به گزارش پارس به نقل از «خبرگزاری دانشجو»، فدراسیون اسلامی ورزش زنان در سال ۱۹۹۱ (۱۳۷۰-۱۳۷۱) فعالیت خود را با همکاری کشورهای مسلمان و حمایت کمیته ملی المپیک وقت و کمیته بین المللی المپیک و شورای المپیک آسیا و با ریاست فائزه هاشمی، نائب رئیس وقت کمیته ملی المپیک ایران در سال ۱۳۶۹ و دختر هاشمی رفسنجانی، رئیس سابق مجلس و رئیس جمهوری وقت آن زمان و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در حال حاضر آغاز کرد.

این فدراسیون که با مصوبه اولین هیات اجرایی کمیته ملی المپیک به عنوان زیر مجموعه آن تاسیس شد، دارای ردیف بودجه مستقل بود و هر سال از طریق کمیته ملی المپیک این بودجه را دریافت و هزینه می کرد.

حضور فائزه در کمیته ملی المپیک و قدرت وی در این کمیته باعث شد تا گرفتن مصوبه آن از هیات اجرایی کمیته ملی المپیک کار سختی نباشد به علاوه وی در آن زمان از حمایت های پدر نیز برخوردار بود .

با آغاز به کار این فدراسیون مسابقات بانوان کشورهای اسلامی نیز برگزار شد که در اولین دوره این مسابقات ۱۰ کشور در ۸ رشته ورزشی شرکت کردند. در دومین دوره مسابقات ۲۱ کشور و در ۱۲ رشته ورزشی، در سومین دوره مسابقات ۱۷ کشور و ۱۵ رشته ورزشی برگزار گردید و چهارمین دوره آن با حضور ۴۴ کشور در ۱۸ رشته در سال ۲۰۰۵ برگزار شد.

در ادامه بر اساس مصوبات ششمین مجمع عمومی فدراسیون، عضویت جمعیت های مسلمانان کشورهای غیر اسلامی نیز به رسمیت شناخته شد و مسلمانان کشورهای هند و زئیر و انگلستان نیز در این مسابقات شرکت کردند که البته حضور انگلیس به عنوان تنها نماینده از اروپا و ارتباط خوب فائزه هاشمی با این کشور نیز جای سوال دارد.

در آن زمان سازمان تربیت بدنی در بخش ورزش زنان فعالیت های چشم گیر و قابل توجهی نداشت و انجمن ورزشی زنان تنها بخشی بود که امور ورزش زنان را در سازمان تربیت بدنی پیگیری می کرد و در واقع مسائل بین المللی ورزش زنان از جمله کسب مجوز برای حضور با پوشش اسلامی در میادین ورزشی در برخی از رشته ها به فدراسیون اسلامی زنان سپرده شده بود.

در واقع فعالیت فدراسیون اسلامی زنان فرصت نمی داد تا فدراسیون های ورزشی در امور بانوان دخالت کنند و این فدراسیون، فعالیت بانوان را به صورت انحصاری در اختیار خود گرفته بود اما لزوم این وجود داشت تا فعالیت های ورزشی بانوان به صورت حرفه ای تر و در چارچوبی درست اداره شود.

به هر حال در ورزش حرفه ای و قهرمانی برای زنان برگزاری اردو های بلند مدت و برون مرزی و داخلی، استفاده از مربیان طراز اول دنیا، برگزاری لیگ به منظور حفظ آمادگی و همچنین درآمدزایی آنها از نکات مهمی بود که باید در ورزش زنان مورد توجه قرار می گرفت و این برنامه ها جز در چارچوب فدراسیون ها قابل عملیاتی شدن نبود.

فدراسیون های ورزشی که امور ورزش حرفه ای و قهرمانی و همگانی ورزش خود را در اختیار داشتند و به صورت مداوم با کنفدراسیون های آسیا و جهان در ارتباط بودند بهتر می توانستند در جهت رشد ورزش بانوان گام بردارند.

با حضور علی آبادی در راس سازمان تربیت بدنی در سال ۱۳۸۴ فعالیت بانوان در فدراسیون های ورزشی رنگ و بوی دیگری گرفت و نواب رئیس بانوان در چارت سازمانی فدراسیون های ورزشی جای خود را باز کردند تا امور رشته های ورزشی بانوان در فدراسیون مربوطه پیگیری شود.

در آن زمان احساس می شد که باید در جهت رشد ورزش بانوان و کسب مدال های آسیایی و جهانی آنان تغییری اساسی در چارت سازمانی سازمان تربیت بدنی و فدراسیون ها برداشته شود، که حضور نواب رئیس بانوان در همین راستا بود.

نواب رئیس بانوان فعالیت خود را زیر نظر رئیس فدراسیون و به عنوان عضوی تاثیر گذار در فرآیند کاری آن رشته آغاز کردند و جلسات مکرر آنها با معاون بانوان سازمان تربیت بدنی قدرت بیشتری به این بخش از فدراسیون ها داشت.

