پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مصطفی انتظاری‌هروی- رصد، سفرهای استانی دولت‌ها در ادوار مختلف همواره فرصتی است برای آشنایی دولتمردان با نیازهای منطقه‌ای و توجه به مطالبات شهروندان دور از پایتخت بوده، با این وجود به‌نظر می‌رسد این سفرها آنگاه به نتیجه‌ای روشن و مشخص منتهی می‌شود که مقتضیاتی چون عملگرایی را در کانون برنامه‌ریزی‌ها قرار دهد.

هرچند اصطلاح سفر استانی از دوره محمود احمدی‌نژاد و دولت کثیرالسفر او وارد ادبیات سیاسی ایران شد، اما پیش از این نیز روسای جمهور به استان‌های مختلف سفر کرده و از مشکلات مردم آگاه می‌شدند. شایع ترین این سفرها، سفرهای پیاپی رئیس‌جمهور دوران جنگ به استان‌های مرزی بود که نقش مهمی در ارتقای روحیه رزمندگان داشت.

افتتاح‌گرایی تبلیغاتی در دولت سازندگی
پس از آن در دوره سازندگی نیز سفرهای استانی انجام می‌شد که عمدتا همزمان با افتتاح پروژه‌های عمرانی و صنعتی بود. تاکید آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و دولت وی بر پاک کردن آسیب‌های ناشی از جنگ تحمیلی باعث شده بود تا بیشتر سفرهای استانی فرصتی برای رونمایی از دستاوردهای صنعتگران و تولیدکنندگان ایرانی باشد و همین امر باعث شد تا فرصتی محدودتر برای رسیدگی به مطالبات سیاسی شهروندان و فعالان مدنی دور از پایتخت به وجود آید و اندک اندک دولت سازندگی متهم شود که پروژه‌ها را به‌صورت «تبلیغاتی» افتتاح می‌کند. بهره‌برداری چندباره از یک پروژه، چنان به این اتهام دامن زد که تبدیل به یکی از آسیب‌های سفرهای استانی رئیس دولت سازندگی شد.

شعارگرایی حامیان دولت در عصر اصلاحات
این آسیب در دولت اصلاحات تا حدودی جبران شد و سیدمحمد خاتمی در سفرهای استانی خود بیشتر به موضوعات فرهنگی و سیاسی پرداخت، هرچند حاشیه‌های این سفرها، بیش از متن آن مورد توجه قرار گرفت. معمولا در سفرهای استانی رئیس دولت‌های هفتم و هشتم، حامیان او با سردادن شعارهایی، اصل این سفر را تحت‌الشعاع قرار می‌دادند.

نمونه این اتفاق در سال ۱۳۷۹ و در جریان سفر خاتمی به شهر مشهد روی داد. سفری که با سخنرانی رئیس‌جمهور وقت در صحن جامع رضوی همراه بود اما چنان حاشیه‌هایی داشت که نشان‌دهنده انباشت مطالبات سیاسی و احساسات‌گرایی جناحی در جامعه ایرانی بود. بر همین اساس به‌نظر می‌رسید که سفرهای استانی خاتمی را باید همراه با آسیب «حاشیه‌سازی» و «شعارگرایی» توصیف کرد که در پایان کار دولت نیز باعث پاره‌ای بدبینی‌ها به دولت اصلاحات شد.

وعده‌گرایی دولت احمدی‌نژاد
و در فرجام دولت محمود احمدی نژاد سنتی متفاوت در سفرهای استانی را پایه گذاشت. او با همراه کردن تمامی کابینه، نه فقط به استان‌ها سفر کرد، بلکه جلسات کابینه را هم در جریان همین سفرها تشکیل داد. این سفرهای استانی با استقبال مردم همراه شد و نامه‌نگاری مردم با رئیس‌جمهور اقدامی نمادین در جهت نزدیکی رئیس‌جمهور به توده‌های مردم توصیف گردید. با این حال فرجام این سفرها باز هم چنان که باید، نبود.

