به گزارش پارس، انور سادات رئیس جمهور سابق مصر معتقد بود که 70 درصد درگیری اعراب و اسرائیل روانی بود. چنین مسئله ای در ماجرای مواجهه ایران و آمریکا در اوح مذاکرات میان تهران و غرب صدق می کند .در طول یک سال گفتگو ظاهراً مانع موجود بر سر روابط میان دو کشور از میان رفته؛ و آسیب روانی 35 ساله کاهش یافته است .

البته این دستاورد عظیم، تضمینی برای موفقیت نیست .بسیاری از افراد می خواهند که این دشمنی حفظ شود. در اینجا هفت سوال وجود دارد که ممکن است برای هفت ماه آینده به کار آید .

چرا توافق گزینه به مراتب بهتری است ؟

چون گزینه های دیگر عبارتنداز: تداوم بی وقفه در افزایش تدریجی قابلیت هسته ای ایران که درخلال دهه گذشته مشاهده شده، یا جنگ امریکا درخاورمیانه که برای لطمه زدن به این برنامه خیلی مؤثرنبوده ، ممانعت از خیز برداشتن ایرانی ها برای ساخت بمب(!) ، به راه انداختن مسابقه تسلیحاتی(!) درمنطقه .اگر شما نظر امریکا را درباره جنگ با آدمکش های داعش و در زمینه جنگ با ایران ، دشمن قسم خورده داعش، می پسندید ، این سناریو ممکن است جالب باشد.

اما آیا تمدید مذاکرات به نفع ایران نیست ؟

توافق موقتی که سال گذشته اعلام شد مؤثر بوده است . همان طور که جان کری، وزیرخارجه امریکا، اشاره کرد ،ایران حدود 220 کیلوگرم اورانیوم با غنای 20 درصد داشته است . ولی امروز آن را در اختیار ندارد .شمار سانتریفوژهای فعال آن متوقف و بازرسی های بین المللی مجدداً دو برابرشده است . در خلال یک دهه گذشته، محدودیتی به این گستردگی برقرار نشده بود. ولی قرار است بخشی از تحریم های ایران کاهش یابد، و ماهانه حدود 700 میلیون دلار دریافت کند ، اما این قضیه مشکل بتواند اُفت درآمد نفت را جبران کند .

چرا درخواست اسرائیل مبنی برای برچیدن کامل برنامه هسته ای ایران قابل اجرا نیست ؟

چون این خواسته در دنیای واقعی دست یافتنی نیست ؛ "کاچی به از هیچی" . دیپلماسی درباره مصالحه جدی است ، نه دستیابی به نتایج ایده آل . مهارت هسته ای ایران را نمی توان از چنگ این کشور خارج کرد. دست کم برای یک دهه ، هدف باید مهار کردن برنامه ای کاملاً تحت نظارت، سازگاری آن با استفاده صلح آمیز از قدرت هسته ای ، اورانیوم غنی شده زیر پنج درصد و این که درکجا باید نگه داری شود ، باشد . ایران، عضو پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای ،به دستور رژیم اسرائیل که دارای جنگ افزارهسته ای است و از امضاء کنندگان این پیمان نیست، از حق مندرج در این پیمان مبنی بر« انرژی هسته ای برای اهداف صلح آمیز » چشم پوشی نخواهد کرد. توافق با این کشور یک واقعیت است؛ برنامه هسته ای ایران ،طنین پراحساس و مهیج ملی کردن نفت آن در دهه 1950 بوده است . قضیه ملی شدن موجب شد که کودتای انگلیسی امریکایی هرگز فراموش نشود . تقاضای برچیده شدن برنامه هسته ای از این منظر دیده می شود. همان گونه که محمد جواد ظریف ، وزیرخارجه ایران ، همتای مذاکره کننده جان کری ، گفت :" اگر به دنبال بازی برد کامل در برابر باخت کامل باشید، محکوم به شکست هستید. " تعیین اهداف غیرممکن ، کلید جنگ طلبی است .

خطرهای عمده در برابر این مذاکرات چه هستند؟

کنگره جمهوری خواه در آمریکا، تندروهای ایران و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، می خواهند که این مذاکرات را تضعیف کنند . در سال آینده ، وقتی کنگره جدید تشکیل جلسه دهد ، ممکن است برای تحریم های بیشتر فشار آورد . آن موقع صحبت از « باج دادن » ، جمله بی ارزش و ورد زبان اعضای کنگره آمریکا خواهد بود که همواره دم از مخالفت می زنند . فشار برای تحریم ، اقدام کاملاً احمقانه ای است. این چنین اقدامی بی تردید در مذاکرات اخلال ایجاد خواهد کرد که احتمالاً رئیس جمهور اوباما را به سمت « وتو» مصوبه کنگره سوق خواهد داد. در چنین صورتی، شایعه تبدیل شدن اوباما به رئیس جمهوری خودسر و امپراتور مآب که در واشتنگتن بر سر زبان هاست، تقویت خواهد شد. اوباما باید به چه کسی بگوید که میزان علاقه وی به این گونه شایعات به مراتب کمتر از کتاب های تاریخی است.

ایران و آمریکا دشمن یکدیگرند؟

منافع ایران با امریکا در افغانستان و ایران همپوشانی دارد. ایران به عنوان جزیره باثبات در خاورمیانه پراز خشونت است. امریکا با بسیاری از دشمنان راهبردی ، از جمله روسیه ، روابط تجاری دارد. خاورمیانه در مخمصه قرارگرفته است. حتی تفاهم نه چندان گرم میان امریکا و ایران می تواند نقشه منطقه را دگرگون کند.

آیا دلایل دیگری برای انجام این توافق وجود دارد؟

بله، ایران آخرین بازار اقتصادی روبه ظهوری است که به اقتصاد جهانی ملحق نشده است . ادغام آن موجب تقویت عظیم اقتصادی می شود . هرچه روابط ایران و غرب تقویت شود ، جان تازه ای در کالبد نیروهای میانه رو دمیده خواهد شد.