به گزارش پارس روزنامه کیهان نوشت ؛ روزنامه جام‌جم در تبیین این پیشنهاد خود نوشت: سخنان آقای دکتر روحانی عملا منجر به ائتلاف و اجماعی غیرمنتظره بین حامیان و منتقدان دولت شد. واقعیت آن است که چه بسا می‌شد بهره‌گیری از این عبارات و ادبیات را که رئیس‌جمهور خطاب به منتقدان یا حتی مخالفانش آنها را بزدل سیاسی خطاب کند و بگوید «به جهنم که از مذاکره می‌لرزید» و... را ناشی از عصبانیت گوینده دانست و به نحوی توجیه کرد، اما تکرار این ادبیات برای چندمین بار درباره منتقدان می‌تواند نگران‌کننده باشد.
بیژن مقدم در این یادداشت خاطرنشان می‌کند: به مشاوران رسانه‌ای، فرهنگی و... رئیس‌جمهور توصیه می‌کنیم به یک نگاه رسانه‌ای دیگر که این بار خوشبختانه متعلق به یک جریان خاص سیاسی نیست توجه کنند و با انگ‌های جناحی، بی‌سوادی، انتقام‌گیری، بزدلی و... با آن مواجه نگردند. رئیس‌جمهور بارها در سخنان خود اعلام کرده است که از نقدها استقبال می‌کند و آن را فرصتی برای دولت در جهت اصلاح روندها می‌داند. اما آیا این تعارفات مرسوم با ادبیاتی اینچنین می‌تواند سازگار باشد؟
جام‌جم نوشت: امیدواریم مشاوران آقای روحانی یک بار هم که شده اجماع رسانه‌ای حاصل از ادبیات نادرست رئیس‌جمهور را به چشم فرصتی برای اصلاح، بازسازی و همگرایی‌ملی نگریسته و از فروکاستن جایگاه ریاست‌جمهور و ورود شخص آقای روحانی در منازعات سیاسی این‌چنینی جلوگیری کنند. و چه بسا لازم بدانند از رئیس‌جمهور بخواهند از به کارگیری چنین ادبیاتی عذرخواهی رسمی کند.
از سوی دیگر محمدکاظم انبارلویی در سرمقاله روزنامه رسالت دشمن‌پنداری منتقدان را بی‌مهری رئیس‌جمهور توصیف کرد و نوشت: رئیس‌جمهور درحالی که طی سه ماهه اخیر کسی نقدی در مورد سیاست خارجی نکرده، بی‌آنکه اشاره کند چه کسی یا چه کسانی از مذاکره هراس دارند یا می‌لرزند، آنها را به جهنم حوالت داد. اصل مذاکره و گفت‌وگوهای هسته‌ای طی 10 سال گذشته مورد نقد هیچ گروه یا فردی نبوده است و نمی‌دانم سخنان رئیس‌جمهور در این حمله به منتقدین، خطاب به چه کسی یا کسانی بوده است؟ هر کس که دقتی در سیمای رئیس‌جمهور داشت می‌توانست آثار غضب و عصبانیت را در هنگام ادای این کلمات ببیند.
انبارلویی می‌نویسد: یک سیاستمدار بويژه آنکه خود را حقوقدان هم بداند هرگز نباید به وادی «غضب» و «خشم» گام نهد، بويژه آنکه این سیاستمدار حقوقدان «روحانی» هم باشد.
وی با استناد به احادیث اهل بیت علیهم‌السلام مبنی بر اینکه خشم همنشین بسیار بدی است که عیب‌ها را آشکار می‌کند و از شیطان است می‌افزاید: عصبانیت رئیس‌جمهور ظاهرا از عدم رسیدن به اهداف و نتایج مورد نظر در مذاکرات هسته‌ای است. آمریکایی‌ها شش ماه ما را روی توافق ژنو سرگرم کردند و چهارماه هم آن را تمدید نمودند و در این مدت صادقانه دولت یازدهم هرچه باید بکند، کرد و آمریکایی‌ها آنچه باید بکنند، نکردند. نقد مشفقانه برخی بر سیاست خارجی در همین نکته متمرکز است. البته مدتی هم هست که سکوت کرده‌اند و چیزی نمی‌گویند. آقای رئیس‌جمهور به جای اینکه صدای خشم‌آلود خود را متوجه دشمن کند، تیغ سخن را بر دوست کشیده است؟ آیا این رویکرد، نوعی «تدبیر» و اقدامی «امید‌بخش» است؟ رئیس‌جمهور بارها گفته است می‌خواهد با دنیا تعامل سازنده کند و این حرف درستی است. چرا این تعامل را با منتقدین خود ندارد و می‌خواهد آنها را به جهنم بفرستد؟!  چرا هنگام پاسخگویی، اصل نقد و سؤال را تحریف و سپس درمقام پاسخگویی برمی‌آییم؟ این شیوه ای منصفانه و عادلانه و مشفقانه در برخورد با منتقدین نیست.
رسالت می‌افزاید: آیا این حاشیه‌سازی‌ها خروج از متن و فاصله گرفتن از مشکلات مردم و کشور نیست؟ بزرگ‌ترین آسیب کشور، غفلت نخبگان از انجام وظایف ذاتی بویژه در حوزه امنیت ملی است.