به گزارش پارس به نقل از فارس با اعلام نتیجه انتخابات میاندوره آمریکا مشخص شد که جمهوری‌خواهان از رقیب دموکراتشان پیشی گرفته‌اند به این ترتیب «باراک اوباما» رئیس جمهور آمریکا در 2 سال باقیمانده از دوران ریاست‌جمهوری خود تنها شد و بار دیگر نفوذ جمهوریخواهان در واشنگتن بیشتر شد.
 
هفته‌نامه آلمانی «اشپیگل» در گزارشی در این باره نوشت که نتیجه این انتخابات شکستی تلخ و فاجعه‌ای برای دموکرات‌ها بود. چرا که جمهوری‌خواهان علاوه بر مجلس نمایندگان، اکثریت سنا را هم در اختیار گرفتند و تنها 6 کرسی همچنان در دست دموکرات‌هاست این همان مرحله‌ای است که بازی به نفع طرف مقابل تغییر می‌کند و بیش از هرکسی برای اوباما شکست محسوب می‌شود؛ کسی که دیگر نمی‌تواند در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند.
 
در این گزارش آمده است که از زمانی که اوباما خود را به طور کامل از مبارزات انتخاباتی کنار کشید، همه چیز علیه او قرار گرفت.این در شرایطی که میزان محبوبیت اوباما با کاهش چشمگیر به حدود 40 درصد رسیده است، جمهوریخواهان از این انتخابات به عنوان همه‌پرسی علیه اوباما استفاده کردند و توانستند موفق شوند. البته از دید دیگری چندان هم عجیب نیست که هواداران اوباما در نیمه دوران فعالیتش وی را تنبیه کنند. این اتفاق به نوعی سنت در آمریکا تبدیل شده است اما موضوع زمانی عجیب می‌شود که شاهد عملکرد بد دموکرات‌ها در این بازی باشیم. این اتفاق یادآور شکست «جورج بوش» رئیس جمهور پیشین آمریکا در انتخابات میاندوره 2006 است. مردی که آمریکایی‌ها را درگیر 2 جنگ کرد.
 
آیا عملکرد اوباما تا این حد بد بود؟
 
باید گفت که در واقع اینطور نیست. اما همه آنچه رخ داد، از جمله نرخ 6 درصدی بیکاری و رشد اقتصادی  3.5 درصدی به نفع او نبود. آمریکایی‌ها بی اعتماد و ناامید شده‌اند. ناامید از اینکه آن مقدار شکوفایی (اقتصادی) که انتظار داشتند محقق نشد و اعتماد خود را به این دلیل از دست دادند که چندین بحران آنها را تهدید می‌کند. بحران‌هایی مثل ابولا، بحران اوکراین و وجود تکفیری‌ها. این انتخابات نشان داد که این بی‌اعتمادی بنیادی‌ است و جمهوری خواهان هم بیشتر از دموکرات‌ها محبوبیت ندارند و حتی وضعیت آنها از دموکرات‌ها بدتر است. به عبارتی انتخابات میاندوره‌ای به انتخاب میان 2 شر تبدیل شده است.
 
چرا جمهوری‌خواهان پیروز شدند؟
 
از آنجایی که گردآوری و هدایت مردان مسن و سفیدپوست راحت‌تر است، جمهوری‌خواهان توانستند صندلی‌هایی را که از دست دموکرات‌ها خارج شدند را در اختیار بگیرند. این اتفاق زمانی که سیاه‌پوست‌ها، جوانان و اتباع آمریکای لاتین از اوباما ناامید شدند، زمینه را برای دسترسی جمهوری‌خواهان به کرسی‌های سنا مساعد کرد و اینکه گفته می شود «تی‌پارتی» در این راستا اقدام کرده، بی معنی است.اوباما همان رئیس‌جمهوری است که به مردم وعده تغییر داده بود و الان کسی است که نتوانست به وعده خود عمل کند. اوباما مانند «رونالد ریگان» رئیس جمهوری تصمیم‌گیرنده نیست بلکه متفکر است. او مثل «بیل‌ کلینتون» هم نیست که شخصیتی احساسی داشته باشد بلکه سرد و منطقی است. اوباما حتی مثل «لیندون جانسون» رویکرد تقابلی ندارد و فردی انزواطلب است. نتیجه اینکه رئیس‌جمهور کنونی آمریکا در قطب‌بندی‌های کنونی آمریکا جای نمی‌گیرد.او وارد این عرصه شد تا کشور را آرام کند و دردر این زمینه شکست خورد. در انتخابات روز سه شنبه مردم او را از باقیمانده کرسی‌های سنا محروم کردند و این نشان می‌دهد که اعتماد به توانایی وی از دست رفته است.
 
در شرایط کنونی اوباما تمامی کنگره را علیه خود می‌بیند و ده‌ها قانون روی میز قرار دارند که وی فقط با وتو می توانند از اجرایی شدن آنها جلوگیری کند. در واقع در شرایط کنونی این تنها قدرت باقیمانده برای رئیس‌جمهور آمریکاست.البته اوباما بیکار نخواهد نشست و تلاش می‌کند تا اقدامات را در مجلس انجام دهد از جمله در زمینه قوانین مربوط به مهاجرت.البته این وضعیت زیاد طول نخواهد کشید.مردم از همین امروز درباره انتخابات 2016 و روی کار آمدن «هیلاری کلینتون» صحبت می‌کنند.
 
اشپیگل نوشت که باید گفت اوباما در 2 سال باقیمانده از دوران ریاست‌جمهوری خود تبدیل به اردکی لنگ شده؛ تعبیری که برای افراد بی‌دست و پا به کار می‌رود.