عملکرد قابل دفاع سپاه در سیاست خارجی

داعش حاصل 20 سال تجربه عملی امریکا و اسرائیل در تربیت گروه های تروریستیه. عصاره انواع گروه های تروریستی از بوکوحرام گرفته تا القاعده به عنوان گروه های بزرگ و قدرتمند تا گروه های کوچک مثل جندالله و ...

اینکه چطور ابوبکر البغدادی رو تربیت میکنن که اینقدر کاریزمای عجیبی بین پیروانش داره. اینکه چطور میتونن مسائلی در تفکرات اسلامی تزریق کنن که افراد حتی مطالبی مخالف نص صریح قرآن رو اسلامی بدونن و زحمت تاویل آیات رو هم به خودشون ندن. اینکه طوری تربیت بشن که عقیدتی بتونن اینطور وحشیانه رفتار کنن ...

اینکه سران این گروه اینقدر مجرب و آموزش دیده اند. نه فقط از لحاظ نظامی که برای تشکیل یک دولت واقعی و کنترل شهرها باید مدیریت شهری و مذهبی و سیاسی هم بلد بود. گروهی که تونسته یک شبکه اطلاعاتی بزرگ تشکیل بده و با اینکه اکثر دولتهای منطقه دربه در به دنبال سران این گروه هستن هنوز نتونستن اونها رو پیدا کنن شبکه فرماندهی این گروه اینقدر قوی و پیچیده اس که تونسته همزمان در جبهه های سوریه، عراق، لبنان، اردن بجنگه ...

البته درسته عراق یک کشور بی ثبات و چند دسته است، سوریه خسته از جنگه و درگیری ها کاملاً فرسایشی، لبنان عملاً ارتش خیلی محدود و ضعیفی داره بیشتر شبیه به یک نیروی پلیس مجهزه تا ارتش، اما با همه این احوال هم انسان متوجه میشه داعش بزرگترین همکاری مشترک غرب و سران عرب منطقه است ...

یک تجربه 30 ساله شاید از زمان تقویت و منحرف کردن نیروهای القاعده در بوسنی و سوق اونها به جنگ با مسلمین در افغانستان. اینطور که از وضعیت منطقه برمیاد مناطق کرد نشین که عموماً دچار نژادپرستی شدید بودند و عملاً فقط خودشون براشون مهم بودند هم درگیر ناآرامی شدند و ساز مخالف زدنشون باعث شد تا داعش راحت تر بتونه به سمت اونها هم حمله کنه . حدود 2 استان کشور سوریه، 3 استان کشور عراق، بخشی از مناطق سنی نشیتن لبنان، 2 شهر مرزی در اردن و حتی بخش هایی از مناطق مرزی عربستان به کنترل داعش دراومده.

خدا رو شکر ایران مقتدر و قدرتمندی داریم که داعش هنوز نتونسته مرزهای ما رو هم در برنامه تجاوزاتش قرار بده. اما خطر داعش جدیه و رحمت خدا بر اون مدیرانی که از شروع درگیری های سوریه این مسائل رو پیش بینی کردند و وارد جنگ شدند. اگر کمک این عزیزان نبود سوریه سقوط کرده بود. حزب الله به شدت تضعیف میشد، سرعت تجزیه عراق 10 برابر میشد و طبیعتاً ایران مجبور میشد در مذاکرات ژنو کلی امتیاز بده. (اگر بدانی ربط ژنو و سوریه چیست). شاید 30 روز مقاومت غزه هم تبدیل میشد به 5 روز با چند برابر تلفات و شکست مقامت. ولی با این حال هنوز خطر جدیه و ممکنه در آینده نزدیک به مرزهای ما تجاوز کنند. اون موقع است که نیازه ما مسائل جنگ 8 ساله با عراق رو تحلیل کنیم. آسیب هایی که در اون زمان از داخل باعث شکست سربازانمون میشد. مدیریت سیاسی  جنگ و جنگ قدرت در داخل کشور ...

اینها مسائلیه که امریکا خیلی روش حساب میکنه. دولتی که در مقابله با خطر خارجی تعلل کنه و اون رو سبک بشمره و سیاسیونی که بین مردم چند دستگی ایجاد کنند. منظور همون منافقان و بزدل های امریکایی صفت و وطن فروشه ...

جنس آشوبگران 88 و نامه نویسان 82 به امریکا .امثال مدیریت کنندگان 18 تیر. این رزونامه نگارهای خود فروخته و غرب زده که با شروع خطر برای کشور شروع میکنند به افزایش نفاق و شک و تردید و خالی کردن دل مردم....

همین ها در این مدت کل عملکرد خارجی سپاه رو زیر سوال بردند. عملکردی که امروز عین روز روشنه چقدر به نفع کشور ما بوده.