شرایط خیلی حساس است. ما در یک پیچ تاریخی هستیم. تمام دنیا به ایران نگاه می کند. نه فقط برنامه هسته ای بلکه جزیی ترین اتفاقات مرتبط با ایران به دقت رصد می شود.  درست است که همه اذعان می کنند که ایران دیگر ایران سابق نیست بلکه به یک قدرت منطقه ای تبدیل شده است اما واقعیت این است که مشروعیت این قدرت منطقه ای هنوز توسط قدرت های اصلی جهانی پذیرفته نشده است. قدرت های بین المللی نمی توانند حکم تایید بر این قدرت منطقه ای بزنند چرا که براساس نظریاتی چون مکتب انگلیسی یا سازه انگاری، در این صورت  جایگاه و قدرت تثبیت شده شان در نظام بین الملل  دچار بحران خواهد شد. امروز نه فقط رهبر جامع نگر و حکیم ایران بلکه بسیاری از  اندیشمندان دنیا می دانند و می گویند که  بعد از آنومی فروپاشی نظام پیشین بین الملل مبتنی بر جنگ سرد، نظم جدیدی برای  نظام بین الملل در حال شکل گیری است؟ 

آری این اصلا شعار نیست که ما در یک پیچ تاریخی هستیم و بی اغراق می توان مدعی شد، مرکز توجهات در این پیچ تاریخی ایران است و این سوال مطرح می شود که   آیا  ایران می تواند بدون اینکه از گفتمان و اهدافش دست بردارد  ابرقدرت های جهانی را مجبور کند تا  جایگاه و قدرتش را بپذیرند؟ 

جمهوری اسلامی  فعلا روسیه و تاحدی زیادی چین را مجاب کرده است که اگر  ایران را بعنوان متحد استراتژیک در این نظم نوین انتخاب کنند بیشتر سود می کنند اما کشوری که برخی آن را کدخدا می خوانند هنوز حاضر به مشروعیت بخشی به ما نیست. 

آمریکا بهتر از هرکس دیگر می داند که اگر مشروعیت «جمهوری اسلامی استحاله نشده» را بپذیرد  با بسیاری دیگر از کشورها نیز که در فضای هنجاری جدید پیگیر سهم خود از نظم جهانی جدید خواهند شد،  دچار تقابل و چالشی جدی می شود و در این صورت او دیگر قدرت هژمون نخواهد بود و در نتیجه دیگر نخواهد توانست بر منافع سرشار مادی ناشی از این ابرقدرتی چنبره بزند.

همه این ها نشانه های روشنی است از این که ما در یک پیچ تاریخی قرار داریم و کانون حساس این پیچ تاریخی ایران است.  ما می دانیم همه دنیا چه دشمنان و چه دوستان ما و چه دشمنان دشمنان ما، به ما و عملکردمان نگاه می کنند. همه منتظرند ببینند آیا این به ظاهر «یاغی بین المللی» که اربابان نظام سلطه را بیش از سی سال است که دچار مشکل و بعضا بحران کرده است، می تواند مشروعیت خود را تحمیل و هنجارهای ظالمانه موجود را دچار تحول و تغییر کند؟ 

دشمن تا کنون هر اقدامی کرده است تا ایران را به زانو در بیاورد اما نتوانسته است. وقتی تهدید نظامی و تحریم و کمک  به دشمن منطقه ای ایران اثر نکرد، تلاش کردند با فتنه ای سنگین  براندازی از درون را رقم بزنند که باید اعتراف کرد انصافا نظام را تا لبه پرتگاه سقوط نیز پیش بردند اما با دعای خانواده صدها هزار شهید و مدیریت فوق عادی و بلکه آسمانی رهبرانقلاب این تیر نیز پس از زخمی کردن انقلاب به سنگ خورد و بعد از اینکه نظام توانست زخم ایجاد شده را التیام بخشد و درحال تبدیل آن به واکسنی غیرقابل آسیب مجدد است، تنها امیدشان تبدیل هدف براندازی به استحاله انقلاب است. 

