به گزارش پارس به نقل از تسنیم، "برایان داونینگ" نویسنده و تحلیلگر سیاسی-نظامی، طی گزارشی در پایگاه خبری "آسیا تایمز" به مبارزه ایران و اسرائیل بر سر جلب نظر مقامات منطقه کردستان عراق اشاره می‌کند و معتقد است که ایران در شرایط کنونی شانس بیش‌تری دارد تا بتواند کردستان را از چنگ اسرائیل برباید.

 

غرب و کشورهای مهم حاشیه خلیج فارس در صدد آنند تا به زیرساختی سیاسی برای حمله زمینی به داعش برسند. واضح است که ارتش کردستان یکی از محتمل‌ترین گزینه‌هاست. هرچند کردستان در خشکی محاط است، اما منابع نفتی، شبه‌نظامیان آن و استقلال روز افزونش از بغداد، آن را به بازیگر مهم سیاست منطقه، مخصوصا برای ایران و اسرائیل تبدیل خواهد کرد.

 

ایران هم مثل ترکیه، کردستان مستقل و خودمختار را پذیرفته و استقلال این منطقه را یک عمل انجام شده می‌داند و تمایل دارد با آن همکاری کند به جای آن‌که کردستان را در ردیف دشمنان خود ببیند. در هفته‌های اخیر، تهران هیئت نمایندگانی به اربیل پایتخت کردستان فرستاده تا هماهنگی‌های امنیتی با این منطقه داشته باشد و تصور بر آن است که به واحد‌های پیشمرگه مشاوره می‌دهد. بر خلاف تصور عموم که ایران و کردستان را دشمن می‌پندارند، ایران و کردها در سال‌های اخیر با هم همکاری‌های مهمی داشته‌اند. در طول جنگ ایران و عراق، کردها چندین لشگر عراقی را که علیه ایران بودند زمین‌گیر کردند. البته کردها بهای آن را با اقدامات مهیب تلافی‌جویانه بغداد از جمله حمله با گازهای سمی پرداخت کردند.

 

تهران با سه مسئله مهم مواجه است. اول حرکت‌های حیرت‌انگیز داعش در شمال عراق است که مشکلی ناگهانی و غیرمنتظره را رقم زده است. چیزی نمانده تا داعش، ارتش بزرگ و شیعی عراق را درهم بشکند و دولت را از بغداد به بصره متواری سازد. ممکن است داعش اماکن مقدس در سامرا، کربلا و نجف را تصرف کند که به دخالت مستقیم ایران و ایجاد جنگ فرقه‌ای وسیع‌تری با دولت‌های عربی منجر می‌شود. همچنین ممکن است داعش از پایگاه‌های عراق برای حمله به ایران استفاده کند. شاید شهرهای غربی ایران مثل کرمانشاه از اهداف اصلی داعش باشند. این درحالی است که خود تهران فاصله کمی با پایگاه‌های داعش در نزدیکی "تکریت" دارد.

[ایران دست برتر را در رقابت با اسرائیل بر سر کردستان دارد/تهران و تل‌آویو می‌توانند علیه دولت‌های سنی با هم متحد شوند/اسرائیل به دنبال ضربه زدن به ایران با سلاح کردستان/]

 

دوم اینکه ایران دوست دارد همکاری‌های کردستان با آمریکا و اسرائیل را محدود کند که هر کدام از این‌ها در کردستان برای دهه‌ها نیروهای اطلاعاتی و ویژه داشته‌اند. چندین سال است که اسرائیل با همکاری گروهک مجاهدین خلق دانشمندان هسته‌ای ایران را ترور می‌کند و ممکن است برنامه‌هایی به منظور سوء استفاده از ملی‌گرایی کردها در منطقه داشته باشد و کردهای ایران را نیز تحریک به جدایی از تهران کند.

 

سوم اینکه ایران درصدد آن است تا از افزایش نفوذ عربستان در کردستان جلوگیری کند. هر چند که حوثی‌هایی که توسط ایران حمایت می‌شوند در حال قیام هستند، اما در طی سالیان اخیر عربستان یمن را تحت سیطره خود درآورده و رئیس‌جمهور شیعه اش را با رئیس‌جمهوری سنی جایگزین کرده است. عربستان کمک کرد تا اخوان‌المسلمین در مصر سرنگون شوند و حکومتی اشرافی و ارتش‌محور به قدرت برسد که این اقدام موجب شد تا همبستگی‌های نوپای ایران و عربستان خاتمه یابد. ریاض می‌تواند از کردستان حمایت مالی کند و برای نفتی که کردها تلاش می‌کنند از بندر "جیحان" ترکیه صادر کنند، خریدار پیدا کند.

