جناب آقای روحانی عزیز!

1 - می‌گویید اعتدال، بعد افراطی‌ترین افراد را اطراف خودتان می‌چینید.

2 - می‌گویید دانشگاه باشگاه سیاسی نباشد بعد وزرای علومتان رادیکال‌ترین چهره‌های سیاسی هستند.

3 - می‌گویید دانشگاه نباید امنیتی شود، بعد فعالان امنیتی را به عنوان وزیر دانشگاه‌ها معرفی می‌کنید.

4 - می‌گویید به قانون و لوازم آن احترام می‌گذارید، بعد مشاور و معاون و شخص خودتان به پارلمان اینچنین می‌تازید که 50 بار هم که بشود، حاضرید به لجبازی کنید.

5 - می‌گویید اهل تخصص هستید و اطرافیانتان هم تکنوکرات استخوان خُرد کرده هستند، بعد برای وزارت علوم، وزیر اسبق بهداشت را معرفی می‌کنید.

6 - می‌گویید خواهان آرامش در دانشگاه هستید، بعد در دهه پیشرفت، 500 روز دانشگاه‌ها را بلاتکلیف و اسیر حاشیه کردید.

7 - می‌گویید دانشجویان و نخبگان علمی برای شما قابل احترامند، بعد با آبروی هزاران نفر از دانشجویان بورسیه بازی کردید و در آخر جناب نجفی، نزدیک 80 درصد ادعایتان را رد کرد.

8 - گفتید 100 روزه، مشکلات اقتصادی کشور و مسائل معیشتی مردم را حل کنید، بعد الان 16 ماه گذشته و فقط یک نمونه مردم بی خانمان چشم امید به مسکن مهر بسته را از خودتان ناامید کرده‌اید و اکنون گرانی نان را هم به آن اضافه کنید. ادامه و تکمیل مسکن مهر جزء وعده‌های شما نبود؟

9 - دیگر نمی‌خواهم ادامه بدهم اما جناب آقای روحانی گرامی که به لباس مقدس پیامبران ملبس هستید! شما قطعا بهتر از من معنی و مفهوم حقیقت و مشکلات و اولویت‌های کشور و شرایط تاریخی منطقه و جهان و اسلام و ایران را می‌دانید. شما الان 66 سال دارید و دیگر سرد و گرم چشیده روزگار هستید. فرصتی هم ندارید که اگر خطایی کردید، جبران کنید. ضمن اینکه خداوند متعال در همه حال شاهد اعمال و کردار و رفتار و تصمیم‌ها و حتی نیت‌های شما هست و شما نیز به واسطه روحانیتتان نیک می‌دانید که چه کاری و چه رفتاری و چه سخنی و چه خبری و چه امضایی و چه لبخندی مورد رضایت خداست و ایضا چه کاری و چه رفتاری و چه سخنی و چه خبری و چه امضایی و چه لبخندی مورد رضایت شیطان است.

نگاه به تصاویر شهیدانی که ضامن امنیت و سلامت فعلی کشور و شما هستند بکنید و ببینید آیا این حرفی که می‌زنید، این امضایی که می‌کنید، این رفتاری که می‌کنید آیا پاسداری از خون آنهاست یا خیانت به خونشان؟ مرگ در یک قدمی ماست و چه بسا همین فردا دیگر در این دنیا نباشیم. پس تا فرصت دارید و تا عنان اختیار و دستور و قدرت و بودجه دست شماست، تمام توانتان را به خدمت به اسلام و ساخت ایران و پیشرفت کشور و رفع محرومیت از پابرهنگان و مستضعفین که صاحبان اصلی انقلاب هستند، صرف کنید و دست از هیجانات زودگذار و دلخوش کردن به کف و سوت این و آن و تعریف و تمجید زید و عمر بکشید که برای عاقبت شما هیچ خیری نخواهد داشت.

عاقبت خیر شما در این است که جز برای ائتلای ایران و اسلام و پیشرفت و عزت و استقلال آن و مقابله جدی با زورگویان خونخوار بین‌المللی که قصد شکست و تحقیر ایران را دارند، اتلاف وقت نکنید. از حاشیه سازی دولتی و غفلت از امور اصلی کشور دوری کنید که دولت قبل از شما دچار آن شد و آن شد که دیدید که خود شما بارها انتقادات بسیار تندی به آن داشتید. اگر شما الان از دولت قبل به نیکی یاد نمی‌کنید، پس طوری حرکت کنید و طوری مدیریت کنید که هم خداوند از شما راضی باشد و هم مردم مؤمن و مقاوم ایران از شما نام نیکی به یادگار داشته باشد.

دریاب کنون که نعمتت هست به دست * کین نعمت و ملک می‌رود دست به دست