پس از آن تعامل با کنفدراسیون های آسیایی و فدراسیون های جهانی از سوی نواب رئیس فدراسیون ها آغاز شد و بحث حضور بانوان در ورزش های قهرمانی در اولیوت برنامه های نواب رئیس بانوان قرار گرفت و انجمن ورزش بانوان که پیش از آن نقش موثری در سازمان تربیت بدنی نداشت جای خود را بانوانی داد که نقش تصمیم گیرنده و بودجه مستقل در فدراسیون های ورزشی داشتند.

در ادامه با توجه به موازی کاری احتمالی بین فعالیت های نواب رئیس بانوان و فدراسیون همبستگی اسلامی زنان فعالیت این فدراسیون متوقف شد و امور مربوط ورزش بانوان در هر رشته به فدراسیون خود سپرده شد.

در آن زمان نسبت به این موضوع موضع گیری های تندی نیز صورت گرفت اما نتیجه آن با گذشت ۱۰ سال از فعالیت نواب رئیس مشخص شد و نواب رئیس بانوان دستاوردهای زیادی را در مجماع بین المللی به دست آورد و امروز بسیاری از رشته های ورزشی بانوان مجوزهای بین المللی را برای حضور در مسابقات آسیایی و جهاین با پوشش اسلامی را به دست آورده اند.

فوتبال، بسکتبال، والیبال، هندبال، کاراته، تکواندو، جودو، تیراندازی، تیراندازی با کمان، دوومیدانی، قایقرانی، تنیس روی میز از جمله رشته های هستند که زنان ایران با حفظ شئونات اسلامی در آن شرکت دارند. این حضور آنقدر چشمگیر بوده است که رباب شهریان، معاون امور بانوان وزیر ورزش و جوانان در این خصوص گفت:بانوان ایرانی در ۴۴رشته ورزشی فعالیت می کنندکه در ۳۸ رشته آن در رقابت های بین المللی شرکت می کنند.

به علاوه کسب مدال های رنگارنگ بانوان در رقابت های بزرگی مانند بازی های آسیایی و پاراآسیایی و همچنین المپیک و پارالمپیک نشان می دهد که این برنامه ریزی در طولانی مدت مثمر ثمر بوده است و امروز کسب مدال برای بانوان دور از دسترس نیست.

اما سوال اینجاست که فعالیت فدراسیون اسلامی زنان به کجا رسید؟

فدراسیون اسلامی زنان پس از تعطیلی با فدراسیون ریاض ادغام شد تا از آن زمان شاهد برگزاری بازی همبستگی کشورهای اسلامی در دو بخش زنان و مردان باشیم که البته این مسابقات نیز با استقبال چشمگیر کشورهای مختلف همراه بود اما فائزه در مصاحبه ای با حمله به مسئولان ورزش وقت این تصمیم را خنده دار و احمقانه دانست.

البته نباید از یاد برد که برخی اتفاقات در این فدراسیون نیز در تعطیلی آن بی تاثیر نبود چرا که در آخرین دوره از مسابقات ورزش بانوان که به میزبانی ایران برپا شده بود اتفاقاتی افتاد که خلاف عرف و شرع تشخیص داده شد و موجب بروز اختلافاتی بین سازمان تربیت بدنی با فدراسیون اسلامی ورزش بانوان شد و در نهایت با روی کار آمدن دولت نهم و ادامه اینگونه رفتارها در فدراسیون فائزه، نهایتا این فدراسیون تعطیل و ساختار ورزش بانوان تغییر کرد که در نهایت نیز این تغییرات به نفع ورزش بانوان بود.

انجام فعالیت هایی که ربطی به ورزش نداشت و پرداختن فائزه هاشمی به فعالیت های غیر ورزشی اعم از سیاسی، تجاری، علمی و بدل کردن فدراسیون به دفتری برای انجام فعالیت های مورد نظر خود از دیگر دلایل بسته شدن این فدراسیون عنوان شد.

فائزه هاشمی که پس از روی کار آمدم دولت یازدهم امیدوار بود که بار دیگر مجوز فعالیت خود را از کمیته ملی المپیک بگیرد مصاحبه های تند خود را آغاز کرد و طی مصاحبه ای گفت: بودجه فدراسیون حدودا سالی ۱۰۰ میلیون تومان می شد. اسپانسرهای قوی داشتیم و چهارمین دوره بازی های اسلامی زنان در سال ۱۳۸۴ را با حضور ۲۰۰۰ نفر در ۲۴ رشته و ۴۰ کشور با یک میلیارد بودجه دولتی برگزار کردیم. در حالی که خود این آقایان برای برگزاری دومین دوره بازی های ریاض که کفایت برگزاری آن را هم نداشتند بنظرم۵۰ میلیارد و یا ۱۵۰ میلیارد تومان پیش بینی کردند. مشکل بودجه نبود.

