پايگاه خبري تحليلي «پارس»- فاطمه زارعي- پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به عنوان نقطه عطف توسعه اسلام در عصر حاضر، منشا تغییر و تحولاتی اساسی در نگرش نخبگان و عموم مسلمانان نسبت به کارکرد دین در عرصه های اجتماعی ایجاد نمود. باید ادعا کرد انقلاب اسلامی با توجه به اهداف دین محور خود در تمام ابعاد زندگی مثال نقض سکولاریسم در عرصه سیاسی و تئوریک در عصر حاضر قلمداد می گردد. از این جهت است که این انقلاب سیاسی و فکری مغضوب هر منش سکولار  اعمم از کمونیستی و لیبرالیستی واقع گردید. 

در همین راستا تحمیل انواع فشار های سیاسی،اقتصادی و در نهایت 8 سال جنگ (در حاشیه همسویی غرب و شرق) بر ایران اسلامی در دستور کار قرار گرفت. هدف اصلی فشار و تهدید های همیشگی، تحدید موج اسلام خواهی  و ناکارآمد نشان دادن انقلاب اسلامی به عنوان یک الگو اسلامی در منطقه و حتی جامعه بین الملل بود.با توجه به ماهیت اسلامی انقلاب اسلامی، دشمنان در کنار فشار های مختلف  اینبار در رویه ای فرهنگی سعی نمودند با نشان دادن چهره ای غیر واقعی و وحشتناک از اسلام نوعی بدبینی در اذهان عمومی ایجاد نمایند.

بعد از فروپاشی شوروی و شکست تئوریک کمونیسم، تنها نگرانی غرب توسعه الگوی اسلام ناب ابتدا در جهان اسلام و سپس در جهان بود.بر این اساس تبلیغات سنگین رسانه ای، ساخت فیلم های هدفمند، کاریکاتور ها و نگارش کتاب ها و.. در راستای نفرت پراکنی علیه اسلام و نماد های آن به خصوص پیامبر عظیم الشان آن (صلوات علیه و آله) در دستور کار قرار گرفت. در کنار تبلیغات رسانه ای و شناساندن چهره غیر واقعی اسلام، دنیای غرب به رهبری ایالات متحده، با شکل دهی گروه ها و سازمان های تروریستی همچون القاعده و به تازگی داعش سعی نموده است نمونه ای قابل مشاهده از نوعی اسلام افراطی را به جوامع خود نشان دهد که علاوه بر خدشه به چهره اسلام می تواند دنیای اسلام را نیز در داخل به خود مشغول کند و تفرقه را جایگزین وحدت نماید.

حادثه 11 سپتامبر، بمب گذاری های متعدد و اخیرا وقایع فرانسه شروع عصر وحشت با عملیت مسلمانان در غرب تلقی می گردد. اما این اقدامات پایان موج اسلام هراسی و جلوگیری از رسیدن ندای اسلام به جهانیان نبود. ادامه روند اسلام هراسی اینبار با توهین علیه مقدسات دینی ادامه پیدا می کند و همه ی این اقدامات در راستای ترویج چهرهای غیر واقعی و ترسناک از اسلام اتفاق می افتد تا انسان غربی به خود جرات نزدیک شدن به این دین را ندهد.

حال با اوج گیری فضای اسلام هراسی و اخیرا اهانتی که نشریه فرانسوی علیه پیامبر اعظم (ص) انجام داد،شاهد سیر اعتراضات و محکومیت های متعدد بودیم. مسلمانان سراسر دنیا و همچنین علمای مذاهب مختلف و مراجع معظم تقلید همه و همه در واکنش به این حرمت شکنی ها موضع گرفته و خشم خود را ابراز داشتند.

اما در این بین واکنش رهبر انقلاب  در قالب صدور پیامی به جوانان اروپایی و آمریکایی به عنوان سیاستی حکیمانه دارای ابتکاری خلاقانه بود. ایشان با مرزبندی بین حاکمان و مردم کشورهای اروپایی و آمریکایی و حتی یک قدم جلوتر، با تفکیک جامعه جوان و مسن غرب طرحی نو در واکنش به اسلام هراسی برانداختند.

محکومیت و اعلام انزجار عمومی علیه اهانت به ساحت مقدسات ، امری واجب و شایسته تقدیر است. ولی همین محکومیت ها به نوعی شکاف بین ناراضیان از خشونت القا شده از ناحیه اسلام افراطی و ناراضیان از اهانت به پیامبر اسلام تلقی میشود مگر اینکه بتوان با راهکاری جدید علاوه بر محکومیت، چهره ی واقعی و مهربان اسلام را نیز به جهان مخابره کرد.

دعوت جوانان غربی به فکر در مورد چرایی سیاه نمایی علیه دین اسلام و همچنین تلاش برای شناخت مستقیم و بی واسطه اسلام به عنوان دو محور اصلی پیام آیت الله امام خامنه ای، تکه گم شده چگونگی واکنش به برنامه ریزی دشمن بود. تفکیک جامعه غرب و شکل گیری نگاه جدید به جوامع غربی و همچنین دعوت به اندیشیدن در کنار محکومیت کامل ترین سیاست جهان اسلام در قبال موج سازی ضد دینی غرب است.

سئوال محور بودن این پیام خود موضوعی قابل تامل است چرا که بهترین شیوه در قبال انسان هایی که ذهنشان توسط رسانه های صهیونیستی شکل گرفته است ، ایجاد تردید و مطرح نمودن سئوالات مبنایی است.

قطعا اولین گام جهت موفقیت سیاست ورزی جدید مقام معظم رهبری در قبال جوانان غربی، تلاش گسترده برای رساندن پیام ایشان به جامعه جوان اروپا و آمریکاست. با توجه به سلطه رسانه ای و مهندسی خبر توسط شبکه های متعدد صهیونیستی اطلاع رسانی این پیام براحتی امکان پذیر نیست و تلاش و کوشش شبانه روزی و مستمر فعلان عرصه رسانه را می طلبد.

برای درهم شکستن یک امپرطوری یا باید یک امپراطوری هم تراز وجود داشته باشد و یا خلاقیت و ابتکار. جهان اسلام برای بازگشت به اوج اقتدار خود به خصوص در عرصه رسانه و مهندسی فرهنگی فاصله زیادی دارد، پس نتیجتا باید با خلاقیت و اندیشه برنامه ریزی دشمنان را خنثی نمود. 

در این راستا باید شناسایی کانون ها و سازمانه های مردم نهاد و علی الخصوص جوان محور در جوامع غربی و رساندن پیام تفکر و اندیشیدن در قبال سیاه نمایی ها و ترغیب جهت تلاش برای دستیابی به حقیقت اسلام در دستور کار قرار گیرد. تعریف فرآیند انتقال این پیام نیز باید خلاقانه و برنامه ریزی شده و در قالبهای مورد پسند جوان تهیه و منتشر شود. استفاده از زبان هنر و ابزارهای غیر مستقیم تاثیر پایدارتری را رقم میزند.

البته این اقدام ولی امر مسلمین، باید در تمام جهت گیری ها ی فرهنگی و دیپلماتیک در مواجهه با جهان غرب لحاظ گردد و توجه ویژه به جوانان به عنوان آینده سازان جوامع خود با رویکردی مسئله محور در دستور کار رایزن های فرهنگی ما در اقصی نقاط جهان قرار گیرد که این مهم بدون مطالبه گری مستمر فعالان فرهنگی و سیاسی مسیر نخواهد شد.