ایران واقعاً صلح جویانه بوده، در حالی که در قطعنامهای که در زمان آقای احمدی نژاد تصویب شد، تأکید و تصریح به تعلیق کامل و دائمی پروسه غنی کردن در رابطه با هر گونه اقدامات مربوطه شد و حتی خود قطعنامه اشاره میکند که تصمیماتی که اتخاذ شده فراتر از آن چیزی است که در اساسنامه ان پی تی در نظر گرفته شده و در نهایت قطعنامه ای که به شورای امنیت ارجاع داده شد به دلیل آنکه آن را تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی میدانستند و در نهایت نتیجه ای چون صدور یک بیانیه و چهار قطعنامه در آن شورا علیه ایران داشت که نه تنها محدود به تکنولوژی هستهای نبود بلکه مسائل مربوط به سیستم موشکی و حتی سیستم دفاعی متعارف را هم در بر میگرفت و فراتر از آن نظارت و بازرسی در فرودگاه ها و بنادر را شامل میشد و همچنین قطعنامه چهارم فراتر از این مسائل، بازرسی در دریای آزاد را هم مصوب کرد.
این در شرایطی است که وقتی در مورد کره شمالی، بازرسی آبهای آزاد مطرح شده بود چین مخالفت کرد اما در مورد قطعنامه چهارم با محور ایران هیچ مخالفتی صورت نگرفت و همانطور که می دانید این تحریمها شامل هر گونه لوازم و ابزار انتقال تکنولوژی هستهای، سیستم موشکی و حتی سیستم دفاعی متعارف است که بنابراین به موازات شورای امنیت، آمریکا، انگلیس و کانادا هم تحریمهای یکجانبه مضاعف را تصویب و اعمال کردند و پس از آن شورای وزیران اتحادیه اروپا نیز تحریمهای یکجانبه را در رابطه با مسائل بانکی، بیمه، نقل و انتقال و غیره اعمال کردند.
نکات مهم مذاکرات هستهای ایران در مراحل مختلف چه بوده و چگونه مجموع پرونده هستهای ایران را تحت تأثیر قرار داده است؟
در مذاکرات باید به یک نکته مهم توجه کنیم اینکه در مذاکراتی که در زمان آقایان لاریجانی و جلیلی صورت گرفت در پایان هر یک از مذاکرات، شکست در مذاکرات اعلام نمی شد بلکه تأکید بر بینتیجه بودن مذاکرات بود و این بینتیجه بودن خود مشروعیتی به آمریکا و اتحادیه اروپا میداد که تحریمهای جدیدتری بر تحریمهای قبلی بیفزاید، در صورتی که طرف ایرانی فکر میکرد در این مذاکرات مقاومت و ایستادگی کرده و تسلیم نظر طرف مقابل نشده و به این ترتیب طرف مقابل هر بار از این بینتیجه بودن به عنوان افزایش برای تحریمهای قبلی استفاده می کرد و به کار میبرد و در نهایت به جایی رسید که فشار تحریمها از نظر اقتصادی و مالی با مشکلات روز افزونی جامعه را مواجه ساخت.
البته سوء مدیریت دولت وقت جدای از تحریمها در فرجام اثر تحریمها بیاثر نبود؛ بیش از 700 میلیارد درآمد ملی در طی هشت سال بهینه استفاده نشد و سوء استفادههایی هم انجام گرفت که اضافه بر تحریمها، اثر زیانبار خود را بر اقتصاد با مصادیقی چون رکود اقتصادی، تورم، بیکاری، آسیبهای اجتماعی به ویژه مسائل افزایش جرائم و فحشاء بروز داد که همه این موارد سبب شد تا در مبازره انتخاباتی هر کدام از کاندیداهای انتخاباتی برنامه خودشان را در مورد پرونده هستهای و تحریمها به جامعه اعلام کنند، برنامه آقای روحانی این بود که برای خروج از تنگناها و بنبستهای اقتصادی موجود و رفع تحریمها اعلام آمادگی کرد که با هر شخصی در هر زمان و مکان آمادگی مذاکرات سازنده دارد و هدف خود را خروج از بن بست موجود مطرح کرد؛ از طرفی در فضای سیاسی- اجتماعی، ایجاد فضای باز، آزادی زندانیان و روزنامه نگاران و تغییر فضای امنیتی و ایجاد فضای سالم در دانشگاهها و غیره بود؛ همین اعلام برنامه سبب شد که بیش از 18 میلیون از مردم ایران به خواست و برنامههای ایشان رأی دادند.