آری ما می دانیم که در یک پیچ تاریخی هستیم و بروشنی می فهمیم که  دشمن در این مرحله استحاله  انقلاب اسلامی را هدف گرفته است. آنها  با ترویج سبک زندگی غربی فرهنگ ما را نشانه گرفته اند ،  با تحریم ها، از ضعف های ساختاری اقتصاد ایران برای فشار بر مردم استفاده می کنند و با  کمک این دو راهبرد در حال تلاش اند که اراده ما را در پافشاری بر ارزش های سیاسی همچون مردمسالاری دینی و استکبارستیزی، سست کرده و ما را به این جمع بندی برسانند که باید هنجارهای فعلی نظام بین الملل یا همان کدخدایی کدخدا  را پذیرفت و تاسف بار اینکه برخی سوءمدیریت ها و انحرافات و ضعف های مدیران و نخبگان گذشته و حال نیز بهترین آبی است که در آسیاب این راهبرد ریخته می شود و واقعیت این است که ما هرچه در خارج از مرزها توانسته ایم یکی پس از دیگری سنگرهای بسیار بسیار بزرگ را فتح کنیم در  برخی عرصه های داخلی دارای ضعف های بس خطرناکی هستیم.

جبهه آرمانخواهان واقع بین می خواهد در این روزهای حساس گذر از پیچ تاریخی به وظیفه تاریخی که به دوش هر جوان مومن و انقلابی است، عمل کند. ما وظیفه خود تشخیص دادیم عافیت طلبی و صرف سرگرم شدن به کارهای روزمره که گاه حتی در چارچوب فعالیت های انقلابی تعریف می شود و باید همچنان ادامه پیداکند، را کنار بگذاریم و همزمان به وظیفه انقلابی گری خود  در هدایتگری جامعه در حوادث و مسائل فرهنگی، سیاسی، اجتماعی جامعه عمل کنیم.

ما می بینیم جریان اصلاح طلبی همچنان حاضر نشده است مرزبندی خودش را با غیرخودی ها شفاف کند که اگر می کرد چه بسیار عالی می توانست و می تواند بعنوان یک بال از دو بال اصلی نظام، به رشد و اعتلای انقلاب کمک کند. ما می بینیم جریان اصول گرایی با اینکه بدرستی در مسیر  انقلاب گام می بردارد، اما در طی کردن این مسیر دچار آسیب هایی است که اگر آن ها را برطرف نکند نخواهد توانست وظیفه را درست بفهمد، به آن عمل کند و به دیگران نیز بفهماند و آن ها را به صحنه عمل بیاورد.

از این رهگذر جبهه آرمانخواهان واقع بین با وضعیتی که اصلاح طلبان  برای خود ایجاد کرده اند، خود را طیفی از جریان اصول گرایی تعریف می کند و می خواهد در کنار دیگر طیف های جریان اصول گرایی (نه در برابر آن ها) به تولید و ترویج تفکرش بپردازد و براین باور است همه واقعیت نیروهای انقلاب آن نیست که اکنون از نیروهای انقلابی در ذهن مردم به تصویر کشیده شده است بلکه واقعیت نیروهای انقلاب شامل طیف های مختلف با سلیقه های متفاوتی است که همه آن  ها لازم است فعال باشند و به مردم عرضه شوند تا مردم متناسب با تصویری واقعی از جبهه انقلاب و سلیقه های متنوع آن، راه هدایت را تشخیص و به آن عمل کنند. 

ما بر این باوریم بسیار اند از نیروهای انقلاب که پرچمی متناسب با تفکر خود نمی بینند که زیر آن سینه بزنند بسیاراند کسانی که برای روزهای حساس پیش رو در عرصه های سیاست ، فرهنگ، مسائل اجتماعی و اقتصادی نگرانند و می خواهند کاری بکنند اما نمی دانند باید چه کنند. 