 

از سوی دیگر، ایران هر چند به واسطه تحریم‌های بین‌المللی، کمبود امکانات مالی دارد، اما به جای این که فقط یک همسایه ناخوش‌آیند برای کردها باشد، در مقابل پیشنهادات رقیب سنی‌اش واکنش نشان خواهد داد. ایران هم می‌تواند در رساندن نفت کردستان به بازار، کمکی برای کردها باشد. بغداد که از فاصله گرفتن کردستان از عراق خشمگین است، مسیرهای صادراتی جنوب را بسته است.

 

ممکن است ایران بتواند دولت هم مسلک شیعی‌اش را متقاعد به بازگشت از این سیاست کند. یا اینکه ایران می‌تواند اجازه دهد نفت کردستان از خطوط لوله شمال غربش به پایانه صادراتی در خلیج فارس برسد. شاید ایران اینطور فکر کند که این گزینه بهتر از آن است که نفت کردستان از طریق دولت سنی-عراقی که کشور‌های سلطنتی حاشیه خلیج فارس حمایتش می‌کنند، روانه پایانه‌های سعودی در جنوب شود.

 

کردستان دهه‌ها بخش مهمی از استراتژی اسرائیل بوده است. اسرائیل شبه‌نظامیان کرد را در جنگ با عراق حمایت کرده است و به این طریق آنان را از کمک کردن به سوریه و مصر بازداشته است. اسرائیل و کردستان تجربه مشترک ادوار طولانی بدون سرزمین و در محاصره بودن را دارند. اسرائیل همتایی قوی در مقابل ایران و عربستان می‌خواهد، یک همتای نادر در منطقه که به شدت فرقه‌ای است. یک کردستان مقتدر که شاید خیلی هم زود با کردستان سوریه هماهنگ شود تا به عنوان خاری در گلوی ایران باشد و پایگاه عملیات‌های سری اسرائیل هم بشود.

 

اسرائیل امیدوار است که دامنه این روند تجزیه کشور‌های خاورمیانه، از لیبی، سوریه، عراق و یمن، به ایران هم سرایت کند. جایی که کردها، آذری‌ها، بلوچ‌ها، بختیاری‌ها و دیگر مردم با درجه متفاوتی از رفاه زیر پرچم ایران زندگی می‌کنند. اسرائیل این دید استراتژیک و اطلاعاتی را دارد که روند تجزیه در ایران را تماماً نیروهای درونی تعیین نمی‌کنند و یک پایگاه عملیاتی در کردستان عراق به اسرائیل این اجازه را می‌دهد تا نیروهای کرد در ایران را جلو بیندازد.

[ایران دست برتر را در رقابت با اسرائیل بر سر کردستان دارد/تهران و تل‌آویو می‌توانند علیه دولت‌های سنی با هم متحد شوند/اسرائیل به دنبال ضربه زدن به ایران با سلاح کردستان/]

 

تاریخ مشابه اسرائیل و کردستان در آوارگی، این دو را بسیار به هم نزدیک می‌کند، اما اسرائیل تا کنون توجه اندکی به کردستان کرده است. اسرائیل تنها مقداری محدود از نفت کردستان را خریداری کرده است و یک واردکننده اصلی از کردستان به حساب نمی‌آید. تل‌آویو همچنین اسلحه و آموزش کردها را تامین می‌کند که هیچ‌کدام از این کمک‌ها به اندازه کافی گسترده نیستند. حمایت‌های مالی اسرائیل از کردستان هم محدود است. با وجود اینکه نفوذ اسرائیل در واشنگتن قابل توجه است، اما در حال حاضر آمریکا با یک کردستان مستقل مخالف است. احتمالا اسرائیل در این رابطه واشنگتن را تحت فشار قرار خواهد داد، شاید در ارتباط با شرکت‌های نفتی آمریکا که در کردستان فعالیت می‌کنند.

 

در حال حاضر ایران گزینه‌های بیشتری از اسرائیل دارد تا به کردستان ارائه دهد. ایران مسیر بهتری برای صادرات نفت و همچنین پول بیشتری دارد. بنابراین ممکن است اسرائیل در سیاست خارجی کردستان به رتبه دوم یا سوم تنزل پیدا کند. دلیل این وضعیت این است که آمریکا پس از تجربه سال‌ها ناامیدی در افغانستان، تمایل ندارد به این زودی‌ها از یک کشور جدا افتاده و محاط در خشکی دیگر حمایت کند. هرچند یک روز واشنگتن مجبور می‌شود تا حمایتش را از کردستان افزایش دهد تا از افزایش نفوذ ایران در این منطقه جلوگیری کند. مسئله‌ای که اسرائیل و شرکت نفتی "اکسون" در آن تعیین‌کننده خواهند بود.