کولایی: تحریمهای غرب علیه روسیه، تهران و مسکو را به هم نزدیک کرد
محمود احمدی نژاد تلاش زیادی کرد تا روسیه را جایگزین غرب و آمریکا نماید. او در راهبردهای سیاست خارجی خود گمان می کرد با علم کردن شرق در مقابل غرب می تواند منافع ملی ایران را بیشینه سازد.
به گزارش پارس هفته نامه صدا نوشت:محمود احمدی نژاد تلاش زیادی کرد تا روسیه را جایگزین غرب و آمریکا نماید. او در راهبردهای سیاست خارجی خود گمان می کرد با علم کردن شرق در مقابل غرب می تواند منافع ملی ایران را بیشینه سازد. اما سرنوشت این استراتژی تصویب قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران یکی پس از دیگری بود. جایی که پوتین و دوستان در بهترین حالت به این تحریم ها رای ممتنع می دادند. حالا و پس از روی کار آمدن دولت یازدهم، حسن روحانی از تنش زدایی با جهان سخن می گوید، در نیویورک با نخست وزیر بریتانیا ملاقات و در آستراخان با ولادیمیر پوتین مذاکره می کند. مذاکره ای که با بحران روابط میان اروپا و آمریکا می تواند معنادارتر از همیشه باشد. دکتر الهه کولایی معتقد است تحریم های غرب علیه روسیه، کرملین را متوجه ایران کرده است و مسکو علاقه مند است روابط خود با تهران را گسترش دهد.
روابط ایران و روسیه در دولت پیشین با توجه به سطح پایین مناسبات ایران و غرب گسترش یافت. اما دست آوردهای چندانی در سیاست خارجی و همچنین اقتصاد برای ما به همراه نداشت. این روند در دولت آقای روحانی شکل متفاوتی به خود گرفته و به نظر می رسد نوعی موازنه مثبت در دستور کار قرار گرفته است. بر این اساس و با عنایت به دیدار اخیر آقای روحانی و ولادمیر پوتین روابط میان دو کشور را چگونه می توان تحلیل کرد؟
روسیه همسایه پرقدرت کشور ماست که فارغ از جهت گیری های سیاست خارجی ایران، همواره نقش مهمی در روابط خارجی ما ایفا کرده است و حتی تغییراتی که در این زمینه به چشم می خورد از میزان اهمیت این رابطه نکاسته است. گسترش روابط با این کشور قدرتمند برای ما اهمیت همه جانبه ای دارد. این کشور بزرگ در مرزهای شمالی ما از توانمندی ها، ظرفیت ها و امکاناتی برخوردار است که قابل چشم پوشی نیست. با توجه به این واقعیت جهت گیری ضد غربی در سیاست خارجی ایران به ویژه در هشت سال اخیر سبب توجه روز افزون به این کشور شده به گونه ای که حتی از برقراری نوعی رابطه استراتژیک میان تهران و مسکو صحبت به میان آمده است.
اما باید عنایت داشت که بدون در نظر گرفتن عامل آمریکا، نمی توان نگاه، دقیق و واقع گرایانه ای نسبت به رابطه ایران و روسیه داشت و آنرا مورد تحلیل قرار داد. آمریکا همواره در تنظیم رابطه روسیه با ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و این روند چه پیش از انقلاب و چه پس از آن استمرار داشته است. بنابراین نوع رابطه روسیه با آمریکا از یکسو و نوع رابطه آمریکا با ایران از سوی دیگر همواره بر چگونگی روابط دو کشور تاثیرگذار بوده است. اینکه در طول سالهای گذشته نگاه به شرق در اولویت سیاست خارجی کشور قرار گرفت به طور طبیعی توسعه رابطه با روسیه را نیز در دل خود به همراه داشت.
اما نکته حائز اهمیت این است که روابط در سالهای گذشته همواره رویکرد نظامی، امنیتی و سیاسی داشته در حالیکه به نظر می رسد این روابط در پاسخ به تحریم های گسترده و ظالمانه غرب میتوانست جهت گیری اقتصادی و فنی پررنگی داشته باشد. حالا هم و در پاسخ به تحریم های اروپا و آمریکا علیه روسیه، توسعه روابط با ایران مانند دیگر کشورهایی که می توانند نیازهای روسیه را چه در قالب مشتری و چه در لوای فروشنده برطرف کنند، اهمیت بیشتری یافته است. بنابراین با دگرگونی های سریعی که در روابط روسیه و غرب رخ داده و به تیرگی روابط دو طرف منتج شده، موضوع رابطه با ایران نیز اهمیت فزاینده ای برای کرملین پیدا کرده است.