جبهه آرمانخواهان واقع بین می خواهد «مارپیچ سکوت» مطرح شده توسط اندیشمند معروف «مان» را بشکند و اجازه ندهد این ظرفیت بزرگ از نیروهای انقلاب با احساس کم بودن، روز به روز بر سکوت خود بیافزایند و ساکت و ساکت تر شوند. 

براین اساس امشب با استعانت از  حضرت علی بن موسی الرضا(ع)  و استمداد از  شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی و روح بلند معلم آسمانی آنان، ذیل راهبری های رائد و «راه بر» بزرگ  قرن بیست و یکم امام خامنه ای و با تاکید بر جایگاه گرانسنگ روحانیت اصیل، جبهه آرمانخواهان واقع بین،  موجودیت خود را اعلام می کند.

هدف ما کمک به هدایتگری جامعه در گذر از این پیچ تاریخی، در عرصه های مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است. راهبرد اجرایی ما شکل دهی جریانی اجتماعی از نیروهای جوان،مومن و انقلابی است که در فکر و عمل ، باور به رویکرد آرمانخواهی واقع بینانه دارند. ما برای رسیدن و کارشناسی کردن این راهبرد، بیش از یکسال بحث کارشناسی و علمی کردیم، با حداقل 19نفر از فرهیختگان و کارشناسان فرهنگی و سیاسی استان و کشور که اکثر آن ها برای شما چهره های شناخته شده ای هستند، مشورت کردیم. ما با تاکید بر صداقت و شفاف سازی، پیش از هرچیز مرامنامه فعالیت مان را نوشتیم . برای شناخت دقیق تر، پیش نویس سند «مواضع ما» را نیز تدوین کردیم که باید با مشورت با کارشناسان همچون مرامنامه اصلاح شود. ما به طور دقیق برای اجرایی کردن راهبرد اجرایی مان که همان شکل دهی یک جریان اجتماعی مشتمل بر جوانان مومن و انقلابی با سلیقه فکری آرمانخواهی واقع بینانه است برنامه ای دقیق طراحی کردیم.

دفتر رصد و تحلیل برای امور مغز افزاری جبهه در نظر گرفته شده است  که در ساختار طراحی شده برای آن با ایجاد کارگروه های تخصصی از بدنه اجتماعی جریان، برای مساله شناسی و پخته شدن مساله ها کمک گرفته می شود  علاوه بر آن  با تشکیل گروه مشاوران کارشناس، در امور مختلف به شکل تخصصی از مشورت اندیشمندان دلسوز استفاده می شود. 

سایت آرمان ما علاوه بر توزیع ادبیات آرمانخواهی واقع بینانه به گونه ای طراحی شده است که بدنه اجتماعی جریان بتوانند روزانه پیرامون مسائل مختلف بحثی عمیق تر از دعواهای سطحی وایبری را در پیش گیرند و همچنین این امکان را دارند که نظرات خود را آزادانه با دیگران به اشتراک بگذارند.

همچنین ما با برگزاری نشست هایی مستمر تلاش خواهیم کرد در فضایی آزاداندیشانه با کارشناسان و مسئولان، هم عمق فکری اعضا و هواداران خود را را بیشتر کنیم و هم به  مطالبه گری و تاثیرگذاری بر آنان اهتمام ورزیم و  در کنار آن با ارائه اخبار ویژه برای اعضا، آنها را با پشت پرده های اخبار آشنا کنیم و برای هوادارن خود تحلیل های راهبردی تاثیرگذار ارائه کنیم. 

همچنین با کمک افراد پرتجربه و نام آشنا در این امور بخشی را برای فعالیت های معنوی، فرهنگی و فوق برنامه مخصوص اعضا طراحی کردیم چون براین باوریم که یک تشکیلات اسلامی باید برای روح و روان اعضای خود برنامه ریزی ویژه داشته باشد.   

