به گزارش پارس به نقل از تسنیم، چهارشنبه هفته گذشته (۲۶آذر) میزگردی با عنوان «درباره یک توافق...» برای بررسی ۱۰ سال مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه ۱+۵ از سوی انجمن اسلامی دانشگاه ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد که در آن همایش مهمانان مراسم (احمد شیرزاد، صادق زیباکلام و هرمیداس باوند) در اظهارات خود تمامی دستاوردهای هسته‌ای کشورمان را زیر سوال بردند، به گونه‌ای که احمد شیرزاد نماینده اصلاح‌طلب دوره ششم مجلس شورای اسلامی در اظهار نظری عجیب گفته بود:‌ من همان زمان در مجلس مطرح کردم که از چاه هسته‌ای آبی درنمی‌آید مگر برای بعضی‌ها نانی درآید. اما دریغ از یک لیوان آب. با این حال اگر از من بپرسید چرا کشور به سمت هسته‌ای شدن رفت باید بگویم که نمی‌دانم.

در این گزارش سعی می‌شود به دلایل نیازمندی کشورمان به فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای اشاره شود که شاید خود به نوعی بهترین پاسخ به شبهه‌افکنی کسانی باشد که بدون مطالعه علمی می‌گویند ما برای استفاده‌های پزشکی و تحقیقاتی به چشمه‌های ضعیف رادیواکتیو نیاز داریم و همین برای ما کافی است و هیچ وقت هم تا قبل از تحریم‌ها مشکلی در تامین این چشمه‌ها نداشتیم. در زمینه غنی‌سازی کشورهایی به این سمت می‌روند که نیروگاه‌های هسته‌ای قدرت برای تولید برق داشته باشند و در غیر این‌صورت غنی‌سازی توجیه دیگری ندارد.

۷۶ سال پیش اینشتاین دانشمند یهودی آلمانی به روزولت رئیس‌جمهور وقت امریکا نامه نوشت و او را در جریان تحقیقات اتمی آلمان و تلاش این کشور برای دستیابی به سلاح هسته‌ای قرار داد. دیری نپائید که آمریکا دست به کار شد و خیلی زودتر از آلمان، اولین بمب اتم را ساخت و در سال ۱۳۲۴ در جنگ دوم جهانی علیه ژاپن به کار برد.

پس از امریکا سایر کشورها همچون انگلیس، شوروی، فرانسه و آلمان نیز به سمت هسته‌ای شدن پیش رفتند و رقابت شدیدی در این زمینه بین کشورها درگرفت. در این شرایط آمریکا باز هم یک گام از سایر کشورها پیشی گرفت و در ۲۹ آذر ۱۳۳۰ در یک پایگاه آزمایشگاهی از رآکتور هسته‌ای برای تولید انرژی الکتریکی (در حدود ۱۰۰ کیلووات) استفاده کرد. از آن پس دیگر رقابت تنها بر سر بمب اتم نبود و ساخت نیروگاه هسته‌ای نیز در این چارچوب قرار گرفت.

نیروگاه هسته‌ای (Nuclear Power Station) یک نیروگاه الکتریکی است که از انرژی تولیدی شکست هسته اتم اورانیوم یا پلوتونیوم استفاده می‌کند. چون شکست سوخت هسته‌ای اساساً گرما تولید می‌کند، از گرمای تولید شده رآکتورهای هسته‌ای برای تولید بخار استفاده می‌شود، از بخار تولید شده برای به حرکت در آوردن توربین‌ها و ژنراتورها و درنهایت برای تولید برق استفاده می‌شود.

در کنار کشورهای توسعه یافته، ایران نیز در این دوران نیم‌نگاهی به فناوری هسته‌ای و تولید برق از آن داشت. میل دستیابی به فناوری هسته‌ای در تهران از سالهای پیش از ۱۳۳۵ شمسی آغاز شد و با قرارداد مشارکت هسته‌ای با آمریکا برای خرید یک مرکز تحقیقات هسته‌ای در دانشگاه تهران و همچنین توافقنامه خرید دو دستگاه راکتور آب فشرده (.P.W.R) با توان ۱۲۰۰ مگاوات با شرکت آلمانی «کرافت ورک یونیون» برای استفاده در نیروگاه بوشهر به اوج خود رسید. روند توسعه نیروگاه‌های هسته‌ای در ایران منجر به عقد ۳ قرارداد دیگر در زمینه ساخت نیروگاه هسته‌ای با اروپایی‌ها شد.