احمدی‌نژاد و دولتش در این سفرها معمولا مصوباتی را از تصویب می‌گذراندند که پشتوانه کارشناسی و از آن مهمتر، برآورد اعتباری مناسبی نداشت و به همین دلیل در حد مصوبه و وعده باقی می‌ماند. انبوه مصوبات استانی بلاتکلیف به‌عنوان میراث دولت قبل حکایت از آن داشت که وعده‌های داده شده از سوی احمدی نژاد تماما نتوانسته به پروژه‌های عملیاتی برای استان‌ها منتهی شود. بنابراین دولت احمدی‌نژاد در سفرهای استانی‌اش با آفت «مصوبه‌گرایی» و «وعده‌گرایی» مواجه بود.

مطالبه عملگرایی از دولت روحانی
با چنین تاریخچه‌ای از سفرهای استانی، حالا نوبت به حسن روحانی رسیده است تا با فاصله گرفتن از سردادن شعارهای حاشیه‌ساز یا طرح وعده‌های بی‌ثمر و به‌دور از دسترس و یا افتتاح پیاپی پروژه‌های مشابهی که ظن تبلیغاتی بودن سفرها را به ذهن متبادر کند، با برنامه‌ریزی مشخصی، به فکر اصلاح وضعیت کشور در نقاط دور از پایتخت باشد.

به‌نظر می‌رسد که در آستانه تشکیل اولین جلسه استانی هیئت وزیران در مشهد، انتظار استان‌ها از رئیس دولت تدبیر و امید، «عملگرایی» و چنانکه پیش از این اعلام شده، «توازن منطقه‌ای» است. همان هدفی که دولت‌های پیشین نیز هر یک به‌گونه‌ای برای رسیدن به آن کوشیدند اما به نتیجه ملموسی نرسیدند.

عملگرایی دولت روحانی دارای اقتضائاتی است که مهمترین آن ها پرهیز از شعارگرایی صرف، پایان دادن به وعده‌های بی‌پشتوانه – که تنها در کوتاه مدت خوشایند است و در بلندمدت اثر معکوس در محبوبیت دولت دارد – و نیز فاصله گرفتن از رویکردهای تبلیغاتی است. شاید مهمترین اصل در عملگرایی دولت، به پایان رساندن پروژه‌های ناتمام باشد، چنانکه روحانی پیش از این نیز بر آن تاکید کرده بود.

مشهد، خسته از شعار و وعده
سال گذشته در خرداد داغ ۹۲ و در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری، حسن روحانی آخرین سفر تبلیغاتی‌اش را به مشهد انجام داد. او در این شهر با چنان استقبالی روبرو شد که نظر بسیاری از تحلیلگران درباره نتیجه انتخابات را تغییر داد و نهایتا به پیروزی گفتمان اعتدال انجامید. در جریان همین سفر بود که روحانی بارها بر ارادت خود به امام هشتم(ع) تاکید کرد و انتظارات برای توجه ویژه دولت به شهر این امام معصوم را افزایش داد.

حالا بیش از یک سال پس از آن سفر، او راهی مشهد خواهد شد تا در هشتمین سفر استانی خود، اولین جلسه استانی هیئت وزیران را در این شهر برگزار کند. مشهدی‌ها و میلیون‌ها زائر حرم مطهر رضوی در جریان این سفر که همزمان با میلاد امام‌رضا(ع) برگزار خواهد شد، از دولت انتظار دارند تا با پرهیز از طرح وعده‌های تازه و یا تکرار مسائل بی‌ارتباط با توسعه پایتخت معنوی ایران، به فکر اتمام پروژه‌های ناتمام دولتی در این شهر و نیز توجه به توازن منطقه‌ای و ارتقای بودجه مشهد و استان خراسان رضوی براساس جمعیت و جغرافیای منحصر به فردی که دارد، باشد.

فهرست بلندبالای مشکلات مشهد چندان پنهان نیست که نیاز به یادآوری داشته باشد، با این حال از دولت یازدهم انتظار می‌رود چنانچه شعارش را نیز داده، فضایی از نزدیکی نیروهای مختلف ایجاد کند تا از طریق هم‌افزایی و همگرایی، عزمی جدی برای پایان مشکلات شهر مشهد به وجود آید.

میلاد امام هشتم(ع)، بهترین فرصت برای آن است که دولت اعتدال فرهنگ جدیدی برای سفرهای استانی ایجاد کرده و این شعار کلیدی که «ایران فقط تهران نیست» را به‌گونه‌ای موثر عملیاتی کند و رویکرد خود را در این مسیر نیز تنها «عمل» و «کار» بیشتر قرار دهد و نه هیچ چیز دیگر.