بايستههاي همدلي و همزباني
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- محمدجواد اخوان- نامگذاري سال 1394 بهعنوان «دولت و ملت، همدلي و همزباني» در طول حدود يك ماه گذشته بحثهاي بسياري را در محافل سياسي و رسانهاي به جريان انداخته است. در طول اين مدت، جريانهاي گوناگون سياسي از نظرگاههاي گوناگون سعي كردهاند تفسير خودشان را ارائه دهند. به نظر ميرسد لازم است در باب برخي ويژگيها و لوازم متناسب با تحقق اين شعار راهبردي سال بايد بررسي دقيقتري انجام پذيرد:
1- شرايط ويژه بينالمللي جمهوري اسلامي ايران از يكسو و تلاش مجدانه دشمن براي بهزانو درآوردن ملت ايران، جمعبندي نظام اسلامي را به راهبردي كلان رسانده است كه عبارت است از «اقتصاد مقاومتي.»طبعاً پيادهسازي و اجراي دقيق و ژرف اين الگو در وضعيت كنوني و متوقف نماندن در سطح شعاري نيازمند برنامهريزي و كوششي فراگير در سطح ملت و حاكميت است. نامگذاري سال 1393 با دو ركن «عزم ملي» و «مديريت جهادي» خود نشان از انتظارات ويژه نظام از نخبگان و آحاد جامعه در نقشآفريني در اين پروژه عظيم ملي داشت. اكنون تداوم همان راه كه با عزم ملي و مديريت جهادي آغازشده بود نيازمند فصل جديدي از تعميق پيوند ميان اجزاي گوناگون جامعه است كه در قالب «همدلي و همزباني» دولت و ملت بروز و ظهور مييابد.
2- از ديگر تهديدات پيچيده دشمن پيشبرد پروژه «شكاف ملي» و به تعبير ديگر دوقطبيسازيهاي تصنعي در جامعه ايران اسلامي و ايجاد گسست در ميان گروههاي مختلف اجتماعي است، بهگونهاي كه انسجام عمومي و يكپارچگي ملي خدشه بيند و علاوه بر تضعيف نظام اسلامي، پيش برندگي و پيشروندگي آرمانهاي انقلاب اسلامي متوقف گردد.
اگر مروري بر سناريوهاي راهبردي دشمن در چند سال اخير داشته باشيم، نشانههاي آشكار اين رويكرد را در تصميمگيريهاي دشمن عليه ملت ايران مشاهده ميكنيم. بر اين اساس بود كه راهبرد فشار و تحريم در دستور كار نظام سلطه قرار گرفت و در مقطعي ريچارد ان. هاس رئيس انديشكده شوراي روابط خارجي ايالاتمتحده، در خصوص ماهيت اين تحريمها گفت: «احتمال اين وجود دارد كه فشارهاي اقتصادي باعث شود تا برخي در ايران نگاه تازهاي به مذاكرات داشته باشند. [افزايش فشار اقتصادي] ايرانيها را به اين نتيجه خواهد رساند كه هزينه راهي كه اكنون در پيشگرفتهاند بسيار زياد است و بنابراين منطقي است كه تغيير رفتار دهند.»
همچنين رسانهها به نقل از معاون وقت وزير دارايي ايالاتمتحده امريكا در امور تروريسم و اطلاعات چنين منتشر كردند كه: «تحريم و فشار بهخوديخود هدف نيستند. آنها اجزاي سازنده اهرم فشار براي راهكار مبتني بر مذاكره هستند. با انزواي شديد ايران از لحاظ مالي و تجاري و دستمايه قرار دادن نقاط ضعف موجود اين كشور، ميتوانيم بر محاسبات ايران تأثير بگذاريم. با اين كار، راهبرد تدوينشده ما كه هماكنون در حال اجرا است، ميتواند اهرم فشار مهم و تعيينكنندهاي را براي ديپلماسي ما ايجاد كند.»
سوزان مالوني و ري تكيه از پژوهشگران برجسته موسسه بروكينگز در گزارشي ديگر تأكيد نمودند: «در شرايطي كه حكومت ايران دچار چنددستگي است و اقتصاد ايران بهشدت تحتفشار است مسلماً سياستهاي امريكا در قبال ايران ميتواند روي تعادل قدرت بين جناحهاي صاحب نفوذ در سياست ايران مؤثر واقع شود و فرصتي را براي تغيير اولويتهاي سياسي ايران فراهم كند.
سياست امريكا در مقابل ايران بايد تشديد فشارهاي اقتصادي و تحريم مالي و فني برنامههاي هستهاي آن كشور، تقويت نيروهاي مخالف، تأثيرگذاري روي رقابتهاي دروني صاحبان قدرت و محافظت از همسايگان ايران در برابر تهديدهاي آن كشور باشد.»