ساخت نیروگاه‌ بوشهر در حال پیشرفت بود تا اینکه در بحبوحه انقلاب، تبلیغات علیه استفاده از انرژی هسته‌ای رواج یافت و حتی دانشجویان شاغل به تحصیل در این رشته، در بهمن ۵۷ در نوفل لوشاتو گردهم آمدند و با ذکر دلایلی، مخالفت خود را با این فناوری اعلام کردند. آنها معتقد بودند که کشور ایران بر روی نفت بنا شده و نیازی به انرژی خطرناک هسته‌ای ندارد. همین مسائل نیز باعث شد که در دولت موقت بسیاری از قراردادهای هسته‌ای ایران کان لم یکن شود و تنها نیروگاه بوشهر به جهت هزینه‌های صورت گرفته و پیشرفت متناسب، به اتمام برسد. اما جنگ تحمیلی و تهدید امنیت نیروگاه بوشهر باعث شد که طرف آلمانی از ادامه فعالیت سرباز زند. پس از جنگ نیز فشارهای آمریکا بر کشورها برای عدم همکاری با تهران در تکمیل نیروگاه بوشهر مزید علت شد تا در نهایت ایران در سال ۱۳۷۳ ناچاراً با روسیه قرارداد ۸۰۰ میلیون دلاری برای تکمیل نیروگاه امضا کرد.

از آن زمان تا به امروز کشورهای غربی به بهانه‌های مختلف ماتع تکمیل و راه‌اندازی این نیروگاه با تمام توان خود شدند؛ آنها می‌گفتند ایران دارای منابع غنی انرژی فسیلی است و با این منابع نیازی به استفاده از انرژی هسته‌ای برای تولید برق ندارد اما در مقابل استدلال تهران این بود که نفت یک ماده ارزنده برای صنایع شیمیایی است که تامین کننده نیازهای دیگری نیز هست و حال اینکه اورانیوم جز برای تولید انرژی کارایی دیگری ندارد، یعنی اگر از آن انرژی اخذ نشود، باید در دل زمین بخوابد و هیچ مصرف دیگری نداشته باشد. جدای از این، هیچ کشوری به انتظار نمی‌نشیند تا روزی منابع انرژی‌اش به پایان برسد و پس از آن به دنبال انرژی جایگزین باشد. به عنوان مثال اگر کشوری بر روی انرژی هسته‌ای سرمایه‌گذاری کند، از لحظه آغاز تا زمانی که این تکنولوژی مهارشود و به بار بنشیند ۲۰ یا ۳۰ سال زمان احتیاج است، بنابراین ایران نمی‌تواند ۳۰ سال بدون انرژی بماند و پس از آن به تکنولوژی هسته‌ای آنهم اگر کشورهای غربی مانع نشوند، دست پیدا کند. علاوه بر این هیچ کدام از کشورهای غربی -و حتی روسیه و آمریکا با منابع غنی نفت و گاز- صبر نکردند که منابع فسیلی‌شان پایان یابد و پس از آن به دنبال انرژی جایگزین بگردند.



