به گزارش پارس به نقل از روزنامه وطن‌امروز، نخستین ‎بار نیست که اظهارات نسنجیده مشاور جنجالی آقای رئیس‎جمهور برای کشور دردسرساز می‎شود.

حالا باید عقلای قوم جمع شوند بلکه به هزار زحمت سنگی را که در چاه افتاده است بیرون بیاورند!

تا به امروز اگر امپراتوری رسانه‎ای دنیای استکبار کلی هزینه و طراحی می‎کرد تا پروژه «ایران‎هراسی» را با خدشه در وجهه نظام اسلامی و ایجاد رعب و وحشت از ایران در دل شهروندان بینوا و از همه جا بی‎خبر آمریکایی و اروپایی به پیش ببرد و چهره‎ای از ایران اسلامی ترسیم کند که فرسنگ‎ها با واقعیت ما فاصله دارد و اساساً همین هراس از مواجهه مردمان مغرب‎زمین با این واقعیت ناب است که چنین ترفند کثیفی را برای دشمنان نظام اسلامی موضوعیت‎دار کرده است اما به مخیله‎اش هم خطور نمی‎کرد روزی روزگاری بتواند هراس از ایران را در میان ملت‎های مسلمان خاورمیانه رقم بزند که همواره به سبب حمایت‎های بی‎دریغ نظام اسلامی از ملت‎های مظلوم و تحت سلطه و گروه‎های مقاومت لبنان و فلسطین در مبارزه با غاصبان صهیونیست، دلداده و شیفته انقلاب اسلامی بوده‎اند؛ آن‎هم درست در ایامی که مردمان منطقه هم در گرماگرم بیداری اسلامی اقبالی مضاعف به آرمان‎های متعالی انقلاب اسلامی پیدا کرده‎اند، هم ایران و سرداران دلیر ایرانی را به سبب ایستادگی جانانه در برابر تروریست‎های تکفیری و آزادسازی مناطق تحت کنترل داعشی‎های وحشی در سوریه و عراق می‎ستایند و از جان و دل مرید اندیشه‎های الهام‎بخشی شده‎اند که چنین دلاورانی در بستر آن بالیده و قد کشیده‎اند.

امپراتوری رسانه‎ای دنیای استکبار خواب چنین چیزی را هم نمی‎دید که جناب مشاور مفت و مجانی- البته احتمالاً!- این گزک را دودستی تقدیم آنها کند به نحوی که چه بسا حتی اگر دشمنان ما خودشان چنین امری را طراحی می‎کردند به این خوبی نمی‎توانستند طرفی ببندند چونان که تمام طرح‎های آنها طی این سال‎ها به خنس خورده و حسابی ناامیدشان کرده بود اما به لطف دسته‌گلی که ایشان به آب داد، مجالی تازه برای ترکتازی و جولان آنها هم مهیا شد. چه جشنی بگیرند جریان‎ها و رسانه‎های ضدمقاومت با خوراکی که این آقا تا مدت‎ها برای ایشان تدارک دید!

دولت محترم این فقره را در تعارض با منافع ملی نمی‎داند، در شرایطی که به‎زعم ایشان اعلان «خبر مرگ» ملک عبدالله شایسته تذکر و توبیخ است؟! مرحبا به این «تدبیر»!

کجا تشریف دارند آقایانی که منتقدان را به «همنوایی با نتانیاهو» متهم می‎کردند! مگر نه اینکه این مردک دیوانه همه همّ و همت خود را به کار بسته تا ملت‎های منطقه را از قدرت ایران بترساند و نگرانی آنها را هم چماقی کند بالای سر مذاکرات که هرچه می‎توانند از ایران بیشتر امتیاز بگیرند و خودشان کمتر تعهد بدهند؟! از این بهتر هم می‎شد در این بحبوحه مذاکرات به نفع اسرائیل گل به خودی زد؟

آقایان اشارات صریح نتانیاهو در همین خیمه‎شب‎بازی اخیرش در کنگره آمریکا به «امپراتوری ایران» را نیز مدنظر داشته باشند! البته گذشته از همه تبعاتی که این بی‎فکری آقای مشاور متوجه حمایت‎های جمهوری اسلامی از جریان‎های مقاومت لبنان و فلسطین می‎کند! حالا آقایان تحویل بگیرند «همنوایان با اسرائیل» را!