با توجه به اهمیتی که ایران برای روسیه پیدا کرده، طبیعتا این کشور از توسعه مناسبات با ایران استقبال می کند. اما نکته ای که در اینجا مطرح می شود این است که با توجه به تحریم هایی که از سوی غرب علیه روسیه به تصویب رسیده و اتفاقا در حال گسترش نیز هستند، موضوع رابطه ایران با روسیه نباید با حساسیت بیشتری دنبال شود تا مبادا ما هم مشمول تحریم های مضاعف غرب نشویم.
اساسا تحریم های غرب علیه روسیه این کشور را به طور طبیعی متوجه بازارها و حوزه های جدید نفوذ خود کرده که ایران یکی از کشورهایی است که می تواند در توسعه روابط روسیه جایگاه ویژه ای داشته باشد. اما از سوی دیگر ایران با در نظر گرفتن موقعیت ژئوپلتیک و نقشی که می تواند در خصوص تعامل با جامعه جهانی به ویژه با کشورهای غربی داشته باشد، از اهمیت بالایی در معادلات منطقه ای برخوردار است. در واقع ژئوپلتیک ایران یک نوع الزامی را با خود به همراه دارد که عدم توجه به آن باعث می شود، توسعه روابط با روسیه جای توسعه روابط ایران با غرب را می گیرد که طبیعتا دور از منطق خواهد بود. بر این اساس جنبه ابزاری منافع حاصل از این رابطه برای روسیه همچنان گسترش خواهد یافت بدون اینکه مابه ازای متوازنی کشور ما به همراه داشته باشد.
بدون تردید موقعیت خاص ایران در این منطقه پرآشوب جهان، توسعه همه جانبه رابطه ایران با غرب را نیز الزامی می سازد و چنانچه توازن ژئوپلتیک شکل بگیرد تردیدی نیست که توسعه روابط با روسیه همانند توسعه روابط با غرب و آمریکا در حوزه های مختلف می تواند تامین کننده منافع ملی کشور باشد. اما اگر لوازم این توسعه ژئوپلتیکی مورد توجه قرار نگیرد، می تواند زمینه ساز فرآیندی نامتوازن برای ما باشد. برخی برنامه ها و توافق های اخیر نشان می دهد برآورد غیر واقع بینانه ای روی مراودات ایران و روسیه صورت گرفته به گونه ای که نمی تواند پاسخگوی منافع ما در چارچوب یک موازنه ژئوپلتیکی در این منطقه مهم جهان باشد. ایران از موقعیتی ویژه در این نقطه از جهان برخوردار است که عدم توجه به این ظرفیت های ژئوپلتیکی ما را همچون سالهای گذشته به کارتی در بازی روسیه با غرب تبدیل خواهد کرد. ظرفیت های انرژی و همچنین پتانسیل انتقال انرژی از مسیر ایران به خوبی نشان دهنده حوزه های رقابتی میان روسیه و ایران است و چنانچه به این موازنه توجه نشود تمام این ظرفیت ها به سود روسیه مورد بهره برداری قرار خواهند گرفت.
مسئله گاز یکی از مولفه های حائز اهمیتی است در روابط ایران، روسیه و اروپا است. با توجه به نیازهای اروپا و توانایی ایران و روسیه برای صادرات گاز و انرژی چگونه می توان در این معادله منافع ایران را بیشینه کرد؟ آیا می توانیم به عنوان آلترناتیو روسیه برای اروپا تبدیل شویم؟
نکته ای که در مورد بازار گاز باید به آن توجه شود این است که ایران فعلا از جایگاه مهمی در بازار صدور گاز جهان برخوردار نیست. متاسفانه باید پذیرفت ما به دلیل کم توجهی به ضرورت های سرمایه گذاری در این بخش فعلا نمی توانیم از توانایی های موجود به درستی بهره برداری کنیم. در کنار این واقعیت، تلاش روسیه برای بهره برداری از اهرم گاز در دستیابی به اهداف سیاست خارجی خود هم باید مورد ارزیابی قرار گیرد. بر این اساس طبیعتا روسیه تلاش می کند از این اهرم ها استفاده کند تا ایران را از رسیدن به این جایگاه باز دارد. روسیه برای اینکه ایران نتواند از چنین اهرمی در روابط با کشورهای اروپایی بهره برداری کند و ظرفیت های تولید و صدور گاز را در سمت بازارهای غربی مورد توجه قرار دهد از همه ابزارهای خود بهره می برد و این واقعیتی است که در پرتو وضعیت کنونی توسعه روابط می تواند شکل بگیرد. روسها همیشه نسبت به علایق ایران به بازارهای غربی حساس بوده اند و همواره سعی کردند فعالیت ایران به سمت بازارهای شرقی را مورد تشویق قرار دهند.
