به گزارش پارس، داريوش سجادي در صفحه اجتماعي خود نوشت: حضور مخنث و بی‌تفاوت ارتش ترکیه در جوار پیشروی وحوش داعش در «کوبانی» همزمان با اعمال ممانعت دولت آنکارا در یاری‌رسانی اکراد ترکیه به کردهای در محاصره داعش در «کوبانی» نمادی پروضوح از «اسلام شیربرنجی» است که اردوغان و دنباله‌های آن در ایران ذیل آن سینه‌زنی می‌کنند!

۲ سال پیش که «مصطفی تاج‌زاده» در قامت «آپاراتچیک اسلام ترکیه» طی نامه‌ای به «علی مطهری» ضمن آنکه این کشور را الگوی موفقی از اسلام معرفی کردند؛ فرمودند: «ترکیه دموکرات در دهه اخیر مسلمانانش توانسته‌اند اسلام را با دموکراسی سازگار کنند و بدون انحصارطلبی و تمامیت‌خواهی... از حقوق و آزادی‌های شهروندان خود مانند آزادی رسانه، احزاب، اتحادیه‌ها،‌ تجمع‌ها و انتخابات دفاع کنند؛ ‌در عین حال ترکیه را در مسیر پیشرفت اقتصادی قرار دهند و سبک آزاد زندگی را برای شهروندان خود به رسمیت بشناسند و به رقابت آزاد و سالم با احزاب سکولار یا قوم‌گرا بپردازند.»

همزمان «رضا خاتمی»، هم‌حزبی تاج‌زاده در مقام «آپارتچیک دوم» در تجلیل از اسلام ترکیه فرمودند: «ترکیه را ببینید؛ آیا کسی می‌تواند بگوید ترکیه کشور وابسته‌ای است؟ معلوم است که نمی‌تواند. اسلامگراها هم سر کارند. ترکیه با عقل و درایت از همه ظرفیت‌های جهانی استفاده می‌کند و خود را به یک قطب اثرگذار منطقه‌ای و کم‌کم جهانی تبدیل کرده است. زیر بار زورگویی آنها هم نمی‌رود. حرفش را درباره اسرائیل می‌زند و اتفاقا حرفی که او درباره اسرائیل می‌زند اثرگذارتر از حرف ما است. شعار هم نمی‌دهد. این نشان‌دهنده آن است که می‌توان مستقل بود و با کسی هم جنگ نداشت» (مصاحبه با نشریه سرو).

در آن تاریخ و پس از اظهارات شاذ ایشان و دیگر متحدان و همفکران ایشان به سهم و بضاعت مزجات خود حضور محترم‌شان معروض داشتم:
آیا «این» همه وزن و حجم و عمق بضاعت سیاسی اصلاح‌طلبان در درک تحولات و مسائل سیاسی ایران و منطقه است؟... به‌راستی جنابعالی و قاطبه اصلاح‌طلبان هم‌جبهه شما قائل به آنید که ترکیه کشوری مستقل است؟ به‌راستی جنابعالی و قاطبه اصلاح‌طلبان هم‌جبهه شما قائل به آنید که در ترکیه اسلامگراها بر سر کارند!؟...

به‌راستی می‌توانید بفرمایید از یک منظر معرفت‌شناسانه از اسلام مخنث اردوغان و حزب «عدالت و توسعه» چه آبی به‌نفع جهان اسلام گرم می‌شود؟ اساساً بود و نبود اسلام مخنث آنکارا چه محلی از اعراب در تبیین و تدوین رفتارهای استراتژیک دولت این کشور در داخل و خارج از ترکیه را عهده‌داری می‌کند که اینک جنابعالی «بوتیمارانه» در حسرت اثرگذاری منطقه‌ای و جهانی اسلام آنکارایی بی‌تابی می‌فرمایید؟آیا واقعاً جنابعالی شعبده کشتی «مرمره» و مبارزه‌طلبی آنکارا با تل‌آویو را باور کرده‌اید؟ اگر هم قائل به اعتبار این جدال هستید از کجای این مجادله مبانی رفتاری اسلامگرایانه ترکیه را استحصال می‌فرمایید؟

آیا واقعاً دولتمردان تل‌آویو را تا آن اندازه سفیه فرض کرده‌اید که حاضر شدند به ثمن بخس با علم یقین به ترشرویی افکار بین‌الملل از حمله آنها به یک کشتی حامل کمک‌های انسان‌دوستانه برای فلسطینی‌ها چنین گشاده‌دستانه اعتبار در خط مقدم مبارزه با اسرائیل بودن را به ترک‌ها بدهند؟ آیا فهم این واقعیت تا این اندازه دشوار بود که تل‌آویو با حمله به کشتی مرمره شورمندانه به استقبال از رویارویی با ترک‌ها رفت تا بدین‌وسیله بتواند پرچم مبارزه با اسرائیل را از دست ایرانی که طی ۳۳‌سال گذشته در خط مقدم مبارزه با آن بود درآورده و آن پرچم را به حاملان اسلام مخنث بدهد که با قواعد پراگماتیسمی جهان سیاست مانوسند و به موقع نیز حاضر می‌شوند برخلاف «ایران انحلال‌طلب» با طرف‌های اسرائیلی پشت میز مذاکره بنشینند؟

اکنون و با رسوایی ترک‌ها در قبال جنایات وحوش داعش زیر گوش آنکارا، آپاراتچیک‌های «اسلام شیر‌برنج» ترکیه را بهتر می‌توان ملامت کرد تا با وضوح ببینند و بدانند تفاوت و فاصله «اسلام خمینی» با «اسلام نازبشی» ترکیه به اندازه تفاوت «آمرلی» تا «کوبانی» است که در اولی یک سردار سلیمانی و یارانش از عمق اسلام خمینی منجی محصوران می‌شوند و آن سوتر اسلام شیربرنج آنکارا به‌رغم استعداد بالای نظامی و ایضاً اسلام به‌زعم آپاراتچیک‌هایش «نمونه» نخواسته یا نمی‌خواهد در کوبانی «اسلام آمایی» فرماید!

به تعبیر رندانه ایرج میرزا:
فلفل هندی سیاه و خال مه رویان سیاه!
هردو جانسوزند اما این کجا و آن کجا؟