چرا ناتوی عربی همزمان با اوج گرفتن مذاکرات هسته ای مطرح می شود؟
این سپر، در سرکوب مردم بحرین نقش بسزایی داشت تا جایی که برخی معتقدند اگر نبود حمله این نیروها به معترضان بحرینی، پایان دولت آلخلیفه در همان ماههای ابتدایی ۲۰۱۱ قطعی بود.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- سعید ساسانیان- رصد، در حالی که منطقه خاورمیانه همچنان در گیر و دار داعش، ائتلاف بینالمللی علیه آن و پرونده هستهای ایران است، شیخنشینهای عرب حاشیه خلیج فارس در پی ایجاد یک «فرماندهی نظامی واحد» در این خلیج هستند. گفته شده که این فرماندهی، در نشست دوحه اعضای شورای همکاری خلیج فارس در دسامبر آینده طرحریزی و عملیاتی خواهد شد. سال گذشته مقدمات این فرماندهی مطرح شد که البته تحت الشعاع اختلافات قطر با عربستان قرار گرفت. حالا که این اختلافات تا حدی کاهش یافته است، بناست دوباره این طرح با قدرت بیشتری به پیش برود.
آنچه از اظهارات گذشته و حال برخی مقامات عرب برمیآید، مقصود آنها از «فرماندهی نظامی واحد» همان «ناتوی عربی» است که پیشتر دولت بحرین آن را مطرح کرده بود و البته قبلتر از آن نیز مرسی رئیس جمهور برکنار شده مصر در یک اظهار نظر نمایشی و برای تنشزدایی میان دولت خود با عربستان چنین امری را خواستار شده بود. مشاور پادشاه بحرین هفت ماه قبل، مدعی شده بود که برای مقابله با «تهدید ایران»، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس باید الگوی ناتو را پیش بگیرند؛ ادعایی که سالها قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز مطرح شده بود و بر اساس آن، شورای همکاری خلیج فارس با شتاب تاسیس شده بود. البته برخی گزارشها هم از آمریکایی – اسرائیلی بودن این طرح حکایت میکند تا جایی که ناتوی عربی را طرح واشنگتن برای خلیج فارسِ پس از خروج آمریکا از عراق دانستهاند.
آنچه مشخص است، محوریت مقابله با ایران در این طرح جدید نظامی است. حکام عرب شورای همکاری خلیج فارس که عمدتا الگوی رفتاری خود با ایران را با تاثیر گرفتن از عربستان تنظیم می کنند، حالا از لحاظ نظامی بیشتر از گذشته این تاثیرپذیری را خواهند پذیرفت به خصوص که دفتر این فرماندهی نظامی واحد نیز در ریاض قرار دارد. فارغ از اینکه ناتوی عربی با توجه به اختلافات میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس، تا چه میزانی قابلیت تحقق عملی دارد و آیا همانند تلاش این کشورها برای هماهنگی اقتصادی تحت عنوان یک شورا که با مخالفت برخی اعضا روبرو شد، ناکام خواهد ماند یا نه، باید به کار ویژه این فرماندهی نظامی واحد دقت بیشتری داشت.
کارکردهای نظامی و میدانی
به نظر میرسد ناتوی عربی در خلیج فارس در صورت تشکیل، در حوزه عملیاتی دو محور خواهد داشت؛ همکاری با ناتوی غربی از یک سو و مداخله در امور داخلی کشورهای عضو برای سرکوب رفتارهای اعتراضی از سوی دیگر. از سال ۲۰۰۴ به این سو، شورای همکاری خلیج فارس در چارچوب ابتکار همکاری استانبول، شریک ناتو محسوب میشود. بر همین اساس، جنگندههای قطر و امارات در حمله ناتو به لیبی در سال ۲۰۱۲، بارها بر فراز لیبی به پرواز درآمدند. همکاری نظامی میان برخی از این اعضا با آمریکا در حمله به زیرساختهای نفتی سوریه به بهانه مقابله با داعش نیز طی ماههای اخیر انجام شده است. اما دیگر کارکرد این فرماندهی نظامی واحد اگرچه گفته شده است که مقابله با ایران است اما در واقع مقابله با حرکتهای اعتراضی مردمی خواهد بود که همگرا با ایران هستند. در سال ۱۹۸۱ که شورای همکاری خلیج فارس تشکیل شد، نیروی واکنش سریع «سپر شبه جزیره» در ذیل این سازمان تاسیس شد که البته در آن، نظامیان عربستان نقش محوری داشتند. این سپر، در سرکوب مردم بحرین نقش بسزایی داشت تا جایی که برخی معتقدند اگر نبود حمله این نیروها به معترضان بحرینی، پایان دولت آلخلیفه در همان ماههای ابتدایی ۲۰۱۱ قطعی بود.
کارکرد سیاسی
اما در عرصه سیاسی، این فرماندهی پیامی آشکار برای ایران خواهد داشت. چندی قبل عربستان برای ایجاد هماهنگی در میان اعضای شورای خلیج فارس آنقدر جدی بود که تا تنبیه دیپلماتیک قطر که بازیگر طماع این شورا محسوب میشود نیز پیش رفت. حالا اما قطر پذیرفته است که به نقش محوری عربستان در شورای همکاری احترام بگذارد و سیاستهای مجزا و زاویهدار با عربستان اتخاذ نکند که البته بعید به نظر میرسد. نکته جالب در خصوص اتحاد بیشتر شورای همکاری این است که این هماهنگیها در زمانی رخ داد که ایران در آستانه دور پایانی مذاکرات خود با ۱+۵ بود که البته حالا این مذاکرات تمدید شده است. اعلام عملیاتی شدن فرماندهی نظامی واحد نیز دقیقا در همین زمان رخ داد. بعید به نظر میرسد که عربستان از این همزمانی، قصدی نداشته باشد. قرار دادن دولتهای عرب خلیج فارس در مقابل ایرانی که با مذاکرات هستهای، قدرت منطقهای آن بیشتر شده، یکی از اصلیترین هدفهای این تلاشها برای یکدست کردن شورای همکاری خلیج فارس است. هراس از قدرت ایران، عامل مناسبی است تا عربستان با برجسته ساختن آن، همه را دوباره دور خود جمع کند اگرچه برخی رفتارهای همگرا با ایران از برخی اعضای این شورا دیده میشود.
همه این تلاشها در حالی است که اساسا تشکیل ناتوی عربی با اما و اگرهای زیای روبرو است. حتی در صورتی که چنین نیز شود، در عرصه عمل، اختلافات حاکم بر اعضای شورای همکاری مانع عملیاتهای مشترک خواهد شد. لذا پیامهای سیاسی ضد ایرانی این فرماندهی نظامی واحد و این اتحاد تا حدی نمایشی میان اعضا، بیشتر اهمیت دارد تا رفتارهای عملیاتی و نظامیاش.
ارسال نظر