رفاقت دردسرساز فائزه هاشمی با اعضای بهائیت و سازمان منافقین
کیهان نوشت:خبرگزاری ایسنا در خبری به دور از آداب خبرنویسی نوشت: «فائزه هاشمی بخشی از مطالب منتسب به خود از جانب روزنامه فیگارو را تکذیب کرد. اما توضیح نداد که کدام قسمت از مصاحبه فائزه هاشمی با فیگارو تکذیب میشود.»
فائزه هاشمی در مصاحبه با ایسنا گفت: در مصاحبه با فیگارو سوالهای متعددی مطرح شد که گمان میکنم آنچه از سوی برخی از رسانهها به نقل از من در قالب گفتوگو با فیگارو مطرح شده ناشی از نقل نادرست مطالب از جانب رسانه مذکور یا اشتباه در ترجمه باشد.
در مصاحبه یاد شده از من خواسته شده ارزیابی از خاطرات زندان داشته باشم که عنوان کردم خاطرات آن دوران خاطراتی خوب بود و در آن زمان من با انسانهای بزرگی آشنا شدم.
فائزه هاشمی با بیان اینکه در این مصاحبه از من سوال شد با چه کسانی همبند بودید، یادآور شد که من در قالب پاسخ به این سوال به افرادی اشاره کردم که از گروههای مختلف در آن مقطع زمانی با من همبند بودند.
وی تصریح کرد: آنچه در برخی از رسانهها به نقل از من بیان شده پاسخهایی است که من به سوالهای متعدد خبرنگار دادم، اما به هر دلیل، این پاسخها به صورت نادرست در کنار هم قرار گرفته و در قالبی بیان شده که از آنچه مد نظر من بوده، فاصله دارد.
یادآور میشود فائزه هاشمی در مصاحبه با روزنامه فیگارو با اشاره به زندانی شدنش به مدت 6 ماه گفته بود: زندان تجربه بسیار خوبی بود چرا که با زنان و مردان بزرگ ایرانی، بهائیها، اعضای مجاهدین خلق ]منافقین[، اصلاحطلبان و کسانی آشنا شدم که برای باورهایشان مبارزه میکنند.
او همچنین مدعی پسرفت آزادیها و ناامیدی مردم شده بود.
تکذیب مبهم مصاحبه با روزنامه فیگارو و ابراز تعلقخاطر به عناصر وابسته به گروهک صهیونیستی - انگلیسی بهائیت و همچنین سازمان تروریستی منافقین در حالی است که فائزه هاشمی 20 فروردین 92 نیز در مصاحبه با روزنامه زنجیرهای بهار با مرور خاطرات دوره بازداشت خود، از بهاییها، مجاهدینیها و منافقین به عنوان دوستان خود یاد کرده و گفته بود: در میان همبندیها و دوستانم، بهاییها، تعدادی از سازمان مجاهدین و... چند نفر لائیک و چپ بودند... بابا در ملاقات گلههای آن طرف را منتقل کرد که چرا به مجاهدین، منافقین نمیگویم یا چرا روابط خوبی مثلا با مجاهدین و بهائیها دارم.
بنابراین جا دارد از فائزه هاشمی بپرسیم آیا روزنامه زنجیرهای بهار نیز مشکل ترجمه داشته است؟!
زندان یعنی ندامتگاه اما ندامت برای خلاف نه باور های سیاسی بلکه سر انجام امر به معروف و نهی نیست بلکه عقده خالی کردن است که برای هیچ عاملی سود نبخشد زیرا ریشه در ذات عمل نیست تا خدا اثر گذارد و گوشه ای از زندگی آخرتی را باز سازد بلکه همه مشغول به خود بودن و به دنیا بودن است وای بر کسان.ما نه سودی داریم و نه پستی که جانب دار باشیم اما امر به صداقت داریم تا برابر وبرادر شویم تانتیجه پشیمانی را به ما ارمغان نبخشد که چراغ سبز جهنم است که سو سو دارد و مرگ تدریجی است.