چرا برخی مسئولان از اجرای احکام اسلام خجالت میکشند؟
حجتالاسلام موسی قربانی معاون قضایی دیوان عدالت اداری به مناسبت 36 سالگی پیروزی انقلاب اسلامی یادداشتی اختصاصی در اختیار خبرگزاری میزان قرار داده است.
به گزارش پارس، متن یادداشت مذکور به شرح زیر است:
در ابتدا جا دارد فرارسیدن سیوششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ملت مسلمان ایران را به عموم ملت ایران بالاخص خانواده بزرگ شهدا و ایثارگران تبریک عرض کرده و فرصت را غنیمت دانسته و سخنی درباره انقلاب تقدیم دوستداران انقلاب میکنم.
اگر بخواهیم به اهداف انقلاب اسلامی ایران که عبارتست از اجرای احکام اسلام، تامین حقوق اساسی ملت و حفظ استقلال کشور برسیم باید به ارزشهای انقلاب که توسط امام خمینی (ره) تبیین و از سوی آیت الله خامنهای پیگیری میشود باز گردیم.
انقلاب اسلامی ایران به دلیل ماهیت استکبار ستیزیاش بیشترین دشمن خارجی را دارد و متاسفانه بخاطر نفوذ استکبار در برخی جریانات سیاسی و افراد فریبخورده، در داخل کشور نیز افراد مختلفی به عناد با انقلاب برخاستهاند ولی علیرغم تلاشهای مذبوحانه دشمنان انقلاب، از آنجائیکه ایران اسلامی نزدیکترین کشور به اسلام و امام زمان (ع) است و نصرت خدا تاکنون با ملّت ایران بوده است، نقشههای دشمنان داخلی و خارجی از جنگ تحمیلی گرفته تا کودتا و براندازی نرم و فتنه و انحراف، نقش بر آب شده و انقلاب اسلامی استوار به راهش ادامه میدهد.
به نظر میرسد انقلاب اسلامی ایران در این سالهای پس از انقلاب به کلیات اهداف خود رسیده است، ولی در مواردی انحرافاتی دیده میشود که لازم است پدیدآوردندگان انقلاب با از بین بردن این کجیها تلاش کنند تا انقلاب را به ریل اصلی خود باز گردانند که در ادامه به برخی از این موارد اشاره میشود.
1) خجالت کشیدن برخی مسئولین از اجرای احکام اسلام
امام عزیزمان به تأسی از پیامبر اسلام (ص) که فرمود اگر العیاذ بالله "فاطمه هم دزدی کرد دستش را قطع میکنم"، چنان بر اجرای احکام اسلام اصرار داشت که وقتی کوتاهیهائی از اعضاء شورای عالی قضائی مشاهده کرد برای پروندههای خاص شخصا حاکم شرع تعیین کرد تا حدود الهی را به دور از قرطاس بازی اجرا کنند و هنگامی که جبهه ملی احکام اسلام را غیر انسانی خواند امام بزرگوار جبهه ملّی را مرتدّ اعلام کرد.
امّا امروز شاهد آن هستیم که با هدف خوشحالی غرب و رضایت جامعه بینالمللی برخی احکام اسلام از قوانین ما حذف میشود و برخی مسؤلین حاضر، قوّه قضائیه را در جهت اجرای حدود الهی حمایت نمیکنند. متاسفانه برخی از مسؤلین حاضر نیستند در موضوعاتی مانند ماهواره، عفاف و حجاب ، ممیزی کتاب ، فیلترینگ و...اعلام موضع کنند؛ چرا که فکر میکنند برای آنان ریزش رأی دارد، برخی از مسؤلین با وقاحت تمام از برخی باصطلاح هنرمندانی که در جهت توهین به احکام اسلام و بزرگان دین برنامهسازی دارند حمایت میکنند و خود را به برخی خوانندههای ضدّ انقلاب آویزان میکنند تا از نمد آنان در انتخابات برای خود کلاهی بهدست آورند و غافل از آنند که در مملکتی میخواهند مسؤلیت بر عهده گیرند که بر خون شهداء استوار شده است.