در واقع روسها چه در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز و چه در حوزه روابط با اروپا از این اهرم به طور همه جانبه ای بهره برده اند و مایل نیستند ایران از وضعیت مناسبی در حوزه های غربی بهره ببرد و احتمالا به تهدیدی برای مسکو بدل شود. در نتیجه چنانچه در تنظیم رابطه با روسیه این علایق و دغدغه ها مورد توجه قرار نگیرد، طبیعی است دست روسیه در کنار گذاشتن ایران و تقویت جایگاه خود در این زمینه بازتر خواهد بود. به نظر می رسد این نکات که به ویژگی های خاص جغرافیایی ایران مرتبط است ظرفیتی را برای کشور فراهم می سازد که روسها خیلی مایل به بالفعل شدن آن نیستند؛ بنابراین در شرایط شکل نگرفتن موازنه ژئوپلتیکی که به آن اشاره کردم دست روسها برای کنار گذاشتن ایران از دستیابی به این منافع بازتر خواهد بود.
با عنایت به این موازنه ژئوپلتیکی که به آن اشاره کردید چه راهکارها و مولفه هایی باید مد نظر قرار گیرد که ما هم بتوانیم روابط دوجانبه را گسترش دهیم و در عین حال از امتیازات و پتانسیل هایی که در رابطه با گسترش رابطه با غرب وجود دارد بهره مند شویم، در عین اینکه از آن طرف و با عنایت به تحریم های وضع شده غرب علیه روسیه، مورد غضب کشورهای غربی قرار نگیریم.
در این زمینه به نظر می رسد بازخوانی شعارهای انقلاب اسلامی که در دوران جنگ سرد شکل گرفت می تواند مورد توجه قرار گیرد. یعنی عملی ساختن شعار نه غربی نه شرقی که به نوعی رویکرد موازنه بخش در سیاست خارجی ایران را ارائه می کند. در واقع توهم قابلیت اتکا داشتن به روسیه با توجه به تجربیات تاریخی و شواهد و مدارک متعدد و پرشمار در این زمینه قابل ابطال است. این تصور که در مقابل آمریکا میتوان روی موازنه حمایت روسیه در اشکال گوناگون و به صورت های مختلف حساب باز کرد کاملا اشتباه است و در تاریخ ما هم بارها بطلان آن ثابت شده است. بر این اساس و با عنایت به اینکه آزموده را آزمودن خطاست اتکا بر روسیه به عنوان کانونی برای مبارزه و مقابله با غرب منطبق با واقعیت ها نیست.
ضمن اینکه رابطه غرب با روسیه بدون تردید پاسخگوی منافع و نیازهای ایران است و در صورتی که تقابل روسیه با غرب شدت یابد گاها می تواند شرایط مناسب تری را برای ما در صورت تعامل با غرب و توسعه روابط با روسیه فراهم سازد. به نظر می رسد ما در تاریخ خود نیز تجربیات موفقی در دو دهه قبل از انقلاب اسلامی داشته ایم که روابط رژیم وابسته به آمریکا در ایران با شوروی کمونیست در این زمینه قابل مطالعه است. می توان گفت در شرایط افزایش شکاف میان روسیه با آمریکا و غرب، شرایط برای تامین منافع ما هم مهیاتر می شود. چنانچه بتوانیم درک درستی از معادلات داشته باشیم ضمن بهبود و توسعه روابط با غرب گسترش و توسعه روابط با روسیه را نیز از نظر دور نداشته باشیم. این ظرفیتی است که دستگاه دیپلماسی باید به طور جدی به آن بپردازد و بهبود روابط را هم در وجوه غربی و هم در وجوه شرقی آن دنبال کند. تصور اتکا بر یکی برای مبارزه با دیگری با شواهد و مدارک متعدد در تاریخ ما بطلانش اثبات شده است.
ولی فرمایش شما که به اصول سیاست خارجی اول انقلاب و شعار نه غربی نه شرقی باز گردیم نوعی موازنه منفی است که خیلی با تغییرات رخ داده در نظام بین الملل همخوان نیست و به نظر می رسد انزواگرایی در آزمون سیاست بین الملل نمره قبولی نگرفته است. بر این اساس اگر ما این روند را به موازنه مثبت تبدیل کنیم بهتر نمی توانیم منافع خود را تامین کنیم؟
من اشاره کردم که باید بازخوانی در این رابطه صورت گیرد نه اینکه بازگردیم و همان کلیشه ها را اجرایی کنیم. چون شرایط دوران جنگ سرد با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تغییر یافته است. سیاست نه شرقی و نه غربی از این جهت که تصور نشود با اتکای به روسیه می توان تفاوت با غرب را سامان داد و به موفقیت رسید، حائز اهمیت است. از این جهت به نظر من با عنایت به تغییرات رخ داده و اصلاحاتی که در این رابطه ضروری به نظر می رسد می توان به توسعه منافع ملی امیدوار بود.
ارسال نظر