در چنين شرايطي، نسخه تجويزي رهبر معظم انقلاب اسلامي براي خنثيسازي پروژه «شكاف ملي»، در نامگذاري سال جديد تجلي مييابد و از اين حيث بايد خداوند منان را بابت اين هوشمندي شاكر بود.
3- آنگونه كه معظم له در پيام نوروزي خود تأكيد كردند، شرط اصلي ايجاد همدلي و همزباني «اعتماد متقابل ميان دولت و ملت» است كه بهطور عمومي در ساحت جمهوري اسلامي ايران، چنين اعتماد متقابلي وجود داشته و هست، اما بهخصوص وظيفه مسئولان آن است كه پاسدار اين اعتماد باشند و از هرگونه اقدامي كه به اين اعتماد خدشه وارد ميكند پرهيز كنند.
اظهارنظرهاي گاه نسنجيده، به ميان جامعه كشاندن اختلافات مسئولان (كه گاه طبيعي و گاه غيرطبيعي است)، در نظر نگرفتن مطالبات حقيقي جامعه و. . . ميتواند به اين اعتماد عمومي خدشه وارد سازد و طبيعي است كه بايد در اين خصوص هوشيار بود.
4- در مجموع بايد نامگذاري سال جديد را در ذيل الگويي بررسي نمود كه از آن ميتوان به «الگوي امام- امت» تعبير كرد. الگويي كه بر اساس رابطه دوطرفه ميان امام جامعه بهعنوان هادي و راهبر و امت برقرار است. در اين چارچوب انتظار امام از كارگزاران حكومت و امت آن است كه با تشريكمساعي، گامهاي بزرگي در راه آرمانهاي انقلاب بردارند و دوستان انقلاب را اميدوار و دشمنانش را نااميد سازند.
5- نكتهاي كه در انتها و در ذيل اين مسئله قابلطرح است، نسبت ميان انتقاد و همدلي است. انتخاب اين عنوان سال به مفهوم بسته شدن باب انتقاد و همدلي نيست. آنگونه كه معظم له در سخنان آغاز سال خود تأكيد كردند«كساني هستند كه اين روش[دولت] را قبول ندارند، اين رفتار را قبول ندارند، اين حرف را قبول ندارند، اين سياست را قبول ندارند؛ اينها منتقدند و انتقاد ميكنند، مانعي ندارد؛ اما انتقادها بايد در چهارچوب منطقي باشد. . . تذكردادن هيچ اشكالي ندارد اما اين تذكر بايستي جوري باشد كه اعتماد عمومي را از كساني كه مسئولاند و مشغول كارند، سلب نكند؛ تذكر دادن بايد جوري باشد كه موجب بياعتمادي عمومي نشود، اهانت وجود نداشته باشد و روشهاي خشمآلود وجود نداشته باشد؛ همه با برادري اسلامي به مسئله ارتباطِ ميان دولت و ملت نگاه كنند و با آن شيوه رفتار بكنند. البته اين طرفيني است.
من، هم به مردم اين توصيه را عرض ميكنم كه با دولت بايستي مهربانانه و با نگاه همراهي و همدلي سخن گفت، هم به مسئولان كشور – در سه قوه – اين را تأكيد ميكنم كه آنها هم بايد با منتقدين خود و با كساني كه از آنها انتقاد ميكنند رفتار مناسبي داشته باشند، آنها را تحقير نكنند، به آنها اهانت نكنند؛ تحقير مخالفان از سوي مسئولان، خلاف تدبير و خلاف حكمت است. من مردم عزيزمان را به بيتفاوتي دعوت نميكنم، به نظارت نكردن دعوت نميكنم؛ آنها را به اهتمام در مسائل اساسي كشور دعوت ميكنم؛ اما اصرار ميكنم كه برخوردها نه از سوي مردم نسبت به مسئولان و نه از سوي مسئولان نسبت به منتقدين، تخريبي نبايد باشد؛ نه تحقير باشد، نه اهانت باشد.»
6- تعيين اين شعار را ميتوان فرصتي گرانبها در اختيار كابينه مستقر دانست تا با همتي جهادي و عزمي راسخ گامهاي جدي در جهت رفع مشكلات و برطرف ساختن نيازهاي جامعه بردارد. شايد به تعبيري بتوان گفت چنين فرصتي را بايد كمياب و طلايي دانست و البته معلوم نيست كه تكرارپذير باشد. اين فرصت ميتواند در جهت خدمترساني صادقانه به مردم و پيشبرد اهداف انقلاب به كار گرفته شود و- خدايناكرده- ميتوان غيرمسئولانه از كنار آن گذشت و آنگونه كه شايسته است مورداستفاده قرار نگيرد، اما روشن است كه بهانهاي براي توجيه ناكارآمديها نخواهد گذارد.
ارسال نظر