در واقع شما معتقدید که فضای سیاسی دولت کمک شایانی به این گشایش کرد.
در مذاکرات اولیهای که در اجلاس مجمع عمومی در مقر سازمان ملل انجام گرفت فضای مساعدی به وجود آمد و بخشی از مذاکره به صورت مکالمه تلفنی آقای اوباما و آقای روحانی انجام شد، همچنین مذاکرات آقای ظریف با وزرای خارجه کشورهای ذیربط، فضای مساعدی را ایجاد کرد و بازتاب خاص خود را داشت؛ سپس بیانیه ژنو صادر شد که برخی از تحریمها در مورد پتروشیمی، نقل و انتقال طلا، همچنین یدکیهای هواپیماها و برداشتن برخی از داراییهای بلوکه شده ایران در چین و هند انجام شد و پیش درآمد مثبتی بود که در مذاکرات لوزان هم توافقهایی انجام گرفت.
چه دیدگاهی نسبت به موفقیت آقای ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان دارید؟ ایشان تا کنون دیپلماسی قدرتمندی را از خود بروز داده و با این ویژگی، موفق به مذاکره با پنج قدرت دنیا شده است، آیا در اجلاس ان پی تی هم دستاوردی به دست می آید؟
ان پی تی تاکنون در مورد فعالیتهای هستهای کشورمان اعلام کرده آنچه که انجام گرفته مورد تأیید است همچنین ایران تاکنون به تعهدات خودش پایبند بوده و آنها را اجرا کرده؛ با این وجود حضور آقای ظریف میتواند اثری حاشیهای داشته باشد اما تصمیمهای آن پی تی همانطور که می دانید با شورای حکام است؛ ان پی تی هر بار توسط بازرسیهای انجام شده تحقیقاتی صورت داده، هیچگاه با گزارشی مواجه نشده که دلالت بر دستیابی ایران به سلاحهای هستهای باشد، بلکه به وجود ابهاماتی اشاره کردند که باید برطرف شده و شفافیتهای بیشتری از سوی ایران نشان داده شود؛ به عنوان مثال بازرسی پارچین از سوی ان پی تی مطرح شده، هر چند یکبار پارچین بازرسی شده ولی درخواست بر استمرار بازرسی است؛
با توجه به بازتاب حضور آقای ظریف در عرصههای بینالمللی از منظر وسایل ارتباط جمعی و رسانههای جهان که بازتاب گستردهای داشته و شناختی از وزیر امور خارجه کشورمان در سطح جهان ایجاد کرده، آقای ظریف میتواند در مذاکرات خصوصی با مدیرکل آژانس در تصمیمگیریهای آتی آژانس اثر مثبتی داشته باشد اما موضوع بازنگریها در ان پی تی اگر مربوط به ورود کشورهای جدید در ان پی تی باشد خود جریانی است که در دوران بازنگری که احتمالا 7 و یا 10 سال باشد روال کار خود را طی میکند و تأثیری بر این روال وجود ندارد بلکه شناختی که از آقای ظریف به دست آمده میتواند بر زمینه مذاکره اثرگذار در گزارشهای ان پی تی باشد.
اساساً گفته میشود ایران تعهداتی بیش از معاهدۀ ان.پی.تی را پذیرفته است. این معاهده چه تعهداتی را برای اعضا ملزم می کند. از سال 1938 تاکنون اعضای ان پی تی چه مسیری را طی کردهاند و قدرتهای صاحب سلاح اتم چه موقعیتی را در جایگاه تعهد و عضویت به این اجلاس به وجود آوردند؟
قدرتهای هستهای متعهد شدند به تدریج در جهت خلع سلاح هستهای اقدام بکنند و بنابراین هدف سوم اجلاس ان پی تی با تمرکز بر حذف تدریجی قدرتهای دارای سلاح اتمی محقق خواهد شد و همزمان با این هدف، اهداف جلوگیری از گسترش سلاح هستهای و کمک به کشورها برای منافع صلح جویانه با استفاده از این تکنولوژی تحت تشکیل مکانیزمهایی با عنوان پادمان برای نظارت و جلوگیری از بروز انحراف در مواجهه با کشورهایی که از تکنولوژی هستهای برای مقاصد صلح جویانه استفاده میکنند تا احیاناً از این پیشرفت سوء استفاده کنند و برنامههای خود را به سمت سلاح هستهای تغییر ندهند به این دلیل پادمانها و پروتکل یک و دو مطرح شده و امکان بازرسی ها در هر زمان و مکانی که تشخیص داده شود را همزمان با همکاریهای کشورها برای انجام بازرسیها پیشبینی کرده و این به طور کلی فلسفه ان پی تی است و کشور ما ایران از ابتدا در کنفرانس منع گسترش سلاحهای کشتار جمعی شرکت کرد و من نیز جزء نمایندگان دولت ایران در این کنفرانس بودم.