دغدغه اصلی جهان عادت کرده به مصرف انرژی در دو دهه آینده، تولید انرژی است و ساخت نیروگاه برق تنها راه خروج از بحران انرژی در دهه‌های آینده است. امروزه نیروگاه اتمی با توجه به سایر مزایایی که در علوم مختلف دارد، اقتصادی‌ترین نیروگاهی است که احداث می‌شود. در حال حاضر سهم انرژی هسته‌ای در تولید برق جهان ۱۶%، زغال سنگ ۴۱%، گاز ۱۹%، نفت ۵% و انرژی‌های آبی و تجدیدپذیر ۱۹ درصد است. براساس آمار آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تا سال ۸۸، ۴۴۲ راکتور اتمی در دنیا در حال بهره‌برداری بوده که این نیروگاه‌ها ۳۷۷ گیگاوات توان الکتریکی تولید می‌کنند. کشورهای مختلف در روند ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای رفتار متفاوتی داشته‌اند. به عنوان مثال کشور انگلستان که تا سال ۱۹۶۵ پیشرو در ساخت نیروگاه اتمی بود، پس از آن تاریخ ، ساخت نیروگاه اتمی در این کشور کاهش یافت، اما برعکس در آمریکا به اوج خود رسید. کشور آمریکا که تا اواخر دهه ۱۹۶۰ تنها ۱۷ نیروگاه اتمی داشت، در طول دهه های ۱۹۷۰و ۱۹۸۰ بیش از ۹۰ نیروگاه اتمی دیگر ساخت.

هم اکنون فرانسه با داشتن سهم ۷۵ درصدی برق هسته‌ای از کل تولید برق خود در صدر کشورهای جهان قرار دارد. پس از آن به ترتیب لیتوانی (۷۳ درصد) ، بلژیک (۵۷ درصد) ، بلغارستان و اسلواکی (۴۷ درصد) و سوئد (۴۸.۶ درصد) می‌باشند. آمریکا نیز حدود ۲۰ درصد از تولید برق خود را به برق هسته‌ای اختصاص داده است. گرچه ساخت نیروگاههای هسته‌ای و تولید برق هسته‌ای در جهان از رشد انفجاری اواخر دهه ۱۹۶۰ تا اواسط ۱۹۸۰ برخوردار نیست، اما کشورهای مختلف همچنان درصدد تأمین انرژی مورد نیاز خود از طریق انرژی هسته‌ای می‌باشند.

با روند رو به کاهش منابع انرژی فسیلی، یافتن منابع انرژی جایگزین مهمترین چالش بشر در قرن ۲۱ است و در این راستا کشورها به دنبال منابع ارزان و پاک انرژی بوده و هستند. در این جهت جمهوری اسلامی ایران نیز متناسب با شرایط واقعی موجود در بازار انرژی جهانی، نگرش استراتژیک به استفاده بهینه از منابع انرژی‌های جایگزین را در دستور کار جدی خود قرار داده است. در نگاه استراتژیک ایران،کارآمدی بلند مدت استفاده از انرژی‌ها نو و جایگزینِ منابع تمام شدنی و در اصطلاح انرژی‌های ترکیبی برعکس نگاه اقتصادی صرف که منافع کوتاه مدت و یک بعدی را درنظر می‌گیرد،مورد توجه است.

بهره‌برداری از تکنولوژی هسته‌ای امروزه به روندی عادی در بین کشورهای دنیا تبدیل شده است. به گونه‌ای که براساس آخرین آمار ارائه شده در سالهای ۲۰۰۵ در حدود ۴۴۷ نیروگاه هسته ای با قدرت ۳۸۳۷۵۸ مگاوات در حال بهره‌برداری بوده است و پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که کشورها بسیاری در پی دستیابی به این نیروگاه‌ها هستند. طبق برآورد شورای جهانی انرژی تا سال ۲۰۲۰ میلادی میزان عرضه انرژی هسته‌ای نسبت به سطح فعلی نزدیک به دو برابر افزایش خواهد یافت. همچنین در کنار تهی شدن منابع انرژی فسیلی و تعهد کشورها برای کاهش میزان گازهای گلخانه‌ای آینده بسیار روشنی را می‌توان برای این صنعت ترسیم کرد.

