به گزارش «پارس» به نقل از نسیم، نشریه "فارین پالیسی" در مطلبی به قلم یکی از سیاستمداران جمهوری‌خواه در آمریکا، ضمن حمایت از مفاد توافق هسته‌ای که در بیانیه پایانی مذاکرات لوزان توسط وزیر امور خارجه ایران و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا قرائت شد، پنج دلیل را به عنوان دلایل اصلی حمایت از این توافق اعلام کرده است که متن کامل این یادداشت را در ادامه می‌خوانید:

 
 شک و تردید‌های فراوانی وجود دارد اما پنج دلیل وجود دارد که از این توافق حساس حمایت کنیم. حتی منتقدان دائمی کاخ سفید نیز می‌توانند این ۵ دلیل را تایید کنند. شما هم می‌توانید! 
 

 ۱- شرایط بازرسی‌ها قرص و محکم است
 طبق جزئیات توافق شده‌ای که تاکنون منتشر شده است، توافق با ایران بازرسی‌ها از تمام تاسیسات هسته‌ای اعلام شده این کشور ادامه پیدا خواهد کرد. هم چنین بازرسی‌ها شامل تاسیسات مشکوک نیز خواهد شد و از ایران خواسته می‌شود که پروتکل الحاقی را امضا کند. این پروتکل بازرسی‌های سرزده (با اطلاع قبلی اما در زمانی کوتاه‌تر) را افزایش می‌دهد و اعتماد آژانس در نبود فریبکاری را بسیار افزایش می‌دهد. اگر همه این کار‌ها انجام گیرد، به رژیم راستی آزمای استواری تبدیل خواهد شد. شروط بازرسی‌ها، توانایی ایالات متحده از آگاهی پیرامون رخدادهای تاسیسات هسته‌ای، قضاوت درباره وسعت تلاش‌های نظامی سازی (برنامه هسته‌ای) و پیش بینی زمان گریز هسته‌ای را به شدت افزایش خواهد داد. 
 
۲- دولت توافق را با نگرانی‌های منطقه‌ای ارتباط داد
 عملا به جز عمان همه کشورهای خاورمیانه نگران برنامه هسته‌ای ایران هستند. بد‌ترین اثر این توافقنامه می‌تواند آغاز موج هسته‌ای شدن کشورهای خاورمیانه باشد، مگر اینکه حداقل ترکیه، مصر و عربستان سعودی راضی به موافقت با توافق شوند (یا اینکه توافق آن‌ها را به گونه‌ای کسب کرد، مانند تجدید کمک‌های نظامی به مصر). اوباما می‌تواند ادعا کند که با توافق هسته‌ای بین آمریکا و متحدان منطقه‌ای، تقسیم کار صورت پدیرفته و این کشور ضمن جلوگیری از رسیدن ایران به بمب هسته‌ای، به متحدان منطقه‌ای خود برای جنگ با بی‌ثبات سازی منطقه توسط ایران، سلاح و اطلاعات خواهد داد. دعوت از شورای همکاری خلیج (بزرگ‌ترین دشمن منطقه‌ای ایران) به کمپ دیوید برای شنیدن نگرانی‌های آن‌ها و اتخاذ سیاست‌هایی برای مرتفع کردن نگرانی‌های آن‌ها، زیرکی رئیس جمهور را نشان می‌دهد. 
 
۳- رژیم تحریم‌ها در حال فرسایش است
 اقدام غیرمسئولانه کنگره می‌تواند تحریم‌ها را به کلی پایان دهد. اکنون که روسیه تحت فشارهای تحریم‌های غرب است، هرگز راضی به تحریم‌های (جدید) غرب نخواهد شد و اگر روسیه راضی نشود چین نیز پا پس می‌کشد. اروپا نیز گرچه همچنان قابل اعتماد است (محدودسازی خرید نفت از ایران توسط اروپا بود که ایران را در مضیقه شدیدتری قرار داد) اما روند خستگی از تحریم‌ها در این اتحادیه نیز آغاز شده است. ما با ریسک تکرار تجربه سال ۲۰۰۲ عراق مواجه هستیم. 
 
۴- دولت اوباما مفاد توافق را علنی کرده‌اند
 پاسخگو بودن وزیرخارجه کری این امکان را داده است که بتوان درباره مزایای توافق بحث و بررسی کرد؛ امری که برای حمایت (یا عدم حمایت) از توافق ضروری است. کنگره باید به تمام دلایل ممکن برای بی‌اعتمادی و بی‌میلی به حکومت ایران توجهی خاص بکند. کنگره باید رئیس جمهور را وادار کند که فعالانه‌تر و با شدت بیشتر برای تحت فشار قرار دادن ایران در موضوعات غیرهسته‌ای (مانند حمایت از رژیم سوریه و حوثی‌ها در یمن) عمل کند. آن‌ها باید در مورد فقدان استراتژی خاورمیانه‌ای اوباما و بهبود آن بحث و بررسی کنند. با این حال باید در کنار این موارد، از این توافق هسته‌ای نیز حمایت کنند. (یک پاداش ویژه تعلق می‌گیرد به رئیس جمهور به خاطر اینکه کنگره را شریکی کلیدی خواند) 
 
۵- توافق مذکور خطرناک‌ترین شکاف‌ها را رفع می‌کند
 پیش از این اوباما گفته بود که تنها جایگزین مذاکره با ایران جنگ است. با این حال،‌‌ همان زمان او علاقه‌ای نداشت که دست به تهدید بزند. عقب نشینی او از خط قرمزش در سپتامبر ۲۰۱۳ در سوریه، ضربه قابل توجهی به اعتبار آمریکا در میان دشمنان و دوستانش زد. تکرار افتضاح سوریه در مورد ایران، اعتقاد دیگر کشور‌ها به تضمین‌های امنیتی واشنگتن را نابود می‌کرد. توافق انجام شده (بر مبنای آن چیزی که تاکنون منتشر شده است) سرعت ایران برای دسترسی به بمب اتم را به طور موثری کاهش می‌دهد و هم چنین توانایی آمریکا برای شناسایی حرکت ایران به سمت بمب را به شدت افزایش می‌دهد. 
 
این مساله به این معنی نیست که در صورت فریبکاری ایران کشورهای دیگر متقاعد به بازگرداندن تحریم‌ها خواهند شد (روسیه احتمالا از هرگونه اقدام شورای امنیت جلوگیری خواهد کرد) اما این توافق، توافقی معقول است و اگر همراه با اجرای آن، تلاش‌ها برای مقابله با ایران به خاطر حمایت از تروریسم و بی‌ثبات سازی همسایگان، صورت پذیرد، می‌تواند آغازی بر بازگرداندن استراتژی خاورمیانه آمریکا به مسیر درست خود باشد.
 
 ترجمه: مسعود شایگان