درباره پیوستن ایران به این معاهده برایمان بگویید.
کشور ما جزء اولین امضاء کنندگان این کنفرانس بود؛ قبل از انقلاب هم در پرتو اهداف صلح جویانه قراردادهایی با زیمنس آلمان بسته شد که نتیجه آن سایت بوشهر بود با 80 درصد پیشرفت فیزیکی قبل از انقلاب؛ قراردادی با اوردیف فرانسه نیز منعقد شد. همچنین قراردادی با آمریکاییها برای تعداد قابل توجهی سایتهای هستهای برای مقاصد صلح جویانه بود، بنابراین در خصوص سایت بوشهر توسعه مشهود اما در مورد اوردیف هنوز فعالیت عملی انجام نشده بود و تعهدات آمریکاییها صرفاً بر روی کاغذ بود و هیچ اقدامی صورت نگرفته بود.
ضمن آنکه در ابتدای پیروزی انقلاب همانطور که میدانید نظر انقلابیون بر آن بود که پیگیر این مسأله نباشند حتی قراردادهایی که منعقد کرده بودیم به شکل یکجانبه ملغی گردید مانند آنچه که با فرانسه انجام شده بود و با بروز جنگ ایران و عراق نیز فعالیتهای بوشهر متوقف گردید و به طور کلی از ابتدای شکلگیری انقلاب، نظر مساعدی راجع به دسترسی به تکنولوژی هستهای حتی صلح جویانه هم نبود ولی وقتی در سالهای پایانی جنگ، عراقیها از سلاح کشتار جمعی و شیمیایی علیه ایران استفاده کردند و واکنش جامعه بینالملی به خصوص شورای امنیت بسیار ملایم بود، این ایده مطرح شد که فعالیتهایی که متوقف شده احیا شود.
چون در آن تاریخ ایران در انزوای سیاسی قرار داشت و به نوعی مشمول تحریمهای محدودی بود و تنها دولتی که امکان گرفتن اورانیوم از آن میسر بود، کشور آفریقای جنوبی بود ولی به دلیل قطع مناسبات ایران و آفریقای جنوبی،طبق اظهارات آقای رفسنجانی تصمیم بر این شد که اگر ایجاد روابط با آفریقای جنوبی برای اخذ اورانیوم و منافع ملی است، هیچ مشکلی ندارد. البته پس از پایان جنگ، ایران برای احیاء فعالیت های هستهای در ابتدا با چین وارد مذاکره شد و توافقات اولیه به نتیجه خاصی منتج نشد؛ سپس با آلمانها وارد مذاکره شدیم و این مذاکرات هم بینتیجه ماند و در نهایت، شوروی سابق و بعد روسیه در توافقی بری تکمیل سایت هستهای بوشهر وارد عمل شدند.
همانگونه که در جریان هستید، اجلاس بازنگری ان پی تی برگزار شد؛ اصولاً چنین تشکّل بینالمللی چه اهدافی را دنبال میکند؟
در سال 1938میلادی با اهتمام آمریکا و شوروی سابق، ان پی تی برای جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای تشکیل شد و در آن تاریخ، جهان با وضعیتی رو به رو بود که تعدادی از کشورها دسترسی به سلاح هستهای داشتند از جمله آمریکا، شوروی و بریتانیا و در عین حال کشورهایی هم بودند مانند چین و فرانسه با داشتن این عقیده که دو ابر قدرت با برگزاری کنوانسیون منع آزمایش های هستهای در دریا و فضا و سپس برگزاری کنفرانس منع گسترش سلاح هستهای، انحصاری کردن سلاحهای اتمی را هدف خود دارند؛ نسبت به چنین کنفرانسی با عدم شرکت خود ابراز مخالفت کردند.