ما براین باوریم که عرصه های مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی قابل تفکیک نیستند و لذا برای تشکل خود وظیفه ای چند وجهی قائلیم و به همین دلیل چون در ساختارهای  حقوقی موجود در کشور چنین مدلی وجود ندارد، ما برای هر کدام از فعالیت های مختلف سیاسی، اجتماعی ، فرهنگی خود مجوزهای لازم را خواهیم گرفت. اکنون درخواست مجوز سمن اجتماعی داده شده است ، گرفتن مجوز تشکل سیاسی و مجوز هیات مذهبی منتظران شهادت که اولین برنامه اش به مناسبت شهادت صدیقه طاهره برگزارشد در دست اقدام است  و شاید مجوزهایی دیگر چون موسسه فرهنگی هنری، پژوهشگاه علمی و تشکل دانشجویی و غیره نیز به فراخور نیاز پیگیری شود.

ما در ساختار تشکل جایگاهی را بعنوان شورای سیاستگذاری دیده ایم که از افراد برجسته و قابل اطمینان در آن جایگاه بعنوان مرکز ثقل جبهه، هدایتگری های کلان کار را بدست بگیرند که اکنون در حال رایزنی و نهایی کردن اعضای آن  هستیم و فعلا از نام بردن آن ها خودداری می کنم. مرکز تصمیم گیری اصلی، شورای مرکزی خواهد بود متشکل از افراد انتصابی شورای سیاستگذاری و افراد انتخاب شده از میان اعضای مجمع عمومی و بعد از راه اندازی شورای مرکزی، دبیر جبهه ذیل این شورای  انجام وظیفه خواهد کرد.

درباره فعالیت جبهه در انتخابات مجلس نیز با اینکه افرادی مثل بنده که هم از نظر شخصی سودی از کاندیداتوری نمی برند و هم  به دلیل جایگاه تاثیر گذاری فعلی،  وظیفه ای برای کاندیداتوری احساس نمی کنند، بنای کاندیداتوری در مجلس پیش رو را ندارند اما جبهه آرمانخواهان واقع بین صادقانه و شفاف مواضعش را در خصوص نوع رویکردش نسبت به انتخابات ها در مرامنامه تصریح کرده است و توضیح داده است که انتخابات ها برای ما موضوعیت ندارد اما ممکن است طریقیت داشته باشد.
 
امشب جبهه آرمانخواهان واقع بین، پرچم خود را بلند می کند و اعلام می کند به این دلیل نام خود را جبهه گذاشته است که نمی خواسته، این تفکر را محدود به سلیقه های موسسین اش بکند. 

نه ممکن است بلکه حتما در برخی مصادیق بسیاری از ما با هم اختلاف سلیقه داریم اما هرکس که در یک نگاه کلان به آرمانخواهی واقع بینانه قائل است می تواند خود را ذیل این جبهه معرفی کند.

 اگر شما خود را معتدل می دانید اما حاضر نیستید بر سر آرمان های اصلی انقلاب معامله کنید می توانید خود را در این جبهه تعریف کنید و اگر شما آرمانخواه هستید اما چشم بستن بر واقعیت های اجتماعی، مدیریتی و بین المللی را دور از عقلانیت و خلاف سیره اهل بیت پیامبر و دو نایب برحقشان می دانید می توانید خود را عضوی از این جبهه بدانید. 

آرمانخواهی واقع بینانه همان رویکرد مبتنی بر «عقلانیت انقلابی» است که جمهوری اسلامی را در جهت رسیدن به قله آرمانها از هزاران گردنه سخت واقعیت ها گذرانده است و آن را به جایی رسانده است که امروز دوست و دشمن به قدرتش اعتراف می کنند و اکنون نیز این فقط آرمانخواهی واقع بینانه است که می تواند ما از آخرین گردنه  به سلامتی عبور دهد. 
این ما، این شما، این پیچ تاریخی و این هم جبهه آرمانخواهی واقع بینانه.  والسلام.