وی در ادامه دلیل تعطیل شدن این فدراسیون را سیاسی دانست و گفت: بعضی جا ها گفته اند در آنجا کار سیاسی می کرده اند و به همین خاطر آن را بستیم. یک دروغ بزرگ. یا گفته اند آن را در فدراسیون ریاض ادغام کرده ایم. تشکیلاتی که برای ما افتخار آفریده و موفق بوده را در تشکیلات یک کشور دیگر که در بسیاری از موارد رقیب ماست حل کنیم. آیا خنده دار و احمقانه نیست؟ اولین دوره بازی های آن ها همزمان با چهارمین دوره بازی های ما بود. آن ها از ما یاد گرفتند که چگونه عمل کنند.

در سخنان هاشمی این مسئله کاملا مشخص بود که وی سعد دارد با پرداختن به حواشی دستاوردهایی که در عرصه ورزش بانوان از زمان تغییر ساختار وزارت ورزش ایجاد شده است را زیر سوال ببرد اما واقعیت این بود که ورزش بانوان مسیر اصلی خود را برای رسید به قله های افتخار یافته بود.

فائزه سعی داشت تا با انجام مصاحبه های تند و تحریک آمیز دولت را مجبور کند تا بار دیگر مصوبه هیات اجرایی کمیته ملی المپیک را برای راه اندازی فدراسیونش بگیرد اما فعالیت های سیاسی وی در فتنه سال ۸۸ راه برگشتی را باقی نگذاشته بود. به علاوه این روزها ورزش بانوان دارای ساختار کاملی است و لزومی برای فعالت مجدد این فدراسیون وجود ندارد ولی برخی سعی دارند تا این فدراسیون را به کمیته ملی المپیک تحمیل و هزینه زیادی را در این شرایط که ورزش کشور با کمبود بودجه رو به رو است، ایجاد کنند.به علاوه براساس اعلام رای دادگاه فائزه هاشمی رفسنجانی به شش ماه زندان و پنج سال محرومیت از فعالیت های سیاسی، فرهنگی و مطبوعاتی محکوم شده است و حضور و بازگشت وی به این فدراسیون زیرپا گذاشتن قانون محسوب می شود.

در حال حاضر بازی های کشورهای اسلامی در حال برگزاری است و کشورهای مختلف مسلمان برای برگزاری آن اعلام آمادگی کرده اند و در دو دوره گذشته آن ورزشکاران زیادی از کشورهای مسلمان شرکت کرده اند که با توجه به حضور زنان و مردان در رشته های مختلف، این رقابت ها به المپیک ورزشکاران مسلمان تبدیل شده است. به علاوه ورزش بانوان هم روی مدار موفقیت قرار گرفته است و با توجه به ساختار موجود در ورزش کشور فدراسیون ها به طور جد امور مربوط به ورزش بانوان را پیگیری می کنند و لزومی وجود ندارد که کمیته ملی المپیک بخواهد بخشی از بودجه خود را در فدراسیونی که هیچ کارآیی جز میدان دادن به فعالیت های سیاسی برخی آقازاده ها ندارد، صرف کند.

بسیاری از فعالان حوزه ورزش معتقدند که این مجموعه به دلیل رویکرد شخصی فائزه هاشمی از روند کلی جریان ورزش کشور دور افتاد و به سمت مسائل سیاسی و بعضا فمنیستی حرکت کرد. این گروه از فعالان ورزش بانوان معتقدند که فائزه با ورود به عرصه فعالیت های سیاسی و وارد کردن آن به فضای کار خود در دفتر فدراسیون، زمینه تضعیف این حوزه حیاتی را فراهم کرد و نباید به هیچ عنوان نباید فرصت جولان دادن دوباره این گروه را در ورزش بانوان داد و باید از این فرصتی که در فدراسیون های ورزشی برای فعالیت بانوان ایجاد شده است به نحو احسنت استفاده کرد چرا که با گذشت ۱۰ سال از آغاز به کار نواب رئیس بانوان در فدراسیون های ورزشی، و سربلند بودن آنها در توسعه ورزش بانوان، امروز زنان ورزشکار همپای مردان در رقابت های مختلف آسیایی و جهانی می درخشند و نقش عمده ای در ارتقای جایگاه ورزش ایران در جهان دارند.

در این شرایط بهتر است دوست داران ورزش و فعالان در عرصه ورزش بانوان به جای اینکه دنبال احیای یک فدراسیون منحل شده باشند، در کنار مسئولین ورزش بانوان فعالیت کنند و در کنار آنها و در راستای موفقت آنها گام بردارند و ابزاری برای ورود افراد شکست خورده در عرصه سیاست نباشند و راه را برای استفاده شخصی و سیاسی برخی از آقازاده ها از ورزش بانوان باز نکنند.