یادآور میشوم که گروه دیگری در آن زمان در آستانه دسترسی به سلاح اتمی بودند مانند مصر، آفریقای جنوبی، هند، پاکستان، اسرائیل و برزیل و غیر از فرانسه و چین که نظر مخالف داشتند، کشورهای دیگر حضور موثر داشتند حتی آن کشورهایی که در آستانه دسترسی به چنین تسلیحاتی بودند همچون کشور پاکستان که مشارکتی فعال در کنفرانس داشت به این نحو که با اهداف کنفرانس برای جلوگیری از منع و گسترش سلاحهای کشتار جمعی و کمک در جهت استفاده بهینه از تکنولوژی هستهای برای مقاصد صلح جویانه همگام بودند؛ در حقیقت در اساسنامه ان پی تی چند وظیفه در نظر گرفته شده بود، اول جلوگیری از منع گسترش سلاحهای هستهای به هر شکل و عنوان، دوم کمک کردن به کشورهای در حال توسعه برای بهرهوری و استفاده بهینه از این تکنولوژی برای تولید برق، امور بهزیستی، کشاورزی و بهداشتی.
اما حتی در این روند نیز شاهد کارشکنی های زیادی بودیم. مثلاً شاهد ماجراهایی در زمان توافق و توسعه سایت بوشهر بودیم، علت برخی از مشکلات پیش رو چه بود و در نهایت چه مسیری طی شد؟
از آنجائی که آغاز تکمیل سایت بوشهر با همکاری روسها به موضوع تکنولوژی کاربردی ارتباط داشت و این دانش فنی با تکنولوژی آلمانها از نظر سطح پیشرفتگی تفاوت داشت و این وقت زیادی گرفت که تکمیل سایت با تکنولوژی روسها سازگار شود ضمن آنکه روسها در تعامل با غرب و اعمال سیاست تکمیل و تعلل، تلاش کردند در اجرای پروژه وقفه ایجاد شود که تا امروز هم چنین روشی ادامه داشته است.
در مورد ان پی تی همانگونه که اشاره کردم کمکی به وضعیت کشور نکرد ضمن آنکه در چارچوب و کنترل و نظارت قرار گرفتیم و این زمینه برخی سوء استفادهها نسبت به کشورهای عضو بود تا هر اقدامی که در دست اجرا دارند به اطلاع ان پی تی برسانند تا نظارت ان پی تی را در پی داشته باشد؛ اقداماتی که کشور ما در تحقق تکنولوژی هستهای تا آن زمان انجام داده بود، خلاف ان پی تی نبود اما به دلیل آنکه به این نهاد بینالمللی اطلاع نداده بود؛ متهم به پنهانکاری و موجب ظهور واکنشهایی شد که به تبع آن منجر به مذاکراتی با وزرای خارجی سه کشور در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی شد و در نهایت اعلامیه سعدآباد و موافقتنامه پاریس که ایران توقف موقتی غنی سازی اورانیوم را پذیرفت و به تعلیق درآورد، ضمن آنکه عملا هم متعهد و پایبند به مقررات پروتکل دوم شد.
تا رسیدن به نتیجه و دستیابی به توافق جامع، طی چه مسیری لازم است؟ توصیه و پیشنهاد شما به تیم مذاکره کننده چیست؟
چند موضوع است که باید حل شود تا به موافقت جامع و کامل منجر شود؛ یکی برداشته شدن تحریمهاست که ایران معتقد است همه تحریمها باید برداشته شود و طرف مقابل معتقد است لغو برخی تحریمها ممکن است اما بعضی دیگر پیچیدگی هایی دارد و زمان بر است، بنابراین معتقدند که مرحله به مرحله باید اتفاق بیفتد؛
نکته دوم بازرسی و نظارت گستردهای است که نه تنها در سایتهای هستهای ایران بلکه در معادن سرب یا معادنی که اورانیوم تحصیل میشود و همچنین هر گونه مواد و اقلامی که برای استفاده سانتریفیوژها وجود دارد، آن مکانها و منابع مورد بازرسی قرار بگیرد و این بازرسی با ساینتیست های ایرانی است و نکته دیگر که پیچیده است، آنها معتقدند برخی از تأسیسات نظامی که احتمال و یا سوء ظن دارند، مجاز به بازرسی باشند در صورتی که جمهوری اسلامی بر این باور است که تأسیسات نظامی نباید مورد بازرسی باشند؛ این نکاتی است که روشن نشده و در ادامه مذاکرات باید روشن شود، ضمن آنکه از پیچیدگیهای مذاکرات است، همانطور که میدانید تا کنون موضوع این است که استمرار بازرسیها و تحقیقها حداقل تا 10 سال ادامه یابد و دولت ایران ظاهراً نظر مخالفی برای ادامه این مذاکرات در طی 10 سال آتی نشان نداده است که در هر حال، این نکات مسائلی است که برای دستیابی به توافق جامع وجود دارد که باید حل و فصل شود.
ارسال نظر