2) دور شدن برخی از مسئولین از آرمانهای امام
متأسفانه در سالهای اخیر برخی از کسانی که یا در مصادر امور هستند یا وابستگی به انقلاب دارند نه تنها مدافع ارزشهای امام راحل نیستند بلکه به خود اجازه نقد غیر منصفانه این ارزشها در مجامع و محافل و نشریات را نیز میدهند.
یکی ازمصادیق بارز و بلکه مهمترین آرمان امام راحل ولایت فقیه است که ضامن حفظ انقلاب میباشد و جمله معروف امام « پشتیبان ولایت فقیه باشید تا انقلاب آسیب نبیند » را کمتر کسی است که نشنیده باشد ولی متأسفانه امروزه برخی اشخاص که نان دفاع از ولایت فقیه را خورده و شهرت و بلکه هویّت آنان از این راه و از مسیر شعارِ تبعیت از ولایت امر حاصل شده، نغمههای دیگری سر دادهاند که گرچه ملت ایران وقعی به آنان نگذاشته ولی ناامیدی را به جامعه تزریق میکنند. بدتر از این اشخاص، کسانی هستند که در ظاهر خود را پیرو ولایت فقیه معرفی میکنند ولی عملکرد آنان چیز دیگری نشان میدهد و دم خروس در سرتاسرِ وجودشان هویدا و آویزان است.
3) شخصی نگری و منفعت طلبی برخی از مسئولین
متأسفانه برخی دیگر از مسؤلین بجای حمایت از نیروهای ارزشی و زجر کشیده انقلاب و انتصاب آنان در مناصب اداری، به دنبال استفاده از وابستگان و هم حزبیها و دوستان خود هستند که نمونه کامل این مطلب آقازاده هائیاند که معرف حضور ملت ایران هستند. این داستان زمانی تلختر میشود که برخلاف قانون به یک نفر چند سمت میدهند و با این اقدام خود نه تنها به نیروهای ارزشی بلکه به تمام افراد متعهد و کاردان جامعه اهانت میکنند.
مصیبت بارتر از آنچه گفته شد منفعت طلبی شخصیِ برخی از مسؤلین است که بجای گرهگشائی از کار مردم، در درجه اوّل پیگیرِ منافع شخصی خودشان هستند، این طرز دیدگاه باعث شده است که بعضی اشخاص در پستهای اجرایی با نیمنگاهی به انتخابات آینده و با هدف جلب رضایت رأیدهندگان به وظیفه خود میپردازند و موضوعاتی را در اجرا و قانونگذاری در اولویت قرار میدهند که نتیجه آن به پیروزیِ آنان در انتخابات آتی منتهی شود که متأسفانه مصادیق زیادی برای این موضوع در دولت و مجلس دیده میشود.
بدیهی است که از نظر این افراد نیروهای ارزشی در اولویت قرار ندارند و حل مشکلات مردم و مملکت در درجه دوم اهمیت است و اگر از انتصاب بستگان خود و حل مشکلات شخصیِ خود و دوستان و بستگانشان فارغ شدند به فکر مردم میافتند و طبیعی است این روند به مرور زمان انقلاب را از ریل اصلیش خارج خواهد کرد.
4) از بین رفتن خودباوری در برخی از مسئولین
شعار « ما میتوانیم » یکی از اصول مسلّم پیشرفت و استقلال کشور است و در هر جاییکه این شعار را باور کردیم به شعار « ما توانستیم » رسیدهایم که مصداق آن فناوری هستهای، صنایع هوا فضا، صنایع نظامی ، پزشکی و غیره است. ولی متأسفانه در مواردِ کم اهمیّتتر از آنچه گفته شد، به دلیل ناباوریِ برخی از مسؤلین دچار عقبافتادگی شدیم. این مطلب اصلا باورکرنی نیست که ملتّی به غنی سازی 20٪ برسد و موجود زنده به فضا بفرستد و موشک قاتل اسرائیل بسازد و از طرف دیگر چوب بستنی و اسباببازی و آدامس را از خارج تهیه کند.