ضمن اینکه اساساً هیچ کشوری از لحاظ استراتژیک سعی نمی‌کند انرژی مورد نیازش را فقط از یک منبع تامین کند ولو آنکه این منبع انرژی در آن کشور به فراوانی یافت شود! به عنوان مثال قیمت گاز طبیعی قیمتی متغیر است و هم اکنون که نقش زیادی در سوخت جهانی ندارد، قیمت چندانی هم ندارد؛ اما گفته می‌شود در دهه‌های آتی، سهم عمده‌ای از سوخت را به خود اختصاص خواهد داد و مسلماً قیمت سوخت در آن شرایط با وضع کنونی بسیار متفاوت خواهد بود. اگر اکنون این محاسبات انجام شود و ما تصمیم بگیریم مثلا ۷ هزار مگاوات برق از انرژی هسته‌ای تامین کنیم، حتی اگر این کار به صورت فاینانس انجام شود، دست کم دوازده سال طول خواهد کشید و این خود یک متغیر است. با ذکر چند پارامتر موثر در خصوص ضرورت نیروگاه هسته‌ای از لحاظ اقتصادی می‌توان بحث را روشن‌تر ساخت، البته همه پارامترها را باید به نرم‌افزار داد تا در مورد صرفه اقتصادی آن نظر بدهد.

نخستین درس در اقتصاد انرژی در مورد انرژی حداکثری این است که فرق بین انرژی هسته‌ای و انرژی کلاسیک (نفت و گاز) در سرمایه‌گذاری اولیه بالا و هزینه‌های راهبردی پایین است. به عنوان مثال یک نیروگاه هزار مگاواتی فسیلی سالیانه به ده میلیون بشکه نفت یا معادل انرژی آن از سوخت‌های فسیلی دیگر مثل گاز نیاز دارد که براساس مطالعات کارشناسی، با در نظر گرفتن قیمت اوپک و هزینه‌های استخراج، قیمت پایه نفت حدودا بشکه‌ای ۸۰ دلار خواهد شد و هزینه یک نیروگاه هزارگیگاوات الکتریکی چیزی حدود ۸۰۰ میلیون دلار در سال خواهد شد و در مورد گاز در حد ۲ میلیارد فوت مکعب در سال خواهد شد.

حال با در نظر گرفتن ۸۰۰ میلیون دلار قیمت سوخت و صد میلیون دلار هزینه تعمیرات و نگهداری، درمجموع حدود ۹۰۰ تا هزار و دویست میلیون دلار هزینه راهبردی یک نیروگاه فسیلی هزار مگاواتی در سال می‌شود حال آنکه در شرایط عادی، هزینه سوخت یک نیروگاه فسیلی بسیار پایین خواهد بود؛ یعنی عددی بین ۴۰۰ تا ۷۰۰ میلیون دلار برای یک نیروگاه هزار مگاواتی. اما سوخت هسته‌ای مورد نیاز یک نیروگاه هسته‌ای هزار مگاواتی حدودا ۳۰ تن اورانیوم غنی شده در سال است که هزینه آن در شرایط سیاسی و اقتصادی مناسب ۱۰ میلیون دلار و در بدترین شرایط ۲۵ میلیون دلار است.



براساس این گزارش، در بدبینانه‌ترین شرایط هزینه سوخت مورد نیاز یک نیروگاه هسته‌ای ۱۰ درصد هزینه سوخت یک نیروگاه فسیلی مشابه است که با احتساب ۵۰ سال عمر یک نیروگاه اتمی، تفاوت این هزینه به قیمت‌های امروز، بیش از ده‌ها میلیارد دلار خواهد شد. جدای از این رفتار کشورهایی همچون روسیه که با تولید ۸ میلون بشکه نفت در روز تولید و صادرات حدود ۵ میلیون از آن، ۳۰ نیروگاه هسته‌ای دارد و به سرعت هم به نیروگاه‌های خود اضافه می‌کند در حالی که این کشور اولین کشور در ذخایر گازی است و جمعیت آن هم تنها کمی بیشتر از دو برابر ایران است. با بررسی این مسائل، صرفنظر کردن از تکنولوژی هسته‌ای و فواید گسترده آن اعم از تولید برق، رادیوداروها و صنعت کشاورزی، چشم پوشی از این انرژی، خطایی استراتژیک برای کشورها به حساب می‌آ ید و کشورها را در آینده به سوی وابستگی انرژی سوق خواهد داد.