معلوم نیست چرا وزارت امور خارجه ساکت است؛ صرف‎نظر از دردسری که در آستانه مذاکرات،اول از همه یقه خود ایشان را می‎گیرد به جهت سوسه آمدن و موش ‎دوانی حتمی سعودی‎ها و نوچه‎های ریز و درشت‎شان به بهانه این افاضات اخیر، مگر نه این است که در این ماجرا اولاً و بالذات وظیفه دستگاه دیپلماسی است که برای زدودن سوءتفاهم پیش آمده در اذهان ملت‎ها و دولت‎های همسایه تلاش کند و موضع بگیرد، پس چرا تاکنون دم فروبسته و خاموشی پیشه ساخته است! اهمیت این موضوع کمتر از حمله مشکوک به آن نشریه فرانسوی است که خانم سخنگو به طرفه..العینی پشت تریبون آمدند و موضع گرفتند، یا مصلحت‎ها و ملاحظات دیگری در کار است؟

کجایند آنها که از طرح سؤال نسبت به ماهیت «هولوکاست» برآشفتند و کولی‎بازی به راه انداختند که آقا حواستان کجاست، نمی‎دانید قلقلک دادن نقطه حساس دنیای استکبار چه تبعاتی به همراه دارد؟ حال آنکه اساساً شاید قیاس این سخن با آن سوال مع‎الفارق باشد به جهت آنکه در آن ماجرا ماهیت یک دروغ کثیف تاریخی که مبنای ظلم عظیمی شده که بیش از ۶ دهه است بر پیکره دنیای اسلام وارد آمده و پاره تن اسلام را زخم زده است، در قالب ۲ سوال کاملاً منطقی به چالش کشیده شد به منظور هشدار دادن به وجدان‎های بیداری که در هیاهوی اغواگرانه تبلیغاتی نظام سلطه از آن غفلت کرده بودند، گذشته از آنکه بدون تعارف همراستا با آرمان‎های استکبارستیزانه انقلاب اسلامی نیز بود و در منظومه باورهای انقلابی ما کاملا موجه و معقول.

بماند که عده‎ای عافیت‎طلب و بریده و پشیمان از داعیه‎های انقلابی در برابر آن جبهه گرفتند که مگر سرتان درد می‎کند که به دنبال دردسر می‎روید! اما این فقره و این ادعای بی‎اساس نه‎تنها کمترین ربط و نسبتی با آرمان‎ها و اهداف نظام ندارد که اصل آن پذیرفتنی و حرف بر سر شیوه بیان آن باشد، به وضوح در تعارض آشکار با اصول مصرح قانون اساسی ما نیز هست و پتانسیل بسیاری در خدشه‎دار کردن وجهه صلح‎دوست و قانونمدار جمهوری اسلامی دارد، چنانکه متأسفانه چنین کرده است و همین بی‎توجهی غافلانه چه بسا در تلاش‎های مخلصانه و بی‎شائبه سربازان گمنام سپاه اسلام ایجاد تردید نیز کرده باشد! از آن جماعت کسی نمی‎خواهد فریادی بزند و اعتراضی کند علیه تصویری که از جمهوری اسلامی به سبب این گزافه‌‎گویی در ذهن ملت‎های منطقه نقش می‎بندد و پیامدهایی که به سبب آن متوجه ما می‎شود؟!

بنده خدا حاج‌قاسم و بر و بچه‎هایش! چه زحمتی کشیده‎اند که سرزمین همسایه را از لوث وجود تکفیری‎های تروریست پاک کنند و آرامش را به مردم مظلوم عراق هدیه بدهند؛ آرامشی که سال‎ها از آنها دریغ شده بود؛ تا بود صدام دیکتاتور جنایتکار، بعد هم که خبر مرگش آمد نظامیان آمریکایی، بنده‎های خدا تازه می‎خواستند روی آرامش را ببینند که سر و کله این جانی‎های وحشی پیدا شد. دلیرمردان سپاه قدس رفتند تا آن سرزمین نفسی بکشد و ثبات و امنیت به همسایه غربی ایران بازگردد که نگران حال همسایه و در اندیشه برادران دینی مسلمان بودن از آموزه‎های مؤکد اسلام است اما...!

آن از افاضات چند وقت پیش‎ ایشان و چالش‎هایی که در حوزه داخلی و مسائل قومیتی ایجاد کرد، این هم از امروز؛ ناسلامتی این آقا ۶ سال مسؤول یکی از کلیدی‎ترین نهادهای امنیتی این مملکت بوده است، باید بهتر از هر کسی بداند این مهمل‎گویی‎ها چه تبعاتی برای کشور دارد، اگر حقیقتاً نمی‎داند و چنین نسجیده و بی‎فکر سخن می‎گوید که اساساً صلاحیت و شأنیت حضور در چنین جایگاهی را ندارد و ادامه بیش از اینِ این مسؤولیت از جانب وی شدیداً ناموجه و بلاموضوع است، اگر هم می‎داند و احیاناً خدای‎ناکرده با طراحی قبلی و منظور و مقصودی از پیش معلوم چنین می‎کند که به طریق اولی چنین شأنیتی ندارد و بایسته است دولت و شخص رئیس‌جمهور با نظر به هر دو شق ماجرا حقیقتاً «تدبیری» بیندیشند فتنه‎انگیزی‎های آقای مشاور را!