متاسفانه این وضعیّت نتیجه از بین رفتن خودباوری در برخی از مسؤلین است و اینکه شعار ما میتوانیم را از اعماق وجودشان باور نکردهاند.
5) نگاه برخی از مسئولین به دست بیگانگان
هیچگاه مردم ایران برخورد عزّتمآبانه امام فقیدمان با فرستاده رئیس جمهور وقت آمریکا پس از تسخیر لانه جاسوسی را از یاد نخواهند برد که به غرور ناشی از آموزههای دینی و اقتدا به جدّش رسول گرامی اسلام (ص) مقتدرانه او را نپذیرفت، ولی متأسفانه در سالهای اخیر مذاکره تلفنی با رئیس جمهور آمریکا و قدم زدن با وزیر خارجه این کشور یک افتخار شده است و نه تنها قبح آن ریخته است بلکه آنرا اقدامی پسندیده به حساب میآورند. نتیجه این دوری از ارزشهای امام راحل باعث شده است که به نماینده ایران در سازمان ملل ویزا ندهند و هر روز بر تحریمهای ایران بیفزایند و...
برخی مسؤلین بجای عملیاتی کردن رهنمودهای رهبری از قبیلِ اقتصاد مقاومتی ، قطع وابستگی به نفت ، تقویت تولید داخلی ، هزینه کردن درامد نفت در امور سرمایه ای و... به دنبال ایجاد ارتباط با اجانب با هدف حل مشکلات کشور هستند و برخلاف نظر رهبری که فرمودند اگر از سانترفیوِژ بگذریم به آرمان هم دستدرازی خواهند کرد، اعلام میکنند سانترفیوژ آرمان ملت ایران نیست.
اینان حل تمام مشکلات کشور را به مذاکرات هستهای گره زدهاند و قصد دارند با تحت فشار قرار دادن مسؤلین عالیرتبه نظام در برابر افکار عمومی آنان را متقاعد به تسلیم در برابر غرب به منظور رسیدن توافق در گفتگوهای هستهای نمایند. طرح رفراندوم نیز در این راستا تفسیر میشود؛ چراکه این آقایان تصور میکنند اکثریت ملت ایران در رفراندوم مورد نظر آنان طبق میل و خواسته آنها رأی خواهند داد.
چه باید کرد؟
به عقیده تمام دوستان انقلاب و صاحب نظران بیطرف، حلّ مشکلات ایران از طریق نسخهای که برخی از دستاندرکاران و سیاسیون امروز میپیچینند بدست نخواهد آمد، بلکه راهحل واقعی و شاید تنها راه حلّ، بازگشت به ارزشهای نظام و آرمانهای امام راحل و منویّات رهبری معظّم انقلاب دامت برکاته است و هر جائی که تاکنون در این راستا حرکت کردیم پیروز میدان بودهایم و هرکجا دچار تفرق شده و از ارزشهای نظام فاصله گرفتهایم ناکام بودهایم.
لازم است مسئولین محترم توجّه کنند فرق ایران با عراق و افغانستان و... تنها در رهبری آن است و اگر امروز شاهد عزت و اقتدار و امنیّت ایران اسلامی هستیم از برکت وجود رهبریِ داهیانه امام فقید و آیت الله خامنهای است و اگر کشور عراق نیز به سمت آرامش در حرکت است در سایه توجّه به رهنمودهای آیت الله العظمی سیستانی است.
پس نتیجه اینکه تنها راه رسیدن به اهداف نظام و تأمین حقوق اساسی و رفاه مردم و ... بازگشت به ارزشهای انقلاب، آرمانهای امام راحل و رهنمودهای مقام معظم رهبری است و بس.
ارسال نظر